عبارت بالا اصولاً از تعصب شيعيان در مورد ناقلان روايات اهل سنت و جماعت و يا به اصطلاح ديگر راويان سني حكايت مي كند كه رفته رفته صورت ضرب المثل پيدا كرده مجازاً در رابطه با منقولات غير واقع كه شنونده آن را باور نكند از باب شوخي و در لفافۀ طيب و مزاح مي گويد:«راوي سني است.» يعني اين گفته و روايت قابل اعتنا و اعتماد نيست و بايد به ديدۀ تأمل در آن نگريست. اما ريشۀ اين عبارت مثلي: دين مبين اسلام كه چهارده قرن از عمر و ظهورش مي گذرد در ابتدا يعني عصر جاهليت و بت پرستي در شهر مكه در حجاز طلوع كرده و تاريخ ظهور آن اوايل قرن هفتم ميلادي يعني سال 610 ميلادي است كه محمدبن عبدالله (ص) به پيغمبري مبعوث گرديده است. در طول مدت بيست و سه سال دوران بعثت آيات الهي كه به زبان وحي بر پيغمبر نازل مي گرديد مجموعاً قرآن مجيد ناميه شد و آن را پس از رحلت پيغمبر اكرم (ص) و در دورۀ خلفاي راشدين جمع و تدوين كرده به مصحف موسوم كرده اند و آن مركب از يكصد و چهارده سوره و هر سوره مركب از چندين آيه و در مطاوي آنها قواعد و احكام و امثال و قصص و دستورهاي اخلاقي فراوان آمده است و مسلمانان برآنند كه كليۀ دستور معاش و معاد ايشان در قرآن مندرج است و خير دنيا و آخرت از آن كتاب مبين حاصل مي گردد. مباني اصليۀ دين مبين اسلام را به عقيدۀ اهل سنت و جماعت سه اصل: توحيد و نبوت و معاد تشكيل مي دهد كه دو اصل امامت و عدل نيز بر حسب عقيدۀ متكلمين شيعه بر آن سه اصل اضافه شده است. به علاوه در نزد اسلاميان مجموعۀ رواياتي وجود دارد كه به نام احاديث شناخته مي شوند و آنها عبارت است از چندين روايت كه از كلمات پيغمبر (ص) نقل شده و آن را سنت گويند. چون عمربن خطاب كشته شد ريشۀ اختلاف سران مسلمين از شوراي شش نفرۀ علي (ع)، عثمان، طلحه، زبير، عبدالرحمن بن عوف و سعدبن ابي و قاص، كه بنا بر وصيت خليفۀ دوم تشكيل شده بود بارور شده از اسلام واحد فرقه هاي عديدۀ عامه و خاصه كه همان شيعه و سني باشد منشعب گرديده است.
|