اصطلاح ستون پنجم از نظر معني و مفهوم مجازي همان جاسوسي است منتها با اين تفاوت كه جاسوس به ضرر و زيان بيگانه كار مي كند و نفي و مصلحت ملت و كشور خويش را ولو به قيمت جان از نظر دور نمي دارد در حالي كه ستون پنجم اين معني را افاده نمي كند بلكه افراد اين ستون دانسته يا ندانسته به زيان و ضرر خودي و نفع بيگانگان كار مي كنند.
در جنگهاي سه ساله اسپانيا ( 39-1936 ميلادي) هنگامي كه ژنرال مولا يكي از سركردگان سپاه ژنرال فرانكو با ارتش خود به سوي مادريد پايتخت اسپانيا پيش مي رفت براي كمونيستها كه بر شهر مسلط بودند پيغام فرستاد كه:« من با چهار ستون سر باز و تجهيزات از شرق و غرب و شمال و جنوب به سوي مادريد پيش مي ايم ولي شما فقط روي اين چهار ستون حساب نكنيد بلكه ستون ديگري به نام ستون پنجم هم داريم كه در مادريد و حتي در ميان جمع شما هستند كه دانسته يا ندانسته براي ما فعاليت مي كنند.
شايد هم با ما موافق نباشند ولي چون با عقيده و نظريه شما صد در صد مخالف هستند لذا اعمالشان من غير مستقيم به نفع ما تمام مي شود .اگر از چها ستون اعزامي واهمه نداريد از اين ستون پنجم بترسيد كه در تمام امور و شئون شما نفوذ دارند و راه ورود چهار ستون را به داخل شهر هموار مي كنند. »
همين طور هم شد و بالاخره ژنرال فرانكو با كمك همين ستون پنجم و خرابكاري آنها توانست پايتخت اسپانيا را كه كابوس قحط غلا و گرسنگي بر آن سايه انداخته بود تصرف كند و سلطه و سيطره كمونيستها و جمهوري خواهان را از سراسر خاك اسپانيا بر اندازد . از اين تاريخ است كه دو كلمه ستون پنجم وارد اصطلاحات سياسي شد و به عاملان اجنبي و به طور كلي هر فرد و دسته اي اطلاق گرديد كه اعمالي به زيان و ضرر خودي و سود بيگانه انجام دهند.
|