اين مصراع كه از كمال الدين اصفهاني شاعر قرن هفتم هجري است در مواردي به كار مي رود كه آدمي به آثار و نتايج نهايي اقدامات خود كه شمه اي از آن بروز و ظهور كرده باشد به ديده تامل و ترديد بنگرد . در آن صورت مصراع بالا را بر زبان مي آوردند تا مخاطب به فرجام كارش با نظر اطمينان و يقين نگاه كند. اين مصراع بر اثر واقعه تاريخي زير به صورت ضرب المثل در آمده است.
باري،به طوري كه اهل ادب و تحقيق مي دانند همان طور كه امروزه از ديوان خواجه شيراز فال مي گيرند قبل از آنكه صيت شهرت حافظ در مناطق پارسي زبان به اوج كمال برسد ايرانيان و پارسي زبانان از ديوان كمال الدين اصفهاني كه قدمت و تقدم شهرت داشت فال گرفتند و حتي بعد از مشهور شدن حافظ نيز اگر احيانا ديوانش در دسترس نبود مانعي نمي ديدند كه ديوان كمال را به منظور تفال مورد استفاده قرار دهند، كما اينكه در آن تاريخ كه خبر قيام شاه عباس كبير و حركت وي از خراسان به سمت قزوين- پايتخت اوليه سلاطين صفوي- در اردوي پدرش سلطان شايع شد سران قوم و همراهان سلطان محمد براي اطلاع و آگاهي از عاقبت كار و سرانجام مبارزه پدر و پسر كه يكي به منظور از دست ندادن تاج شاهي و ديگري به قصد جلوس بر تخت سلطنت ايران فعايت مي كرده اند دست به تفال زدند و از ديوان كمال اصفهاني كه در دسترس بود ياري جستند.
|