داستان در باب نويسنده مشهور و هوسراني است كه وقتي از يك مسافرت طولاني به منزل مراجعت مي كند با نامه اي از سوي يك زن ناشناس برخورد مي كند.
زن جوان در اين نامه به شرح چگونگي آشنايي و برخورد آنها با يكديگر مي پردازد و ضمن شرح دادن عشق اصيل و پاك خود به نويسنده هوسران خبر از مرگ فرزندشان مي دهد، فرزندي كه نويسنده هرگز آن را نديده و در اثر هوسراني او و تسليم دختر جوان ...
|