عبارت بالا اصطلاحي است كه در ميان طبقات از وضيع و شريف رايج و معمول است و هر گاه كه پاي تجسس و تحصيل اطلاع از امري پيش آيد آن را به كار مي برند.
در قرون و اعصار قديمه كه سلاح گرم هنوز به ميدان نيامده با سلاحهاي سرد از قبيل شمشير و كمان و گرز و نيزه و جز اينها مبارزه مي كردند و مدافعان اگر خود را ضعيفتر از مهاجمان مي ديدند در دژها و قلاع مستحكم جاي مي گرفتند و در مقابل دشمن مهاجم پايداري مي كردند. براي تامين آب مشروب قلعه غالبا از قنات استفاده مي كرده اند كه مظهر قنات در درون قلعه به اصطلاح آفتابي مي شد.
با اين توصيف اجمالي كه از كيفيت و چگونگي ساختمان قلعه به عمل آمد ساكنان و مدافعانشان سربازان مهاجم را كاملا مي ديدند و از كم و كيف اعمال آنها آگاه بودند زيرا در بلندي و مشرف بر مهاجمان قرار داشته اند در حالي كه سربازان مهاجم جز ديوارهاي بلند چيزي را نمي ديدند و از حركات و سكنات محصورين به كلي بي خبر بوده اند.
گاهي كه كار بر مهاجمان سخت و دشوار مي شد و هيچ گونه راه علاجي براي تسخير قلعه متصور نبود فرمانده قواي مهاجم يك يا چند نفر از افراد چابك و تيزهوش را از درون چاه تاريك قنات به داخل قلعه مي فرستاد و به آنان دستورات كافي مي داد كه در مظهر قنات در درون قلعه سر و گوش آب بدهند يعني سرو گوششان را هم هر به چند دقيقه در درون آب قنات فرو برند و بدين وسيله خود را از معرض ديد محصورين محفوظ دارند تا هوا كاملا تاريك شود و آن گاه داخل قلعه شده به جاسوسي و تجسس در اوضاع و احوال قلعه راجع به تعداد مدافعان و ميزان اسلحه و نقاط ضعف و نفوذ آن بپردازند.
|