افراد خونسرد و بي اعتنا خاصه آنهايي كه همه چيز را از دريچۀ مصالح و منافع شخصي ببينند در جهان زياد هستند.اين گونه آحاد و افراد بشري به زيان و ضرر ديگران كاري ندارند. همان قدر كه بارشان به منزل برسد و مقصودشان حاصل آيد اگر دنيا را آب ببرد آنها را خواب مي برد. به اين دسته از مردم چنانچه در زمينۀ عدم توجه به مصالح اجتماعي ايراد و اعتراض شود شانه بالا انداخته در نهايت خونسردي و بي اعتنايي به اين عبارت مثلي تمثل مي جويند و مي گويند:«خودم جا، خرم جا. زن صاحبخانه خواه بزا خواه نزا!» يا به طور خلاصه مي گويند: «خودم جا، خرم جا» مجازاً يعني سود و زيان ديگران به من چه ارتباطي دارد؟ بايد در فكر تأمين و تدارك منافع و مصالح خويش بود لاغير.( ديگي كه براي من نجوشه ، توش سر سگ بجوشه !)
عبارت بالا كه سالهاي متمادي در منطقۀ غرب ايران هنگام وضع حمل زنان باردار مورد استفاده و اصطلاح قرار مي گرفت از واقعۀ تاريخي جالبي ريشه گرفته كه نقل آن خالي از لطف و فايده نيست.
خواجه نصيرالدين طوسي قبل از آنكه مورد توجه ناصرالدين شاه محتشم واقع شود و به دربار اسماعيليله راه يابد يك بار به بغداد رفت تا يكي از تأليفاتش را كه در مدح اهل بيت پيغمبر اكرم (ص) بود به مستعصم خليفۀ عباسي تقديم نمايد. در اين مورد ميرزا محمد تنكابني چنين مي نويسد:
«... آنچه مشهور است اينكه محقق طوسي در مدت بيست سال كتابي تصنيف كرد كه در مدح اهل بيت پيغمبر (ص) بود. پس از آن كتاب را به بغداد برد كه به نظر خليفۀ عباسي برساند. پس زماني رسيد كه خليفه با ابن حاجب در ميان شط بغداد به تفرج و تماشا اشتغال داشتند. پس محقق طوسي كتاب را در نزد خليفه گذاشت، خليفه آن را به ابن حاجب داد. چون نظر ابن حاجب ناصب به مدايح آل اطهار پيغمبر عليهم صلوات افتاد آن كتاب را به آب انداخت و گفت:«اعجنبي تلمه» يعني خوش آمد مرا از بالا آمدن آب در وقتي كه اين كتاب را به آب انداختم و قطراتي از آب بالا آمدند! پس بعد از اينكه از آب بيرون آمدند محقق طوسي را طلبيدند. «ابن حاجب گفت:«كه اي آخوند، تو از اهل كجايي؟» گفت:«از اهل طوسم.» «ابن حاجب گفت:«از گاوان طوسي يا از خران طوس!؟» خواجه فرمود كه: «گاوان طوسم.» «ابن حاجب گفت:«شاخ تو كجاست؟» «خواجه گفت:«شاخ من در طوس است، مي روم و آن را مي آورم!»
|