جستجو براي:  در 
صفحه کلید فارسی
پ 1 2 3 4 5 6 7 8 9 0 Back Space
ض ص ث ق ف غ ع ه خ ح ج چ
ش س ي ب ل ا ت ن م ك گ
ظ ط ز ر ذ د ء و . , ژ
       جستجوی پیشرفته کتاب
  01/02/1403
نویسندگان   ناشران   بانک کتاب   فروشگاه
 
 
مدیریت مقالات > ضرب المثل

ايراد بني اسرائيلي
گروه: ضرب المثل

هر ايرادي كه مبتني بر دلايلي غير موجه باشد آن را ايراد بني اسرائيلي مي گويند: اصولا ايراد بني اسرائيلي احتياج به دليل و مدرك ندارد زيرا اصل بر ايراد است - خواه مستند و خواه غير مستند - براي ايراد گيرنده فرقي نمي كند. ايراد بني اسرائيلي به اصطلاح ديگر همان بهانه گيري و بهانه جويي است، النهايه گاهي از حدود متعارف تجاوز كرده و به صورت توقع نابجا در مي آيد.

بني اسرائيل همان پسران يعقوب وپيروان فعلي دين يهود هستند كه پيغمبر آنها حضرت موسي و كتاب آسمانيشان تورات است. بني اسرائيل اجداد كليميان امروزي و نخستين ملت موحد دنيا هستند كه از دو هزار سال قبل از ميلاد مسيح در سرزمين فلسطين سكونت داشته به چوپاني وگله چراني مشغول بوده اند. بني اسرائيل به چند قبيله قسمت مي شدند و هر قبيله رئيسي داشت كه او را شيخ يا پدر مي گفتند. از معروفترين شيوخ آنها حضرت ابراهيم بود كه پدر تمام اقوام عبراني محسوب مي شود.

بني اسرائيل در زمان يعقوب به مصر مهاجرت كردند و بعد از مدتي به راهنمايي حضرت موسي به شبه جزيره سينا عازم شدند. چهل سال ميان راه سر گردان بودند، موسي در گذشت و يوشع آنها را به كنعان رسانيد. بعد از فوت سليمان ( 974 ق.م.) دو سلطنت تشكيل دادند يكي دولت اسراييلي و ديگري دولت يهود . دولت اسراييلي را سارگن پادشاه آسور و دولت يهود را بخت النصر يا نبوكدنزر پادشاه كلده منقرض كرد و عده كثيري از آنها را به اسارت برد كه بعد از هفتاد سال كورش كبير شهر زيباي بالا را فتح كرد همه را به فلسطين عودت داد . باري پس از آنكه حضرت موسي به پيغمبري مبعوث گرديد و آنها را به قبول دين و آئين جديد دعوت كرد ، اقوام بني اسرائيل به عناوين مختلفه موسي را مورد سخريه و تخطئه قرار مي دادند و هر روز به شكلي از او معجزه و كرامت مي خواستند .

حضرت موسي هم هر آنچه مطالبه مي كردند به قدرت خداوندي انجام مي داد ولي هنوز مدت كوتاهي از اجابت مسئول آنها نمي گذشت كه مجددا ايراد ديگري بر دين جديد وارد مي كرند و معجزه ديگري از او مي خواستند . قوم بني اسراييل سالهاي متمادي در اطاعت و انقياد فرعون مصر بودند و از طرف عمال فرعون همه گونه عذاب و شكنجه و قتل و غارت و ظلم و بيدادگري نسبت به آنها مي شد. حضرت موسي با شكافتن شط نيل آنها را از قهر و سخط آل فرعون نجات بخشيد.

ولي اين قوم ايرادگير بهانه جو به محض اينكه از آن مهلكه بيرون جستند مجددا در مقام انكار و تكذيب بر آمدند و گفتند« اي موسي، ما به تو ايمان نمي آوريم مگر آنكه قدرت خداوندي را در اين بيابان سوزان و بي آب و علف به شكل و صورت ديگري بر ما نشان دهي.» پس فرمان الهي بر ابر نازل شد كه بر آن قوم سايباني كند: و تمام مدتي را كه در آن بيابان به سر مي بردند براي آنها غذاي مأكولي از من و سلوي فرستاد. پس از چندي از موسي آب خواستند . حضرت موسي عصاي خود را به فرمان الهي به سنگـــــي زد و از آن دوازده چشمه خارج شد كه اقوام و قبايل دوازده گانه بني اسرائيل از آن نوشيدند و سيراب شدند.

آنچه گفته شد شمه اي از ايرادات عجيب وغريب قوم بني اسرائيل بر حقيقت و حقانيت حضرت موسي كليم الله بود كه گمان مي كنم براي روشن شدن ريشه تاريخي ضرب المثل ايراد بني اسراييلي كفايت نمايد.

   
راهنماي سايت
كتاب
مقالات
پيش از مرگ بايد خواند
گزارشات
جان کلام
نقد و ادبيات
تاريخ سينما
شاهنامه خوانی
داستان های کوتاه
امثال و ادبيات كهن
افسانه ها و فرهنگ توده
آی کتاب پلی است بین پدیدآورندگان
کتاب و خوانندگان آثارشان
پیگیری و سفارش تلفنی
88140837