جستجو براي:  در 
صفحه کلید فارسی
پ 1 2 3 4 5 6 7 8 9 0 Back Space
ض ص ث ق ف غ ع ه خ ح ج چ
ش س ي ب ل ا ت ن م ك گ
ظ ط ز ر ذ د ء و . , ژ
       جستجوی پیشرفته کتاب
  06/02/1403
نویسندگان   ناشران   بانک کتاب   فروشگاه
 
 
مدیریت مقالات > مقالات عمومي

نمايشگاه بين المللي كتاب، تبعات و انتظارها
گروه: مقالات عمومي
نویسنده: نصر الله حدادى

خلاصه مطلب
۱-مميزى كتاب همواره وجود داشته و تنها از شدت و ضعف آن كاسته شده است. گرانى همواره و هميشه در جامعه ما اقشار كم درآمد را آزار داده است. يارانه كاغذ به رغم آنكه از سوى بسيارى از ناشران غيرمفيد تشخيص داده شده، اما بيشترين انتفاع را به همين قشر از ناشران در گذشته متوجه ساخته است.
۲-سابقه نشان داده است كه با جابه جايى دولت ها و حاكم شدن نگرش هاى جديد و متفاوت با گذشته، تا مدتى كتاب دچار نوعى سردرگمى شود و از آنجا كه متولى تام و تمام كتاب، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامى است، ركود و رونق آن نيز طبعاً پيامدهاى اين جابه جايى ها خواهد بود.
اگر اين روزها گذرتان به راسته كتاب فروشى هاى روبه روى دانشگاه و يا كريم خان بيفتد، شاهد خواهيد بود كه تب تند مسابقات فوتبال جام جهانى و گرماى هواى تابستان تهران، چگونه بازار كتاب را همچون پار و پيرار و سنوات گذشته به ركود بيش از پيش كشيده است.
متاسفانه عدم عادت به مطالعه، حتى در فصولى كه مراكز آموزشى اعم از ابتدايى، متوسطه و عالى تعطيل هستند، در ميان كسانى كه فرصت مطالعه دارند نيز تشديد شده و جامعه دانش آموزى و دانشجويى ما كمترين تماس را با كتاب دارند و وقت خود را به كارهاى ديگر اختصاص مى دهند. نقطه عطف كتاب و كتاب فروشى و كتابخوانى، طى دو دهه اخير، گويا ظاهراً ارديبهشت ماه هر سال به هنگام برپايى نمايشگاه بين المللى كتاب تهران نمايان مى شود و پس از آن است كه ركود نسبى سراغ بازار كتاب مى آيد و چنانچه مسائل حاشيه اى در جامعه اوج گيرد، اولين تاثيرش را مى توان در ركود هرچه بيشتر كتاب و كتابخوانى در فصل تابستان شاهد بود.
انتخابات رياست جمهورى و مسابقات فوتبال جام جهانى، در تابستان سال گذشته و امسال، دو شاهد مدعاى بنده در مورد تشديد ركود بازار كتاب هستند. مردم هرآنچه كه باعث شود حواسشان معطوف آن شود، هرچند عادت به مطالعه ندارند، اما اولين كارى را كه انجام مى دهند، كنار گذاشتن همان اندك مطالعه است و عوامل دخيل ديگرى را نيز مى توان براى اين امر برشمرد. قريب به يك ماه و نيم است كه نمايشگاه بين المللى كتاب تهران پايان يافته و براى برگزارى بيستمين دوره اش بايد تا ارديبهشت ۸۶ صبر كرد.
