اي پسر هر چند تواني پيرعقل باش. نگويم كه جواني مكن لكن جواني خويشتن دار باش. و از جوانان پژمرده مباش كه جوان شاطر نيكو بود چنانكه ارسطاطاليس مي گويد: حكمت «الشباب نوع من الجنون » و نيز از جوانان جاهل مباش كه از شاطري بلا نخيزد و از جاهلي بلا خيزد. بهره خويش بحسب طاقت خويش از روزگار خويش بردار كه چون پير شوي خود نتواني چنانكه آن پير گفت: چندين سال خيره غم خوردم كه چون پير شوم خوب رويان مرا نخواهند اكنون كه پير شدم خود ايشان را نمي خواهم؛ و اگر تواني نيز خود نزيبد . و هر چند جوان باشي خداي عز٧وج٧ل فراموش مكن و از مرگ ايمن مباش كه مرگ نه بپيري بود و نه بجواني چنانكه استاد حكيم عسجدي گويد: مرگ بپيري و جوانيستي پير بمردي و جوان زيستي و بدانكه هر كه زاد بميرد چنانكه شنودم. حكايت كه بشهر مرو درزي اي بود بر دل دروازه گورستان دكان داشت؛ و كوزه اي در ميخي آويخته بود و هوس آتش داشتي كه هر جنازه اي كه ازان شهر بيرون بردندي وي سنگي اندران كوزه افگندي و هر ماهي حساب آن سنگها بكردي كه چند كس را بردند، و باز كوزه تهي كردي و سنگ همي درافگندي تا ماهي ديگر. تا روزگار برآمد از قضا درزي بمرد. مردي بطلب درزي آمد و خبر مرگ درزي نداشت. در دوكانش بسته ديد؛ هم سايه را پرسيد كه: اين درزي كجاست كه حاضر نيست؟ همسايه گفت: درزي نيز در كوزه افتاد. اما اي پسر هشيار باش و بجواني عر٧ه مشوف اندر طاعت و معصيت بهرحالي كه باشي از خداي عز٧وجل٧ ياد همي كن و آمرزش همي خواه و از مرگ همي ترس تا چون درزي ناگاه در كوزه نيفتي با بار گناهان بسيار. و همه نشست و خاست با جوانان مدار، با پيران نيز مجالست كن. و رفيقان و نديمان پير و جوان آميخته دار تا جوانان اگر در مستي جواني محالي كنند و گويند پيران مانع آن محال شوند. از آنكه پيران چيزها دانند كه جوانان ندانند اگرچه عادت جوانان چنانست كه بر پيران تماخره كنند ازآنكه پيران را محتاج جواني بينند و بدان سبب جوانان را نرسد كه بر پيران پيشي جويند و بي حرمتي كنند. ازيرا كه اگر پيران در آرزوي جواني باشند جوانان نيز بي شك در آرزوي پيري باشند و پيراين آرزو يافته است و ثمره آن برداشته، جوان را بتر كه اين آرزو باشد كه دريابد و باشد كه درنيابد. و چون نيكو بنگري پير و جوان هر دو حسود يك ديگر باشند اگرچه جوان خويشتن را داناترين همه كس داند. پس از طبع چنين جوانان مباش، پيران را حرمت دار و سخن با پيران بگزاف مگوي كه جواب پيران مسكت باشد.
|