جستجو براي:  در 
صفحه کلید فارسی
پ 1 2 3 4 5 6 7 8 9 0 Back Space
ض ص ث ق ف غ ع ه خ ح ج چ
ش س ي ب ل ا ت ن م ك گ
ظ ط ز ر ذ د ء و . , ژ
       جستجوی پیشرفته کتاب
  04/02/1403
نویسندگان   ناشران   بانک کتاب   فروشگاه
 
 
مدیریت مقالات > ضرب المثل

سگ و درويش
گروه: ضرب المثل

دو نفر كه با هم نسازند و بر سر هر امر جزئي و كار كوچكي به هم درآويزند مردم مي‌گويند اين دو تا مثل سگ و درويش دم به دم به هم مي‌پرند!

در زمان نوح كه به امر خداوند قرار بود دنيا را آب بگيرد نوح، كشتي بزرگي ساخت و از هر جانور يك جفت نر و ماده در كشتي گذاشت. قبل از طوفان، نوح به مردم گفت: «مادامي كه ما در اين كشتي هستيم كسي با هم جفت نشود كه كشتي غرق مي‌شود». چند روز گذشت، يك روز ديدند كه كشتي سخت در تلاطم افتاده. آنها كه در كشتي بودند گفتند كه حتماً دو نفر با هم هم‌آغوشي كرده‌اند و اين شر را به گردن درويش انداختند. درويش هرچه قسم خورد هيچكس باور نكرد. تا اينكه شب شد. درويش كشيشك نشست ديد دو تا سگ، جفتگيري مي‌كنند و با تبرزين سگ نر را كشت.

پس از چندي سگ ماده زاييد. يك روز توله‌هاي سگ به مادرشان گفتند: «مگر ما پدر نداشتيم؟». ماده سگ گفت: «چرا، درويش او را با تبرزين كشت». توله‌ها گفتند: «پدرمان وصيتي نكرد؟». ماده سگ گفت: «چرا، پدرتان وصيت كه كه به بچه‌هايم بگو هر جا درويشي ديدند تلافي خون مرا از او بگيرند». حالا هر جا درويشي مي‌گذرد سگ به او حمله مي‌كند.

   
راهنماي سايت
كتاب
مقالات
پيش از مرگ بايد خواند
گزارشات
جان کلام
نقد و ادبيات
تاريخ سينما
شاهنامه خوانی
داستان های کوتاه
امثال و ادبيات كهن
افسانه ها و فرهنگ توده
آی کتاب پلی است بین پدیدآورندگان
کتاب و خوانندگان آثارشان
پیگیری و سفارش تلفنی
88140837