در مورد برپايى نوزدهمين دوره آن، به گاه برگزارى نمايشگاه، رسانه هاى گروهى، به ارزيابى كمى و كيفى آن پرداختند و از وجوه مختلف نقاط مثبت و احياناً منفى نمايشگاه زير ذره بين اهالى كتاب و كتابت قرار گرفت. يكى از ناشيانه ترين اين ارزيابى ها را، يك ماه پس از پايان يافتن نمايشگاه نوزدهم، به قلم آقاى عليرضا فراهانى در روزنامه شرق، دوشنبه ۲۲ خرداد، صفحه ،۱۹ شاهد بودم. نوشته اى بدون جمع بندى خاص، بى سروته، متناقض، به دور از فصاحت قلم و غير شفاف و در تعجبم چرا ويراستاران روزنامه وزين شرق، اين نوشته را عيناً به چاپ رسانده و نگاهى به محتوا و چگونگى نگارش آن نينداخته اند و يا انداخته اند و «سرسرى از آن گذشته اند». قصدم نقد نوشته جناب فراهانى نيست، اما اگر قرار است كسى دستى به قلم ببرد و مطلبى را بنگارد، بايد اشراف وافى و كافى بر مطلب داشته باشد. در اين فرصت فقط به يك مورد از تناقض گويى جنابشان اشاره دارم و بعد به اصل مطلب كه همانا كتاب و نمايشگاه است خواهم پرداخت.
ايشان در بخشى از نوشته شان آورده اند: «امسال برخلاف چند سال گذشته ما شاهد عدم حضور بزرگان اهالى فرهنگ، هنر و علم در نمايشگاه بوديم.» و چند سطر پائين تر فرموده اند: «... به واقع از خود نمى پرسيم كه اصلاً دليل آمدن بزرگان اهالى فرهنگ، هنر و علم به اين نمايشگاه- با توجه به مشكلاتى كه در سطور فوق هم ذكر شد- چيست [؟]». و بعد ضمن انتقاد از شمارگان كتاب و برشمردن اين نكته «مثلاً يك كتاب شايسته ادبى كه در ميان جمعيت هفتاد ميليونى اين سرزمين حدود دو تا سه ميليون علاقه مند دارد از آن جهت ۲۰۰۰ نسخه يا نهايتاً ۳۰۰۰ نسخه تيراژ دارد كه مولف مى بيند وقتى كتابش را حتى در سطح پايتخت ناشر آن طور كه بايد و شايد پخش و توزيع نمى كند، دليلى براى هزينه هاى بيشتر نمى بيند. آن هم در دوره اى كه حتى تامين معاش به سختى امكان پذير است. امروزه ناشران و صاحبان نشر تنها تبديل به موسسه هاى تجارى شده اند كه در قبال گرفتن مبلغى فقط امور مربوط به مجوز نشر و چاپ كتاب را انجام مى دهند و پس از آن هيچ مسئوليت فرهنگى اى برخود قائل نيستند.» ناشران را مورد خطاب قرار مى دهند و آنها را به طور عام تجارت پيشه معرفى مى كنند.
اگر شما از فرمايشات ايشان كه بدون هيچ دخل و تصرفى تقديم شد سردر آورديد، بنده هم سردرآوردم و اين هيچ نيست جز آن كه نويسنده محترم با كمال شرمندگى پوزش از ايشان، نه مى داند چه مى خواهد بگويد و نه توانايى آن را دارد كه بر صفحه كاغذ به درستى ذهنياتش را قلمى سازد. براى آن كه يك طرفه به قاضى نرفته باشم، توجه شما را به خواندن دوباره مطلب ايشان معطوف مى دارم، تا دريابيد به بيراهه رفته ام، يا خير. ضمن آنكه نقد و بررسى مطلب ايشان به راستى نياز به يك صفحه روزنامه شرق دارد كه از حوصله روزنامه و بنده خارج است. اما كتاب و نمايشگاه بين المللى؛ آنچه كه در آبان ماه سال ۱۳۶۶ تحت عنوان «نمايشگاه بين المللى كتاب تهران» آغاز به كار كرد، نوزدهمين دوره اش در ارديبهشت ماه امسال، در روز شنبه ۲۳ اين ماه، پايان يافت.
