دسته بندی کتاب ها
سبد خرید شما

منم کوروش ، سرگذشت شاهزاده حقیقی ایران زمین

منم کوروش

نویسنده: الکساندر جووی
مترجم : سهیل سمی
ناشر: ققنوس
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 400
اندازه کتاب: رقعی سلفون - سال انتشار: 1392 - دوره چاپ: 1

 

مروری بر کتاب

سرگذشت شاهزاده حقیقی ایران زمین

کتاب منم کوروش در قالبی نوشته شده است که به آن رمان تاریخی گفته می‌شود. رمان‌های تاریخی تا اندازه‌ی زیادی زاییده‌ی تخیل نویسندگان خود هستند و حتی ممکن است در برخی موارد با حقایق تاریخی سازگاری نداشته باشند. نویسندگان این رمان‌ها ممکن است برای تکمیل روند داستان یا ساختار شخصیت‌های داستانی برخی حوادث را تغییر دهند یا شخصیتی غیرواقعی را به رمان اضافه یا کم کنند. در نتیجه‌ی این خیال پردازی‌ها اثری ایجاد خواهد شد که علاوه بر خلق جذابیت بیشتر برای مخاطب ممکن است پاسخی به پرسش‌های بی‌جواب تاریخی ارائه کند.

رمان منم کوروش ایران باستان را دوباره زنده می‌کند. این کتاب داستانی عاشقانه است که در خلال آن ماجرای نبردهای کوروش مطرح و بررسی می‌شود. درونمایه‌ی رمان همانطور که فلسفه‌ی امپراتوری کوروش نیز بود بر این اساس است که همکاری بین مردم تنها از طریق قبول و پذیرش مذاهب‌ و ملیت‌های متفاوت اتفاق می‌افتد. جووی درباره‌ی نگارش این کتاب می‌گوید:"من از این‌که چه‌طور جوامع اولیه توانسته‌اند تا این اندازه موفق باشند و در عین حال برای دنیای امروزی ناشناس باقی بمانند در شگفت هستم.

به راستی اگر تاریخ رشته‌ای علمی است ، چرا برخی نویسندگان به نگارش رمان تاریخی مبادرت می‌ورزند ؟ امروز در درك عمومی و جهانی تاریخ و شخصیت‌های تاریخی ، هنر نقشی ممتاز دارد . تاریخ همیشه خیال‌برانگیز است و رمان یا فیلمی كه از یك واقعه تاریخی و یا یك شخصیت تاریخی تهیه و یا نوشته می‌شود بهترین جلوه‌گاه این تخیل است .

در این كتاب حوادثی آمده‌اند كه مستندند و بنابر روال معمول رمان‌های تاریخی ، بعضی شخصیت‌ها به داستان اضافه شده‌اند .حمله‌های نظامی ، تصمیمات كلان و گاه حتی تاكتیك‌های به كار رفته در نبرد كه در رمان حاضر آمده‌‌اند ، همگی پشتوانه‌های مستند تاریخی دارند .

كتاب حاضر از 3 بخش تشكیل شده است كه به زندگی كوروش بنیانگذار پادشاهی هخامنشی می‌پردازد . بخش اول دوران كودكی كوروش و دوستان او را در بر می‌گیرد و در بخش دوم به چگونگی تشكیل امپراتوری هخامنشیان می‌پردازد و در كتاب سوم ماجرای فتح بابل و پیشروی به سوی شرق پیگیری می‌شود . این كتاب سرگذشت حقیقی پادشاهی است كه بلندپروازی ، غرور ، شكوه و تواضع و فروتنی را در وجود خود با هم آشتی داد....

کوروش و هارپاگ حال بیش‌تر و بیش‌تر در مورد نقشه‌های کوروش برای ایجاد یک امپراتوری سخن می‌گفتند، به خصوص حال سپاهیان بسیار منظم و آموزش دیده و تشنه آغاز عملیات بودند و سپاه جاویدان نیز برای نبرد بی‌تاب بود. آستیاگ نیز بسیار مشتاق توسعه‌طلبی بود، اما برداشتش از مفهوم توسعه با برداشت کوروش تفاوت زیادی داشت.

یک شب، هارپاگ در پادگان به خیمه‌ کوروش رفت و به او گفت: نقشه آستیاگ این است که خیلی زود از سپاهیان متحد استفاده کنند تا به سوی غرب هجوب ببرند و مردم لیدی و بابل را به بردگی بگیرند. هارپاگ دستور داده بود تا در چند صد قدمی خیمه کوروش برایش خانه سنگی بزرگی بسازند. سربازها خانه او را قصر هارپاگ می‌نامیدند. اما کوروش ترجیح می‌داد در خیمه‌ای ساده، ولی بزرگ و جادار مستقر شود.

کوروش در جواب گفت: اربابت، آستیاگ، می‌داند که من در این باب چه احساسی دارم. ما بزرگ‌ترین سپاه جهان را به این دلیل ایجاد نکرده‌ایم که گروهی از شکارچیان برده داشته باشیم که حتی روی فراعنه مصر باستان را نیز سفید کنند. از میان کسانی که از سپاه ما شکست می‌خورند، فقط کسانی که خیره سر و لجوجند و با منطق و خرد سر ستیز دارند، باید به خاطر از دست دادن آزادیشان بیمناک باشند. من می‌خواهم که امپراتوری ما نیکخواه باشد، به تمام اقوامی که تحت کنف حمایت امپراتوری ما قرار می‌گیرند، اجازه دهد که همچنان خدایان خود را بپرستند و به همان شیوه پیشین به زندگیشان ادامه دهند. تنها چیزی که ما از آن‌ها می‌خواهیم، وفاداری است و این که جنجگویانشان را در اختیار ما قرار بدهند....

نوشتن نظر

لطفا برای ثبت نظر وارد حساب خود شده یا ثبت نام نمایید.

کتاب مورد نظر در حال حاضر موجود نیست . اطلاعات خود را وارد فرم زیر نمایید تا زمانی که کتاب موجود شد به شما اطلاع داده شود

نام
ایمیل
موبایل
توضیحات