جستجو براي:  در 
صفحه کلید فارسی
پ 1 2 3 4 5 6 7 8 9 0 Back Space
ض ص ث ق ف غ ع ه خ ح ج چ
ش س ي ب ل ا ت ن م ك گ
ظ ط ز ر ذ د ء و . , ژ
       جستجوی پیشرفته کتاب
  31/01/1403
نویسندگان   ناشران   بانک کتاب   فروشگاه
 
 
مدیریت مقالات > ضرب المثل

گوشت شتر قرباني
گروه: ضرب المثل

تجاوز تعدي به حقوق ديگران را در عرف اصطلاح ظلم و ستم مي خوانند ولي هرگاه اين تجاوز به صورت چپاول و تاراج انجام پذيرد في المثل اموال افراد ضعيف يا جمعيت و يا مثال دولت را آن چنان به يغما ببرند كه نه از تاك و نه از تاك نشان اثري باقي بماند، در اين صورت اصطلاحاً گفته مي شود:«مگر گوشت شتر قرباني است.»

بايد ديد گوشت شتر قرباني چه خواص و مزايايي داشته كه به صورت ضرب المثل در آمده است. عيد قربان يا عيد اضحي يادگار حضرت ابراهيم خليل و تصميم وي در قرباني كردن فرزندش حضرت اسماعيل است كه به فرمان الهي گوسفندي را به جاي اسماعيل قرباني كرد.

روز عيد قربان روز دهم ذيحجه هر سال هنگام انجام مناسك در مني است. در اين روز زائران بيت الله و هر مسلمان مستطيعي موظف است به فرار خور تمكن و قدرت مالي گاو يا گوسفند و يا اقلاً مرغي را قرباني و در راه خدا انفاق كند.

به طوري كه از مندرجات كتب تاريخي استنباط گرديد شتر قرباني به شكلي كه مورد بحث است از زمان سلاطين صفويه در ايران معمول گرديد و سياح ايتاليايي پيتر و دولاواله كه معاصر شاه عباس كبير بود در اين زمينه مي نويسد:

«... اكنون به شرح شتر قرباني كه در اين روزهاي اخير ناظر آن بودم مي پردازم. نهم دسامبر امسال مصادف با عيد قربان بود كه عيد پاك مسلمانان است. قرباني بدين ترتيب انجام مي شود كه سه روز قبل از عيد يك شتر ماده را در حالي كه به گل بنفشه و گلهاي ديگر و حتي سبزي و برگ و شاخه هاي گل زينت داده بودند در شهر مي گردانند و براي او نقاره و طبق و شيپور مي زنند و يك نفر ملا يعني روحاني مسلمانها نيز گاهگاه اشعاري مي خواند و سخنان ديني بر زبان جاري مي سازد.

«هر جا اين شتر مي گذرد مردم دور او جمع مي شوند و دسته اي از پشم او را به عنوان تبريك و تيمن مي كنند و حفظ مي كنند... اين جريان سه روز به طول مي انجامد. سپس در روز عيد، صبح خيلي زود يعني قبل از سر زدن آفتاب بعد از نماز صبحگاهي تمام سران و بزرگان حتي خود شاه هر جا كه هست با جمع كثيري از مردم، از هر طبقه و دسته، جمعي سوار و جمعي پياده در محلي خارج از شهر، مثلاً در اصفهان در محلي كه اقلاً دو ميل با ديوار شهر فاصله دارد، با سلام و صلوات و سر و صدا جمع مي شوند.

«در آنجا حلقه بزرگي مركب از تماشاچيان تشكيل مي شود كه افراد سرشناس سوار بر اسب در وصف اول آن قرار دارند و به همين ترتيب پياده و سواره طبقات مختلف در پشت آن قرار گرفته اند و در اين سه روز همه سعي مي كنند بهترين لباسهاي خود را به تن كنند. «جماعت بي صبرانه در انتظار باقي مي ماندند تا اينكه حيوان با همان تشريفات از راه برسد و قبلاً نيز حيوان را در طويلترين خيابانهاي شهر گردانيده اند چون در مشرق زمين پنجره رو به خيابان وجود ندارد مردم از بالاي درب خانه ها و دكانها و ديوار باغها منظره گذشتن او را تماشا كرده اند.

«در جلو يك نفر نيزه اي را حمل مي كند كه داراي نوك تيز و درخشاني است و بعداً براي كشتن حيوان مورد استفاده قرار خواهد گرفت. وقتي دسته اي به محل مورد نظر مي رسد به محوطه اي كه به همين منظور در وسط جمعيت خالي مانده است هدايت مي شود و از محله هاي مختلف نيز عده اي با اسب و عده اي پياده و هه چماق به دست در آنجا حضور دارند كه پس از انجام قرباني بلافاصله با قلدري قطعه بزرگي از لاشه را طبق آداب و رسوم به محله خود ببرند.

در موقع عبور حيوان از وسط جمعيت مردم بيش از پيش پشم او را مي كنند و بعد هر كسي در جايي قرار مي گيرد و منتظر عاقبت كار مي شود. «البته من نتوانستم به خوبي اين جريان را ببينم ولي قبلاً شنيده بودم با عنوانترين فرد حاضر بايد حيوان را بكشد و ديدم كه حيدر سلطان يعني نگهبان حرمسراي شاه كه با لباس فاخر رو به روي اسب تزيين شده اي قرار گرفته بود نيزه اي را طوري به دست گرفت كه نوك تيزش رو به عقب بوده و به ترتيبي ايستاد كه حيوان سمت راست او واقع شد و سپس چنان گلوي حيوان را سوراخ كرد كه نيزه تا قلبش فرو رفت.

«بلافاصله حاضرين سيل آسا به سمت لاشه هجوم بردند و هر كس با تبر و ساطور و شمشير و كارد وهر چه كه در دست داشت مشغول برديدن تكه اي از گوشت شد... قسمتي از اين گوشت را همان روز براي تبريك مي خوردند و قسمتي ديگر را نمك مي زنند و در تمام مدت سال براي دفع بيماري يا شفاي مريض از آن استفاده مي كنند. سر شتر به خانه شاه فرستاده شد و تصور مي كنم همه ساله به همين ترتيب رفتار مي شود...»

از مراسم و تشريفات شتر قرباني به شكل و هيئت مزبور در زمان سلسله هاي افشاريه و زنديه اطلاع در دست نيست ولي در زمان سلاطين قاجاريه خالي از رونق نبود. به طوري كه دكتر فووريه طبيب مخصوص ناصرالدين شاه نوشته است:

«ناصرالدين شاه قاجار در روز عيد قربان امر به كشتن شتري مي دهد ولي چون شخصاً از مباشرت در نحر شتر اكراه دارد و از اين حق شاهانه صرف نظر مي كند و آن را به يك نفر شبيه خود كه روز عيد لباس فاخر در بر مي كند و بر اسبي آراسته مي نشيند واگذار مي كند. اين مرد به قدري به شاه شبيه است كه تا مدتي مردم او را به جاي ناصرالدين شاه مي گرفتند.

   
راهنماي سايت
كتاب
مقالات
پيش از مرگ بايد خواند
گزارشات
جان کلام
نقد و ادبيات
تاريخ سينما
شاهنامه خوانی
داستان های کوتاه
امثال و ادبيات كهن
افسانه ها و فرهنگ توده
آی کتاب پلی است بین پدیدآورندگان
کتاب و خوانندگان آثارشان
پیگیری و سفارش تلفنی
88140837