جستجو براي:  در 
صفحه کلید فارسی
پ 1 2 3 4 5 6 7 8 9 0 Back Space
ض ص ث ق ف غ ع ه خ ح ج چ
ش س ي ب ل ا ت ن م ك گ
ظ ط ز ر ذ د ء و . , ژ
       جستجوی پیشرفته کتاب
  01/02/1403
نویسندگان   ناشران   بانک کتاب   فروشگاه
 
 
مدیریت مقالات > ضرب المثل

كلكش را كندند
گروه: ضرب المثل

معني و مفهوم استعاره اي عبارت مثلي بالا موقعي به كار ميرود كه شخصي را از بين برده يا از موسسه اي كه در آن كار مي كرده اخراج كرده باشند . در چنين موارد و نظاير آن گفته مي شود : بالاخره كلكش را كندند .

اين ضرب المثل در ازمنه و اعصار گذشته و دوران حكوميت مطلقه هنگامي كه يكي از مخالفان و سركشان دستگاه را سركوب كرده از بين مي بردند نيز به كار برده مي شد ولي در حال حاضر ناظر بر كسي است كه چون قصد تفتين و سعايت داشته باشد با اتخاذ تدابير لازم نقشه هايش را بر هم زنند و دفع شر كنند . كلك آتشدان كلي و سفالين است كه آهنگران از آن براي سرخ كردن فلزات استفاده مي كردند تا بتوانند آهن و فلز گداخته را در روي سندان و زير چكش به هر شكلي كه بخواهند در بياورند .

كلك مزبور به شكل تقريبي گلدانهاي معمولي ساخته مي شد و در زير آن سوراخي داشت كه لوله دميدن را از زير زمين به آن متصل مي كردند . آن گاه در داخل مقداري آتش و بر روي آن زغال سنگ يا زغال چوب مي ريختند و با تلمبه مخصوصي از زير كلك به آن مي دميدند تا زغالها كاملاً سرخ شود . سپس آهن مورد نظر را در درون آتش مي گذاشتند و باز هم به شدت مي دميدند تا آهن نيز گداخته شده به شكل آتش درآيد و از آن تيشه و داس و تبر و بيل و كلنگ و انبر و... بسازند .

با وجود آنكه آلات و ابزار الكتريكي موجب شده است كه آهنگري از صورت سابق به شكل كارگاههاي برقي درآيد مع هذا هنوز در غالب شهرهاي ايران دستگاه كلك خودنمايي مي كند و آهنگران مخصوصاً جوگي هاي دوره گرد از آن براي ساختن آلات و اشياء فلزي استفاده مي كنند . جوگي ها قبايل سياري هستند كه به صورت چادرنشيني زندگي مي كنند و به تناسب فصل به روستاهاي ييلاقي و قشلاقي مي روند و در خارج از آبادي چادر مي زنند . اگرچه هر يك از خانواده هاي جوگي چند راس اسب و الاغ و گوسفند دارند ولي حرفه اصلي آنها آهنگري است كه چون درخارج از آبادي روستاها چادر زدند پس از نصب چادرها اولين كارشان اين است كه زمين جلوي چادر را كنده كلك را نصب ميكنند . در حقيقت كلك اساس كار جوگي ها و آهنگرهاست تا بدان وسيله به ساختن احتياجات فلزي روستائيان بپردازند .

وقتي كلك را بكنند يعني از زمين دربياورند دال بر اين است كه مي خواهند ازآن منظقه كوچ كنند و به جاي ديگر بروند . شبها كه هوا تاريك ميشود وسكنه دهات و روستاها در خانه هاي خويش خوابيده اند در دل شب به همان روستاها و روستاهاي مجاور مي روند و دستبرد مي زنند . مردان جوگي هم برخي اسب و گاو مي دزدند و شبانه به وسيله ايادي خويش حيوانات مسروقه را به نقاط دور دست مي فرستند و به قيمت نازل مي فروشند . همين مسائل موجب مي شود كه بعضي مواقع بين روستاييان و جوگي ها اختلاف بروز مي كند و گهگاه به منازعه و زد و خورد منتهي مي شود .

در اين موقع كشاورزان قبل از هر كاري جلوي چادر جوگي مي روند و كلكش را ميكنند و به دور مي اندازند . وقتي كلك كنده شد جوگي مجبور مي شود اثاث و زندگي را جمع وبه جاي ديگر كوچ كند . با اين توصيف اجمالي معلوم گرديد كلك را كندن يعني دفع و رفع مزاحمت كردن است كه در ادوار گذشته به علت بي نظمي و نابساماني كشور و عدم وجود امنيت بيشتر مورد استعمال داشت و به همين جهت در اصطلاحات عاميانه به صورت ضرب المثل درآمده است .

   
راهنماي سايت
كتاب
مقالات
پيش از مرگ بايد خواند
گزارشات
جان کلام
نقد و ادبيات
تاريخ سينما
شاهنامه خوانی
داستان های کوتاه
امثال و ادبيات كهن
افسانه ها و فرهنگ توده
آی کتاب پلی است بین پدیدآورندگان
کتاب و خوانندگان آثارشان
پیگیری و سفارش تلفنی
88140837