كارى كه همانند هجده سال گذشته اش انجام پذيرفته بود، بار ديگر صورت گرفت، اما با امكاناتى محدود تر و استقبالى فزون تر و تبعات مثبت و بعضاً كاستى هاى چشمگير. در دوران جنگ و قبل از رحلت امام (ره) تنها يك دوره نمايشگاه فوق برپا شده و با يك سال فترت - سال ۶۷- دومين دوره آن در ارديبهشت ماه سال ،۱۳۶۸ در دورانى كه مقام معظم رهبرى، مقام رياست جمهورى را دارا بودند، نمايشگاه پيگيرى شد و پس از آن در دولت هاى بعدى برگزارى نمايشگاه، همواره يكى از دغدغه هاى فرهنگى كشور بود و اكبر هاشمى رفسنجانى با خاتمى و لاريجانى و مير سليم، سيد محمد خاتمى با مهاجرانى و مسجد جامعى همان راهى را رفتند كه دولت ميرحسين موسوى با خاتمى رفت و خاتمى چه در مقام وزير ارشاد و چه در مقام رياست جمهورى همان كارى را كرد كه قبلاً خود و بعداً دولت هاى قبل از وى انجام داده بودند و به اين ترتيب برپايى نمايشگاه، به گونه اى با آبروى فرهنگ كشور پيوند خورد و گره زده شد و بدون هيچ شك و ترديدى، در دستور كار همه دولت ها قرار گرفت، همان گونه كه دولت احمدى نژاد و صفار هرندى راه هجده ساله را بدون كم و كاست رفتند.

نمايشگاه امسال در كنار كاستى هاى دو دهه قبل از خود، داراى دو وجه مشخص ديگر نيز بود. كم شدن فضاى سالن ها و جابه جايى تام و تمام برگزار كنندگان قبلى- اتحاديه ناشران و كتاب فروشان تهران- با افراد جديد (گويا اتحاديه ناشران قم) و بروز مشكلاتى كه قبلاً كم و كمتر شده بود، اما هيچ گاه از بين نرفته بود، ولى اين بار بسيار بارزتر بود. فضاى نمايشگاه به علت آتش سوزى سالن ،۶ طبيعى بود كه محدود تر شود، چرا كه سابقه نشان داده بود، مسئولان وزارت بازرگانى حتى در بهترين شرايط، سالن هاى بيشترى را در اختيار نمايشگاه كتاب قرار نداده و نمى دهند و رعايت نكات ايمنى- فاصله گيرى از ديوارها به اندازه يك متر براى جلوگيرى از آتش سوزى و ايجاد فضاى زيادتر راهروها، براى تردد هرچه بهتر بازديد كنندگان- امسال در دستور كار قرار گرفت و طبيعى بود كه مضايقى را براى ناشران فراهم آورد. به گونه اى كه بسيارى از ناشران از فضاى تنگ غرفه ها گله داشتند و براساس آمار خانه كتاب و كارنامه چهارساله ناشران- ۸۴-۱۳۸۰- فضاى غرفه ها اختصاص يافت، به گونه اى كه به ناشر مطرحى همچون طرح نو، تنها ۱۲ متر فضاى نمايشگاهى داده شد؛ ناشرى كه در سال هاى گذشته بيش از شصت، هفتاد متر را غرفه آرايى مى كرد و به اين گونه بود وضع بسيارى ديگر از ناشران.
طبيعى و بديهى است كه دولت فعلى، دغدغه اش براى برپايى نمايشگاه كتاب از دولت هاى قبلى اگر بيشتر نباشد، قطعاً كمتر نيست و بخشى از آنچه كه بايد صورت پذيرد، در ظاهر امر از قوه به فعل نيامده و كاستى هاى امسال رخ نموده است. اين كه رئيس جمهور صراحتاً- ولو به زبان طنز و شوخى- خواستار عدم برگزارى نمايشگاه در مكان فعلى شود و هنوز مركب فرمايشاتش خشك نشده، از سوى شهردار و مقامات فرهنگى وزارت ارشاد اين گفته و خواسته رد شود، نشانه چيست؟ دولت مى خواهد فضاى بهترى را براى اين كار- كه بايد حتماً صورت پذيرد- اختصاص دهد، اما ابزار لازم را در اختيار ندارد و چنان مى شود كه بر مدار پار و پيرار شده است.
