عبارت بالا كه غالبا از باب طنز وتعريض و كنايه گفته مي شود مراد از اين است كه فلاني روي در نقاب كشيد و از دار دنيا رفت . اين مثل بيشتر در مورد مردگاني به كار مي رود كه با وجود ثروت سرشار و زندگي مرفه منشا آثار خير نبوده به زعم و گمان آنكه عمر جاودان دارندهمه چيز را صرفا براي خود و فرزندانشان مي خواسته اند .
ضمنا اين عبارت مثلي ناظر بر افرادي نيز خواهد بود كه از مشاغل حساس بركنار شده كوس قدرت وتوانايي آنان فروكش كرده باشد . اگر مرد يا زن بيماري به هنگام شب از دار دنيا مي رفت با آهنگ مخصوصي كه مي توان آن را به آهنگ عزا تعبير كرد بوق مي زدند تا سكنه آن آبادي آگاه شوند و صبحگاهان در تشييع جنازه متوفي شركت كنند .
دير زماني پس از انجام اين مراسم اگر احيانا افراد بي خبر از جريان مرگ آن شخص ، از حال و احوالش مي پرسيدند مخاطب از باب طنز يا كنايه جواب مي داد بوقش را زدند يعني ازاين دنيا رفت و روي در نقاب خاك كشيد . اين عبارت رفته رفته به صورت ضرب المثل درآمد و اكنون نه تنها در مورد اموات و مردگان به كار مي رود بلكه درباره افرادي كه از مشاغل حساس بركنار شده باشند نيز مورد استشهاد و تمثيل قرار مي گيرد ، في المثل مي گويند فلاني بوقش را زدند يعني ديگر كاره اي نيست و از گردونه خارج شده است .
|