جستجو براي:  در 
صفحه کلید فارسی
پ 1 2 3 4 5 6 7 8 9 0 Back Space
ض ص ث ق ف غ ع ه خ ح ج چ
ش س ي ب ل ا ت ن م ك گ
ظ ط ز ر ذ د ء و . , ژ
       جستجوی پیشرفته کتاب
  31/01/1403
نویسندگان   ناشران   بانک کتاب   فروشگاه
 
 
مدیریت مقالات > ضرب المثل

باج سبيل
گروه: ضرب المثل

هر گاه بازور و قلدري و به عنف از كسي پول وجنس بگيرند در اصطلاح عمومي آن را به باج سبيل تعبير مي كنند و مي گويند:« فلاني باج سبيل گرفت.» در عصر حاضر كه دوران زور و قلدري به معني و مفهوم سابق سپري شده از اين مثل و اصطلاح بيشتر در مورد اخاذي به ويژه رشاء و ارتشاء تعبير مثلي مي شود.

اما ريشه تاريخي آن: انسانهاي اوليه و غار نشيني با ريش تراشي آشنايي نداشته اند و مردان و زنان با انبوه ريش و گيس مي زيسته اند. در كاوشها و حفريات اخير وسايل و ابزاري شبيه به تيغ سلماني به دست آمده كه باستان شناسان قدمت آن را به چهار هزار سال قبل تشخيص داده اند. ظاهرا مردمان آن دوره ريش و موهاي خود را با همين تيغهاي ساده و ابتدايي كوتاه و مرتب مي كرده اند نه آنكه از ته بتراشند.

مادي ها و پارسي ها در حجاريهاي باستاني با ريش و موي بلند تصوير شده اند و اتفاقا همين ريش و موي بلند باعث زحمت و دردسر آنان مي شد، چه يوناني ها كه ريش خود را مي تراشيدند در جنگ هاي تن به تن ريش بلند سربازان ايراني را به دست مي گرفتند و با ضربات خنجر آنها را از پاي در مي آوردند.

در عهد اشكانيان سواران و جنگجويان پارت موي بلند و ريش انبوه داشته اند ولي قيافه پر هيبت، بخصوص فرياد هاي هول انگيز آنان به هنگام جنگ در سپاه دشمن چنان رعب و وحشتي ايجاد مي كرد كه جرئت نمي كردند به جنگجويان ايراني نزديك شوند و احيانا ريش آنان را به دست گيرند. خلاصه در آن روزگاران ريش و سبيل براي مردان و گيسوان بلند براي زنان ايراني تا آن اندازه مايه زيبايي و مباهات بود كه چون مي خواستند گناهكاري را شديدا مجازات كنند اگر مرد بود ريشش را مي تراشيدند و چنانكه زن بود گيسويش را مي بريدند.

ريش تراشيدن و گيسو بريدن در ايران باستان بزرگترين ننگ شناخته مي شد و محكومي كه چنين مجازاتي در مورد او اعمال مي شد تا زماني كه ريش يا گيسويش بلند شود از شدت خجلت و شرمساري جرئت نمي كرد سرش را بلند كند. اما ريش در عهد ساسانيان به قدر سبيل اعتبار و رونق نداشت.

ايرانيان در اين عصر سبيلهاي بلند داشتند و بعضا ريش را به كلي مي تراشيدند در صدر بعد از اسلام همان طوري كه در مقاله سبيل كسي را چرب كردن ياد آور شده ايم سبيل از اين رونق افتاد و ريش هاي بلندوانبوه قدر و اعتبار يافت. از نكته هاي جالب تاريخ ريش و سبيل، مخالفت شديد شاه عباس پادشاه مقتدر صفوي با گذاشتن ريش بوده است و شاه عباس ريش بلند را خوش نداشت و در زمان او ريشهاي بلند تركان را ايرانيان سخت زشت مي شمردند و آن را جاروي خانه مي ناميدند.

با اين ترتيب مي توان گفت ريش در زمان شاه عباس كبير بازارش كسا د شد و اعتبار سبيل از نو رونق يافت .« پس از اينكه در آغاز سلطنت خود دشمنان و رقباي سر كش داخلي را سر كوب كرد با صدور يك فرمان به همه مردان ايراني دستور داد كه ريشهاي بلند خود را از ته بتراشند. حتي روحانيون نيز از اين دستور معاف نبودند اما گذاشتن سبيل آزاد بود و خود شاه عباس نيز در تصوير هايش سبيل بلند و افراشته اي ديده مي شود.

باري ، سپاهيان و سوار كهنسال دورا ن صفويه فقط دو سسبيل بزرگ و چماقي داشته اند. كه مرتبا آن را نمو و جلا مي دادند و تا بنا گوش مي رسانيدند كه مانند قلابي در آنجا بند مي شد. عشق و علاقه شاه عباس به سبيل گذاشتن تا به حدي بود كه « شاه عباس كبير سبيل را آرايش صورت مي شمرد و بر حسب بلندي و كوتاهي آن بيشتر و كمتر حقوق مي پرداخت.»

پيداست كه همين اخذ جبري و به عنف و قلدري ستاندن موجب گرديد كه بعد ها از معاني مجازي و مفاهيم استعاره اي باج سبيل در مورد اخاذي و رشاء و ارتشاء استفاده و تمثيل شده است.

   
راهنماي سايت
كتاب
مقالات
پيش از مرگ بايد خواند
گزارشات
جان کلام
نقد و ادبيات
تاريخ سينما
شاهنامه خوانی
داستان های کوتاه
امثال و ادبيات كهن
افسانه ها و فرهنگ توده
آی کتاب پلی است بین پدیدآورندگان
کتاب و خوانندگان آثارشان
پیگیری و سفارش تلفنی
88140837