جستجو براي:  در 
صفحه کلید فارسی
پ 1 2 3 4 5 6 7 8 9 0 Back Space
ض ص ث ق ف غ ع ه خ ح ج چ
ش س ي ب ل ا ت ن م ك گ
ظ ط ز ر ذ د ء و . , ژ
       جستجوی پیشرفته کتاب
  06/02/1403
نویسندگان   ناشران   بانک کتاب   فروشگاه
 
 
مدیریت مقالات > نقد و ادبيات

زندگي نو
گروه: نقد و ادبيات
نویسنده: اورهان پاموك
منبع: کوشیار پارسی

"روزي كتابي خواندم و همه ي زندگي م دگرگون شد."

اين جمله ي آغازين رمان "زندگي نو" از اورهان پاموك است. اين كتاب به سال 1994 انتشار يافت و در زماني كوتاه دويست هزار نسخه از آن به فروش رفت و نويسنده ش مدام در برابر ِ اين پرسش قرار گرفت كه كدام كتاب زندگي ِ شخصيت ِ رمان او را چنين زير و رو كرد. پاسخ ساده است: خود ِ كتاب.رمان درباره ي كتابي نيست كه زندگي كسي را دگرگون كرده است، بلكه خود، آن كتاب است. همه چيزي كه در آن است به خود ِ شخصيت ِ اصلي بازمي گردد كه به درستي درباره ي كتابي كه دارد مي خواند، مي گويد "انگار كتاب، دارد زندگي خودم را روايت مي كند."
كتاب، در انتهاي چرخش دايره وار توسط ِ نويسنده ي كتاب - عموي شخصيت اصلي- تكرار مي شود كه خيلي وقت پيش به پسرك نوجوان قول داده است، روزي كتابي بنويسد كه "روايت زندگي ِ تو" باشد.
خواننده و شخصيت اصلي از جمله ي نخست به درون كتاب فرود آمده اند. زندگي ِ خواننده نيز با خواندن كتاب دگرگون شده است، زيرا خواندن ِ "زندگي نو" زندگي مان را به داستاني شكل گرفته از واژگان تغيير مي دهد. نوشته در طول ِ زمان ِ خواندن به هستي مان شكل تازه اي مي دهد. پاموك به موضوعي پرداخته است كه پذيرفته شده است: رمان چيزي را در زندگي خواننده تغيير مي دهد.
كتاب هايي كه درباره ي نوشتن هستند، اغلب كتاب هاي آكادميك ِ خسته كننده اي اند براي تعداد ِ اندكي خواننده ي اهل تخصص. در تركيه و در همه ي كشورهايي كه رمان "زندگي نو" ترجمه و منتشر شده است، كسي اين فكر را نمي كند. زيرا اين رمان همه چيزي هست جز درازگويي دانشمندانه. گونه اي كشش سينمايي دارد. داستان جست و جويي است كه مي تواند هم چون داستان كارآگاهي خوانده شود.
با كنار گذاشتن بخش هاي البته غني و دل پذير، مي توان داستان اين كتاب را سرگذشتي عاشقانه دانست. در كتابي كه زندگي شخصيت ِ اصلي را دگرگون مي كند، از دختر هم كلاسي ياد مي شود كه او دل باخته ش است. دختر به او از آخر و عاقبت كتاب هشدار مي دهد. ممكن است كسي كه خود را زيادي به كتاب سپرده باشد، با مرگ رو به رو شود. دوست او، كسي كه كتاب را به او داده است، كشته شده است.
از اين جا جست و جوي پس زمينه ها آغاز مي شود. با اتوبوس به گشت و گذار در كشور مي پردازند و در نهايت با پدر ِ دوست ِ مرده برخورد مي كنند كه رابطه ي بسياري با كارآگاهان و آدم كشان حرفه اي دارد كه دنبال ِ خواننده گان كتاب مي گردند.

