- تا خصم تو بر تو شام خورد تو برو چاشت خورده باشي: يعني به دشمن امان مده و پيش از آنكه او فرصت ضربه زدن را بدست آرد تو كار او را بساز - بر جان خويش مبخشاي: يعني از جان گذشته باش - مصراع سوم بدين معني است: كسي كه بايد تنها در گور بخوابد - روزبهي: در اينجا يعني نشانه هاي پيروزي - شكوهند: بترسند و بيم برند از مصدر شكوهيدن - شمشير كوتاه بدست دليران دراز گردد: يعني در اثر شجاعت و بي باكي شمشير قوت و نيرو مي گيرد - اگر هزار جان داري يكي نبري: يعني اگر هزار جان داشته باشي يك جان هم بدر نمي بري - همالان: همسران - صلعوكان: جمع صعلوك يعني دزد و راهزن - نباشان: جمع نباش يعني كفن دزد و گور شكاف - نفور: رمنده و گريزان - پروردگار روي او را شريف و مكرم بدارد - پروردگار به راه راست هدايتگر است
|