جستجو براي:  در 
صفحه کلید فارسی
پ 1 2 3 4 5 6 7 8 9 0 Back Space
ض ص ث ق ف غ ع ه خ ح ج چ
ش س ي ب ل ا ت ن م ك گ
ظ ط ز ر ذ د ء و . , ژ
       جستجوی پیشرفته کتاب
  01/02/1403
نویسندگان   ناشران   بانک کتاب   فروشگاه
 
 
مدیریت مقالات > ضرب المثل

سد سكندر باش
گروه: ضرب المثل

هر گاه بخواهند كسي را به مقاومت در مقابل دشمن يا حوادث تشويق و تشجيع كنند از ضرب المثل بالا استفاده كرده يا به اصطلاح ديگر مي گويند: مانند سد سكندر پايداري كن

اسكندر ذوالقرنين در بازگشت از ظلمات به شهري سبز و آراسته رسيد كه در پاي كوهي بلند واقع شده بود. بزرگان شهر به خدمت شتافتند و از خراب كاري قومي به نام ياجوج و ماجوج شكوه و زاري كردند: قالوا يا ذوالقرنين.ان ياجوج وماجوج مفسدون في الارض. و براي توضيح بيشتر گفتند كه اين جانوران اندامي پرموي ودنداني چون دندان گراز دارند. گوشهايشان به قدري پهن است كه در موقع استراحت يكي را بستر وديگري را رپوش مي كنند ! در فصل بهار گروه گروه از كوهسار فرود مي آيند و خواب وآسايش رابر ما تباه مي سازند.

اسكندر چون شرح ماجرا شنيد بي نهايت متأثر گرديد و با گروهي از دانشمندان كه در التزام بودند به گذرگاه ياجوج و ماجوج شتافت ومحل تنگه بين دو كوه را كه معبر اقوام وحشي بود از نزديك وارسي كرد. آن گاه فرمان داد دو ديوار از دو پهلوي كوه به ارتفاع پانصد ارش و پهناي يك صد ارش بنا كردند ، سپس سنگ و گچ و آهن ومس و روي و گوگرد ونفت وقير را به وسيله حرارت آتش با يكديگر در آميختند و ميان دو ديوار را با اين دو ماده مخلوط و ممزوج به كلي پر كردند و بدين وسيله سكنه جنوبي سد از تعرض و آسيب قوم ياجوج و ماجوج براي هميشه مصون ماندند.

   
راهنماي سايت
كتاب
مقالات
پيش از مرگ بايد خواند
گزارشات
جان کلام
نقد و ادبيات
تاريخ سينما
شاهنامه خوانی
داستان های کوتاه
امثال و ادبيات كهن
افسانه ها و فرهنگ توده
آی کتاب پلی است بین پدیدآورندگان
کتاب و خوانندگان آثارشان
پیگیری و سفارش تلفنی
88140837