خواننده گان بايد در باره ي كتاب ِ سرنوشت سازي كه سبب مرگ پسرش شده است، سكوت كنند.
حادثه ي تصادف اتوبوس و جا به جايي هويت سبب مي شود كه شخصيت اصلي و دوست دخترش، به عنوان خوانندگان كتاب شناخته نشوند.
شخصيت، در بايگاني ِ پدر، كه هماهنگ كننده ي توطئه عليه كتاب است متوجه مي شود كه او خود قرباني ِ توطئه ي دختر و دوست اش شده است كه تصميم گرفته بودند كتاب را به او بدهند.
"مثل قهرماني فريب خورده با خودم گفتم ‘ تصادفي كه با شادي بسيار به آن برخوردم و با عشق در آغوش اش گرفتم و مثل زندگي حقيقي ديدم، هيچ نبود جز چيزي ساخته گي، محصول ِ تخيل ِ ديگري.’" پاموك با چنين فرمول بندي هايي بر تخيلي بودن ِ رمان اش تاكيد مي گذارد.
طنزواره گي و رواني ِ استادانه اي كه در "زندگي نو" وجود دارد با گره گشايي هاي موفقيت آميز كتاب به مثابه ي كتابي كه عواقبي دارد، اين رمان را زيركانه و هيجان انگيز مي كنند.
اين جا با نويسنده اي سر و كار داريم كه ميراث بورخس، نابوكف، كالوينو و اكو را هم راه ِ خود دارد. غارهاي هزارتوي روايت را در جيب اش دارد. جايي گفته است كه رمان "اسباب بازي مدرن است و بزرگ ترين كشف ِ تمدن ِ غرب" و اضافه مي كند كه هنوز خوب نمي داند "چه گونه با اين اسباب بازي خارجي" كنار آيد.
گفتن اين البته بي هوده است كه اورهان پاموك هنرمند هوش مندي است كه بر مرز شرق و غرب ايستاده است. او در اين رمان مدام به موقعيت تركيه، و به خصوص زمان صحبت از تاثيرات غرب و تهديد هويت ِ تركي و تشديد واكنش هاي بنيادگرايانه، اشاره ي بسيار مي كند. پدر كه در برابد كتاب مقاومت مي كند، خود را عضو حزب تاسياني ها (نوستالژي) مي داند كه از به فراموشي رفتن چيزهاي خوب قديمي دل خور است و مي كوشد تا براي جلوگيري از نابودي شان، آن ها را در جاهايي پنهان كند.
معني ش اين نيست كه پاموك تاثيرات غرب را رد مي كند، بلكه مي بيند كه اين تاثير چه بلايي به سر نواحي دورافتاده تر از استانبول مي آورد.
در گفت و گويي در سال 1995 گفته است: "من كتاب را مثل رمان تصويري ِ جاده اي نوشته ام. نشسته اي تو اتوبوس، فيلم ويديويي تماشا مي كني، جلوي غذاخوري مك دونالدز مي ايستي، در حالي كه در جاده هاي روستايي تنها نمادهاي خشن تبليغاتي ِ جامعه ي مصرفي را مي بيني. و آدم ها را با نفرت شان، شرايط ِ اسف بار زندگي شان و خشم ِ فروخرده شان مي بيني. از طريق تله ويزيون شمايي از زندگي در دوردست ها را مي بينند. اين پارانوياي تركي را در باره ي توطئه ي امريكا تغذيه مي كند. كوشيده ام تا اين اندوه و ناتواني را در "كتاب نو" بيان كنم."
دست آخر به نظر مي آيد كتابي كه زندگي شخصيت اصلي را دگرگون كرده است، به دست عموش و بر اساس كتاب هاي بي شمار ديگري نوشته شده است. او چند كتابي از باقي مانده كتاب هاي موجود در كتاب خانه ي عموي درگذشته ش برمي دارد و مي بيند كه آن كتاب "فراز ِ همه ي كتاب هاي جهان است."
اين احساس كه هر كتاب نويي بازنويسي همه ي كتاب هاي ديگر است، از پاموك نيست. اما او اين احساس را در همه ي نوشته هاش بازتاب مي دهد. ياد و توجه او به همه ي نويسنده گان پيش تر از او به روشني ديده مي شود. اگر شيريني مادلن ِ مارسل پروست همه ي يادهاي زمان از دست رفته را زنده مي كند، در "كتاب نو" ي پاموك كارامل سنتي تركي بنياد كتاب اش مي شود.

سفري كه در اين رمان انجام مي گيرد، جست و جوي ِ پايان رُمان، مرگ؛ نيز هست. جذبه ي مرگ ِ شخصيت اصلي چيزي نيست جز تمناي رسيدن به آخر داستان.
جايي مي خوانيم كه "از درون كتاب، از درون كتاب ها، مرگ به درون ِ زندگي نفوذ كرد" و مي بينيم كه اين نكته در كنار نكته هاي ديگر؛ انگيزه ي اين رمان شده اند. رماني غني از روي دادها و جزئياتي كه لذت خواندن اش را با هيچ چيز ديگري نمي توان مقايسه كرد.

   
راهنماي سايت
كتاب
مقالات
پيش از مرگ بايد خواند
گزارشات
جان کلام
نقد و ادبيات
تاريخ سينما
شاهنامه خوانی
داستان های کوتاه
امثال و ادبيات كهن
افسانه ها و فرهنگ توده
آی کتاب پلی است بین پدیدآورندگان
کتاب و خوانندگان آثارشان
پیگیری و سفارش تلفنی
88140837