جستجو براي:  در 
صفحه کلید فارسی
پ 1 2 3 4 5 6 7 8 9 0 Back Space
ض ص ث ق ف غ ع ه خ ح ج چ
ش س ي ب ل ا ت ن م ك گ
ظ ط ز ر ذ د ء و . , ژ
       جستجوی پیشرفته کتاب
  05/02/1403
نویسندگان   ناشران   بانک کتاب   فروشگاه
 
 
مدیریت مقالات > نقد و ادبيات

مرگ كثيف
گروه: نقد و ادبيات
نویسنده: پيير- ژان رمي
منبع: مرتضي كلانتريان

رطوبت در رهگذر باد نمناك زمستان، مثل خوره سيماي هنگ كنگ را مي خورد. همين رطوبت چون جذام، از طريق باران مداوم پاييز، چهره ونيز را مي جود و از شكل مي اندازد. در هر دو شهر پوسيدگي همه جا به چشم مي خورد: لك و پيس جذام. آن سوتر، آفتاب درخشان پرووانس چشم را خيره مي كند و انسان را به ياد تابلوهاي سزان مي اندازد... سه نقطه در جهان: دو نقطه اول مكمل و بازگوينده يكديگرند، و نقطه سوم درست از هر جهت مخالف آن دو...
دو مرد: يكي چيني و ديگري فرانسوي. مرض و شكست در تمام وجودشان رخنه كرده است. هر دو براي مردن به هنگ كنگ آمده اند و در يكي از «هتل- عشرتسرا»هاي آن اقامت گزيده اند، و روسپي هاي كم سن و سال اين روسپي خانه، خود را در اختيار آن دو مي گذارند. چيني و اروپايي با هم حرف مي زنند و «گو» بازي مي كنند...
سه زن: زنهايي كه نويسنده فرانسوي «ژان شرال» به آنها علاقمند بوده است، يا چنين مي پنداشته است...
در اولين نظر، آنچه در رمان پيپر- ژان رمي جلب توجه مي كند، تعداد كم صفحات آن است، البته در مقام قياس با رمان پيشين او «چپاول قصر تابستاني» كه جايزه ادبي «رنودو» را در سال 1971 به خود اختصاص داد. «چپاول قصر تابستاني» تئاتر عظيمي بود با صدها بازيگر، و هر چند چين صحنه اصلي آن بود، بازيگران در چهار گوشه جهان، از لندن گرفته تا الجزيره و از هلند گرفته تا آمريكا پخش و پلا بودند. در صحنه اين تئاتر بزرگ، مأموران مخفي، سياستمداران، زنهاي زيبا و دسيسه گر، روشنگراني چند و هزاران هزار چيني در تب و تاب، دوش به دوش هم بازي مي كردند.
نويسنده از خلال جنايت ها، خيانت ها و رويدادهاي اسرارآميز، تاريخ پنجاه ساله اخير دنيا و تولد ملتي را، لحظه به لحظه و نكته به نكته بازشناسانده بود. اين كتاب قطور و پرماجرا ما را خبر كرد كه در زمينه رمان نويسي، قصه پردازي توانا زاده شده است. پس از آن ما در انتظار تولد هنرمند بوديم.

ظاهراً «مرگ كثيف» عصاره رمان پرحجمي است كه در بالا بدان اشاره كرديم، زيرا خطوط اصلي ماجرا- يا بهتر بگوييم ماجراها- در هر دو رمان يكسان بيان مي شود. اما اينجا نويسنده از هر گونه اتلاف و اسراف در كلمات دوري جسته است. صحنه ها بسي كوتاه و ناتمامند، زمانها و مكانها بدون هيچگونه نظم و ترتيب متعارف و وجه تقدم تأخر، به نحو زيبا و شگفت آوري به هم آميخته اند.
اين بار، شكل بيان ماجرا، تقريباً در سراسر كتاب، از راه مكالمه صورت گرفته است. هر چه هست و نيست گفت و شنود است، و از هر گونه نوسان در نور و صدا و هوا و ديگر چيزها تا آن حد استفاده شده است كه پيوند ميان حرفها و سؤالها و جوابها، بهتر نشان داده شود. اشياء و آدمها، در هماهنگي ها و تضادهايشان، از هدف و سرنوشت يكساني پيروي مي كنند: تباهي و ويراني. اينجا مسئله شكل در بيان ماجرا نقش مهمي دارد، و با اينكه شعر، همه جا بي چون چرا بر حادثه پيشي دارد، چيزي از گيرايي داستان كم نمي كند.
تكه پاره كردن داستان به هيچ وجه، ناخودآگاه و ناخواسته نيست. اين نويسنده شصت و چند ساله فرانسوي كه در هنگ كنگ لنگر انداخته است و كنجكاوي آقاي «ليو» را برانگيخته است، سبب شده است كه آقاي «ليو» در همان حال كه با مهره هاي سياهش مهره هاي سفيد او را در صفحه بازي «گو» به دام مي اندازد، مدام او را نظاره كند و از او بازجويي كند...
بازي «گو» بازي بسيار زيركانه اي است و دام گستردن و غافلگير كردن از خصايص بارز آن است. رمان نيز پابه پاي اين بازي پيش مي رود و از همين دام گستري و غافلگيري سرشار است. اگر از دريچه چشم ژان به «مرگ كثيف» نگاه كنيم، كتاب، سرگذشت يك «ناتواني» است- ناتواني در دوست داشتن؟ يا ناتواني در نوشتن؟- اما اين دو به نحوي جداي ناپذير به هم مربوطند. از اين رو، تنها تمناي جسم- به تكرار- بيان مي شود: بدنها، حركتها، تماسها، نوازشها و خلاصه شهوت به صور مختلف، پيچيده و پوچ. سه زني كه از زندگي ژان شرال گذشته اند: «كلود»، همسري كه تقريباً چيز زيادي از تازگي و شادابي اش باقي نمانده است و نخستين آثار و نشانه هاي پيري، موذيانه- چون آب زيركاه- در تنش و همه وجودش خزيده است. او براي آخرين ديدار به ونيز آمده است. «كورين» زن روياها و خواهش هاي ژان شرال، زني كه او هرگز تصاحبش نكرده است.
«ورا» در سن بيست سالگي با تمام طراوت و شكفتگي جوانسالي كه از لحاظ ظاهر به «كورين» شبيه است ولي هرگز نمي تواند الهام بخش ژان شرال باشد و سرخوردگي و وازدگي او را جبران كند. در اين تلاش بي ثمر، در جستجوي عشقي ناممكن، نويسنده چه چيزي را مي خواهد نشان دهد؟...
اما شكست آقاي «ليو» كه بدون آنكه در اطراف آن زياد بحث شود به خواننده القاء مي شود، شكست كسي است كه چون ديگر به درد نمي خورده است، او را از كشورش بيرون رانده اند، همين.
بدينسان، در سراسر كتاب، دو طرز تفكر واستنباط و روياروي هم قرار مي گيرد، دو نحوه ديد، يكي فردي و ديگري جمعي. در يكي بحث فقط و سر فرد است، اما در ديگري تنها جامعه ارزش گفتگو مي يابد. دو ديد گاه كه ظاهراً نمي توان بين آن دو پلي بست و سازشي برقرار كرد.