از سوى ديگر، امسال شاهد روآورى بيشتر مردم به نمايشگاه كتاب بوديم. ازدحام بيشتر مردم نسبت به سال هاى قبل و كمبود امكانات و تقليل آن، طبيعى بود كه بروز مشكلاتى را رقم زند. از حمل و نقل گرفته تا ديگر امور. وقتى در مدت ده يا يازده روز، ۵/۲ تا ۳ ميليون انسان بنا به هر دليلى كه مى خواهيم برشمريم، به منطقه اى هجوم آورند، طبيعى است كه مشكلات تشديد شوند و شكل نمايان ترى به خود بگيرند. در اين رهگذر، كتاب به مثابه بهانه اى بيش جلوه نمى كند و همگان سعى مى كنند از موقعيت به وجود آمده، حداكثر استفاده را ببرند و چه بسا سوءاستفاده كنند.
از مينى بوسى كه كرايه اش حداكثر صد تومان است و سه چهار برابر آن را طلب مى كند، تا صاحب رستورانى كه براى مدت ده، يازده روز، بايد مبلغ سنگينى را براى اجاره بپردازد، و محل درآمد نيز بايد مراجعه كنندگان به او باشند و تاوان اجاره سنگين را چه بسا سنگين تر از جيب خود خارج سازند تا اجاره كننده مغبون نشود. اما كتاب؛ سابقه نشان داده است كه با جابه جايى دولت ها و حاكم شدن نگرش هاى جديد و متفاوت با گذشته، تا مدتى كتاب دچار نوعى سردرگمى شود و از آنجا كه متولى تام و تمام كتاب، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامى است، ركود و رونق آن نيز طبعاً پيامدهاى اين جابه جايى ها خواهد بود. افول شمارگان كتاب در دوران رياست جمهورى هشت ساله سيدمحمد خاتمى، چه دلايلى مى توانست داشته باشد؟
در اين دوران و به خصوص در زمان تصدى سيدعطاءالله مهاجرانى بسيارى از كتاب هايى كه در دوران ماقبل آن اجازه و فرصت نشر نيافته بودند به زيور طبع آراسته شدند و به بازار آمدند و در ابتداى وزارت مسجدجامعى نيز روال كار همان بود و در اواخر عمر وزارت وى، قدرى در صدور مجوزها تجديدنظر به عمل آمد و به اصطلاح سخت گيرى بيشترى مى شد، اما آنچه كه مسلم بود، اين بود كه تيراژ كتاب روزبه روز به قهقرا مى رفت و دلايل عديده اى از سوى اهالى كتاب و كتابت ابراز مى شد. وجود يارانه كاغذ موجب افزايش ناشران شده است، ناشران ناوارد به امور كتاب - كه اصطلاحاً گلخانه اى نام نهاده شدند - به بازار كتاب لطمه زده اند، تعداد كتاب فروش ها يك چهارم تا يك پنجم ناشران است، اعتماد مردم به كتاب كم شده است، رقباى كتاب همچون اينترنت و امثالهم سهل و آسان و ارزان قيمت در دسترس مردم هستند، كتاب گران است، كتاب خوب و به موقع توزيع نمى شود، آثار تاليفى درخور مطالعه نيستند و آثار ترجمه شده نيز دچار مميزى مى شوند؛ مميزى كتاب موجب عدم رغبت به مطالعه شده است،
