جستجو براي:  در 
صفحه کلید فارسی
پ 1 2 3 4 5 6 7 8 9 0 Back Space
ض ص ث ق ف غ ع ه خ ح ج چ
ش س ي ب ل ا ت ن م ك گ
ظ ط ز ر ذ د ء و . , ژ
       جستجوی پیشرفته کتاب
  31/01/1403
نویسندگان   ناشران   بانک کتاب   فروشگاه
 
 
مدیریت مقالات > ضرب المثل

كار نيكو كردن از پر كردن است
گروه: ضرب المثل

تحقق آمال و آرزوها فرع بر تلاش و فعاليت است و نكبت و بيچارگي مولود غفلت و بي خبري و تن آسايي است .اصولا مستعد و بي استعداد معني ندارد زيرا در سرچشمه سرشار مواهب الهي جاي بخل وحسد و تبعيض نيست .

همه كس مستعد است منتها بايد اين استعدادها را به كار انداخت تا شاهد مقصود به دست آيد . در هر صورت غرض از تمهيد مقدمه بالا اين است كه پيشرفت و موفقيت متفرع از تمرين و مداومت است و كارهايي آنچنان شگرف از آن برمي خيزد كه داستان شيرين و جذاب زير از آن جمله مي باشد .

در قسمت بهرام نامه يا هفت پيكر خمسه نظامي آنجا كه از داستان بهرام و كنيزك خود بحث مي كند : روزي بهرام گور ساساني با كنيزك چيني زيباي خود به شكار رفت و گورخرهاي زيادي صيد كرد . با آنكه تمام ملازمان به مهارت و استادي بهرام در شكار گورخر آفرينها گفتند مع هذا از كنيزك صدايي برنيامد ودر مدح و ثناي شهريار ساساني سخني نگفت .

بهرام مدتي تامل كرد تا گورخري از دورپيدا شد و آن گاه به كنيزك گفت :« ميل دارم اين گور را به هر شكلي كه دلخواه توباشد شكار كنم .» كنيزك از روي ناز و تكبر :

گفت بايد كه رخ برافروزي

سر اين گور در سمش دوزي

بهرام گورمهره اي در كمان گروهه نهاد و به دقت رها كرد تا درگوش گورخرجاي گرفت ، حيوان بيچاره سم پاي راستش را براي خاراندن به گوش خود نزديك كرد تا مهره رااز گوش خارج كند . كنيزك گفت كه آدمي در هر كاري اگرمداومت و ممارس كند مسلما ورزيده و كارآزموده خواهد شد چه كار نيكو كردن از پركردن است .

شاه چون اين سخن شنيد خشمگين شد و كينه اورا به دل گرفت پس به سرهنگي كه در التزام ركاب بود فرمان داد آن كنيزك جسور وفضول را گردن بزند .

كنيزك زيبا چون خود را در چنگ اجل و چنگال سرهنگ گرفتار ديد به حال تضرع درآمد و از او خواست كه در قتلش عجله نكند ، بعيد نيست كه شاهنشاه روزي از كرده پشيمان شود وترا كه بي تامل اجراي فرمان كردي مورد خشم و عتاب قرار دهد ، اگر جانب احتياط را مرعي داري و مرانكشي ، قول مي دهم كاري بكنم و تدبيري بينديشم كه بهرام گورنه تنها خشمگين نشود بلكه ترا بيشتر از پيشترمورد تفقد ونوازش قراردهد .

سرهنگ درمقابل پيشنهاد كنيزك تسليم شد و او را در قصري مشيدي كه در خارج از شهر داشت سكونت داد تا پنهاني در زمره خدمتكاران كار كند وهويتش را مكتوم دارد .

اين قصر سربه فلك كشيده شصت پله داشت و كنيزك از همان روزهاي نخست گوساله اي را كه تازه از مادر زاييده شده بود بر دوش گرفت و روزي چند بار به بالاي قصر مي برد و پايين مي آورد ، گوساله بر اثر گذشت ايام و ليالي رشد مي كرد و بزرگ مي شد ولي چون به دوش كشيدن و بالا بردن آن همه روزه چندين بار تمرين و تكرار مي گرديد لذا رشد تدريجي گوساله تاثيري در دشواري حمل و نقل نداشت .

كنيزك چون موقع را مقتضي ديد به سرهنگ تكليف كرد كه بهرام گور را را به هرطريقي كه ممكن باشد روزي به اين باغ و قصر شصت پله بياورد . سرهنگ چنان كرد و روزي كه بهرام به شكار گورخر مي رفت او را براي چند دقيقه استراحت و تمدد اعصاب به باغ و قصرزيبايش دعوت كرد ومخصوصا داستان كنيزك و بردوش كشيدن گاو عظيم الجثه و بالا بردن از قصر شصت پله را شرح داد تا شاهنشاه ساساني را تمايل و رغبت تماشاي اين صحنه دست داد .

پس بهرام گور به باغ آمد و كنيزك زيبا در حالي كه روي خود را پوشانيده بود در مقابل بهت و اعجاب بهرام و ملازمانش گاورا بر دوش گرفت وبدون ذره اي احساس خستگي و ملالت خاطر آن را از شصت پله به بالاي قصر برد و بازگردانيد .

بهرام به روي خود نياورد وگفت :« مي دانم چگونه به اين عمل خطير و شگرف دست يافتي .اين گاو را از زماني كه گوساله نوزاد بود بر دوش گرفته به بالاي قصر بردي و چون در اين كار از تمرين و مداومت دست نكشيدي لذا رشد گوساله در تصميم و توانايي توخدشه وخللي وارد نساخت وگرنه خود بهتر مي داني كه اين از قدرت و زورمندي نيست بلكه مولود تعليم و تمرين و مداومت مي باشد » كنيزك زيبا كه به انتظار چنين سوال و استدلالي دقيقه شماري مي كرد بدون تامل و در لفافه طنز وتعريض جواب داد :« شهريارا ، اگر زن ضعيف الجثه گاوي را بر دوش بگيرد و به بالاي قصر شصت پله اي ببرد اعجاب و شگفتي ندارد ومولود تمرين و ممارست بايد تلقي كرد ولي اگر شاهنشاه سم و گوش گورخري را به هم بدوزد نبايد نام تعليم و ممارست بر آن نهاد ؟!»

بهرام گوربه فراست دريافت كه اين همان كنيزك زيباي چيني است . پس در كنارش گرفت و از آنچه گذشت عذر خواست . سرهنگ را نيز كه در قتل كنيزك شتاب زدگي نداده بود مورد تفقد و نوازش قرار داد .

از آن تاريخ عبارت كار نيكو كردن از پركردن است كه از واقعه شيرين و جذاب بهرام گور و كنيزك چيني ريشه و مايه گرفته است به صورت ضرب المثل درآمده مورد استناد وتمثيل قرار گرفته است .

   
راهنماي سايت
كتاب
مقالات
پيش از مرگ بايد خواند
گزارشات
جان کلام
نقد و ادبيات
تاريخ سينما
شاهنامه خوانی
داستان های کوتاه
امثال و ادبيات كهن
افسانه ها و فرهنگ توده
آی کتاب پلی است بین پدیدآورندگان
کتاب و خوانندگان آثارشان
پیگیری و سفارش تلفنی
88140837