دو ديد متفاوت و متضاد كه حتي در نحوه مردن آنها نيز مشاهده مي شود: آقاي «ليو» آن قدر شجاعت دارد كه مردن خودش را جلو بيندازد؛ اما فرانسوي، نه آن شجاعت را دارد و نه آن استغناي روحي را، و از اين رو به «مرگي كثيف» خواهد مرد.
در اين رويارويي شرق و غرب، و همچنين در تضاد و تفاوتي كه در سراسر كتاب به نحوي بسيار زيبا و شاعرانه، از صحنه هاي گوناگون تمناي جسم، توصيف شده است، اختلاف و تضاد ديگري نيز رخ مي نمايد و آن تضاد نويسنده با بازيگراني است كه خود خلق كرده است: ژان شرال در گذشته، در زماني كه هنوز نويسنده بود و قدرت نوشتن داشت، سخت تحت تأثير دوستش «ژرژ دامين» بود. «ژرژ دامين» نويسنده، كه فاسق «كورين» هم بود. نويسنده به گونه اي «ژرژ دامين» را در كتابش باز شناسانده است كه به نظر خواننده كمي مشكوك مي آيد. حتي اگر خودكشي او در اولين ماه هاي جنگ، دليلي بر وجود او باشد، باز چنين مي نمايد كه او وجود خارجي ندارد، همان طور كه «كورين» نيز...
با مرگ اين قهرمانان، الهان نويسنده نيز از بين مي رود و قلم او ناتوان مي ماند. در هر صورت، «پيير- ژان رمي» به نوبه خودش را در وجود «ژان شرال» مجسم مي كند. «ژرژ دامين» مرگ خود را از قبل پيش بيني كرده و توصيف نموده است و ژان شرال در حالي كه اين مرگ در وجودش خانه كرده است، با آن زندگي مي كند، و «پيير- ژان رمي» از خلال اين مرگها مرگ خودش را بازگو مي كند. بدين ترتيب، نويسنده بي آنكه خود را در كتاب بنماياند، با تمام وجودش در تار و پود آن زندگي خود را ترسيم مي كند. به نظر مي آيد كه پيير- ژان رمي از سترون شدن وحشت دارد؛ موضوعي كه انسان را به تعجب وامي دارد، زيرا در فاصله اي نه چندان دور از رمان بزرگ «چپاول قصر تابستاني»، به خلق اين اثر محكم لطيف و شاعرانه توفيق يافته است و اينجا هنر نويسنده از جهت شيوه نگارش و قدرت كلمات به سر حد كمال رسيده است.
كار پيير- ژان رمي، در زمينه خلق اين اثر، بيشتر از آن رو در خور توجه است كه با آنكه در شيوه نگارش از «رمان نو» پيروي كرده است، چنان با قدرت از عهده اين كار برآمده است كه گويي هرگز در اين قالب بيان دچار اشكال نشده است. پيير- ژان رمي، در فاصله رمان پيشين و اين رمان، مجموعه شعري نيز منتشر كرده است و ما با رمان هاي به اصطلاح «سياه» و رمان هاي عاشقانه او نيز بيگانه نيستيم. اما بي ترديد «مرگ كثيف» شاهكار اوست.
«مرگ كثيف»، در عين حال كه در زمينه رمانتيسم هم ارج كارهاي توماس مان و در زمينه فورماليسم هم پاي آثار رب- گرييه است، به ما قصه پردازي را معرفي مي كند كه شاعر است و هنرمند.

   
راهنماي سايت
كتاب
مقالات
پيش از مرگ بايد خواند
گزارشات
جان کلام
نقد و ادبيات
تاريخ سينما
شاهنامه خوانی
داستان های کوتاه
امثال و ادبيات كهن
افسانه ها و فرهنگ توده
آی کتاب پلی است بین پدیدآورندگان
کتاب و خوانندگان آثارشان
پیگیری و سفارش تلفنی
88140837