عادت به مطالعه نداريم، سرانه مطالعه در كشورمان به روزى سه، چهار دقيقه مى رسد، دغدغه هاى مردم بيشتر به خوراك ، پوشاك و مسكن معطوف است و مطالعه به مثابه يك ضرورت، در زندگى روزمره آنان جايى ندارد، دولت چون يارانه هاى كاغذ را مى پردازد، خود را به صورت طبيعى متولى امر كتاب مى داند، دخالت دولت در اين امر زياد است، تعداد ناشران دولتى بسيار زياد است و كارهاى موازى در زمينه نشر از سوى آنان فراوان صورت مى گيرد و اين خود لطمه بزرگى به صنعت نشر كشور وارد مى كند، انبارهاى ناشران دولتى مملو از كتاب هاى كارشناسى نشده است و حيف و ميل بيت المال، موجب اغتشاش در بازار كتاب شده است، ورودى كتاب بيش از خروجى آن است و در جايى كه در كشور فرانسه بين هشتصد تا هزار ناشر فعاليت مى كنند، وجود هشت هزار ناشر در ايران چه معنايى دارد؟

عضو كنوانسيون جهانى كپى رايت نيستيم، به همين دليل جايى در جهان نداريم، در نمايشگاه هاى خارج از كشور، به ديده احترام به ما نمى نگرند، چرا كه به كپى رايت اعتقادى نداريم، قوانين موجود در كشور حامى مولف نيست، ناشر مى تواند در اماكن مسكونى فعاليت كند و ماليات نپردازد، اما كتاب فروش بايد مكانش تجارى باشد و تكليف پرداختن و نپرداختن مالياتش هنوز مشخص نيست، روابط بر ضوابط در چاپ كتاب حاكم است، قوانين حاكم بر چاپ كتاب شفاف نيست، علايق و سلايق فردى حاكم بر چاپ كتاب است، امنيت لازم در زمينه چاپ كتاب كمتر وجود دارد، كتابى كه ده ها بار چاپ شده است، شايد ديگر اجازه چاپ نگيرد، يك كتاب مشابه، امكان دارد از سوى يك ناشر مجوز دريافت داشته باشد و از سوى ناشر ديگر اجازه چاپ پيدا نكند و اين يعنى سردرگمى ناشران و ده ها نكته ديگر همچون آنچه كه ابراز شد، همچون وام و خريد كتاب از سوى معاونت فرهنگى و هيات امنا و ديگر مراكز و دوائر دولتى.
مميزى كتاب همواره وجود داشته و تنها از شدت و ضعف آن كاسته شده است. گرانى همواره و هميشه در جامعه ما اقشار كم درآمد را آزار داده است. يارانه كاغذ به رغم آنكه از سوى بسيارى از ناشران غيرمفيد تشخيص داده شده، اما بيشترين انتفاع را به همين قشر از ناشران در گذشته متوجه ساخته است. همان قدر كه يارانه كاغذ مى توانسته مضر به حال كتاب باشد، وام هاى سهل الوصول نيز همان كارايى را دارا بوده اند، كدام ناشر قدرتمند را مى شناسيد كه به سراغ وام نرفته باشد؟ فروش كتاب به هيات امنا و معاونت فرهنگى كافى است اندكى سستى گيرد، فريادها و فغان ها به آسمان مى رسد و اگر همين نمايشگاه با مضايقى ناشران را روبه رو سازد، آش و كاسه، همان است كه در مورد يارانه كاغذ و پرداخت وام بوده است، با دست پس مى زنيم و با پا پيش مى كشيم!
چاپ كتاب، تبعات خاص خود را دارد و اين را هر ناشر اهل فنى مى داند و با هيچ يك از ابعاد و نكات مثبت و منفى آن بيگانه نيست. سئوال اساسى اينجا است، چرا به رغم اين همه گفته هاى ضد و نقيض ناشران براى دريافت كاغذ و ديگر امكانات ارزان چاپ مثل فيلم و زينك و وام سر و دست مى شكنند و براى قرار گرفتن در مكان بهترى در نمايشگاه از يكديگر سبقت مى گيرند؟ و در هنگامه برگزارى نمايشگاه نيز طبيعى است كه توقعات رخ بنمايند و صد البته املاى نانوشته نيز غلط ندارد.
امكانات نمايشگاه محدود و بعضاً ضعيف است. طبيعى است كه عده اى از روابط خاص خود استفاده كنند و از امكانات بهترى بهره ببرند، مگر اين امر ميان ما غريبه و بيگانه است؟ و مگر ما خودمان در زندگى روزمره از اين كار گاه و بى گاه بهره نمى بريم؟ عبارت پارتى بازى از كجا آمده است؟ ترافيك، معضل اصلى مردم تهران است، نمايشگاه آن را تشديد مى كند. علت تشدد ما در برابر ترافيك نمايشگاهى، اين است كه به كمتر از آن رضايت داده ايم و بيشتر از آن را برنمى تابيم، حال آنكه ترافيك همواره ما را آزار داده است. نمايشگاه كتاب، هرچه كه مى خواهد باشد و از هر منظر و نگاهى كه به آن بنگريم، بزرگترين رويداد فرهنگى كشور است و هر كس كه اهل اين وادى است، نمى تواند از كنار آن بى اعتنا بگذرد و همين بهترين دليل براى اين ادعا است. در طول برگزارى نمايشگاه از عالى ترين مقامات سياسى و غيرسياسى كشور گرفته تا نويسندگان و پژوهندگان و مترجمين و نويسندگان و به طور خلاصه اهالى كتاب، حضور در نمايشگاه از مهمترين كارهاى آنان است و چه بسيار چهره هاى آشنا كه در طول روز در نمايشگاه حضور مى يابند و اين هيچ نيست جز اهميت به آن. تكاپوى ناشران براى رساندن كتاب هاى چاپ اول و تجديدچاپى و تحرك ادارات مختلف ارشاد براى صدور مجوز، بخش ديگرى از اهميت نمايشگاه است، و خلاصه نمايشگاه محلى مى شود از تبادل فكر و فرهنگ گرفته تا فروش بستنى و ساندويچ و نوشابه. بايد به نمايشگاه كتاب كارنامه داد و پيشداورى نيز نكرد و نگرشى نسبى به آن داشت و در كارهاى همسنگ آن در ديگر وزارتخانه ها، آن را سنجيد. نمايشگاه كتاب به يقين داراى نكات و نقاط مثبت فراوانى است، آن نقاط و نكات را بايد بيابيم و تقويت كنيم. ضرورت جابه جايى نمايشگاه اجتناب ناپذير است، اما بايد مقدور و ميسور باشد. تغيير عادات بد در ميان مردم، نياز به فرهنگ سازى دارد و تقويت افكار و كارهاى مثبت از راه توسعه فرهنگ ميسر است و كتاب سهل الوصول ترين اين راه ها است.
فرق ما در ميان كشورهاى فرادست و فرودست تر از خودمان، فقط در فرهنگ است. با تقويت و توسعه فرهنگ مثبت است كه مى توانيم در عرصه جهانى حضورى پررنگ تر داشته باشيم. نمايشگاه كتاب و روى آورى مردم به مطالعه، در تقويت اين امر، جايگاهى انكارناپذير دارند، همين نمايشگاه را حفظ كنيم، تقويت سازيم و آن گاه نتايج مثبت آن را شاهد باشيم.

   
راهنماي سايت
كتاب
مقالات
پيش از مرگ بايد خواند
گزارشات
جان کلام
نقد و ادبيات
تاريخ سينما
شاهنامه خوانی
داستان های کوتاه
امثال و ادبيات كهن
افسانه ها و فرهنگ توده
آی کتاب پلی است بین پدیدآورندگان
کتاب و خوانندگان آثارشان
پیگیری و سفارش تلفنی
88140837