جستجو براي:  در 
صفحه کلید فارسی
پ 1 2 3 4 5 6 7 8 9 0 Back Space
ض ص ث ق ف غ ع ه خ ح ج چ
ش س ي ب ل ا ت ن م ك گ
ظ ط ز ر ذ د ء و . , ژ
       جستجوی پیشرفته کتاب
  31/01/1403
نویسندگان   ناشران   بانک کتاب   فروشگاه
 
 
مدیریت مقالات > مقالات عمومي

اختراعاتي كه دنيا را متحول كرد - لرد روترفورد ۲
گروه: مقالات عمومي

مرديكه اتم را شكست

صرف چاي با اعليحضرت پادشاه

ارنست روترفورد در سن 37 سالگي در نتيجه كشفيات علمي مهمش بدريافت بزرگترين درجه افتخار يعني جايزه نوبل موفق شد، ولي شهرت و مقام بازهم نتوانست راه و روش زندگي ساده او را بر هم زند. اعليحضرت پادشاه انگلستان براي تقدير از خدمات و تبريك بوي بجهت موفقيت بزرگش روترفورد را با جمعي از علماء طراز اول براي صرف چاي بقصر ويندسور دعوت نمود و روترفورد هنگاميكه آنجا را ترك كرده خارج ميشد بهمراهانش ميگفت: « اميداوارم اين تشريفات و تعارفات بيش از اين مرا از كارها يم جدا نسازد. خيال ميكنم بهيچوجه زندگي يك معلم گمنام و كنار افتاده با اين تجملات و قيود مردم اهل روزگار جور در نيايد.»

معذالك روترفورد در راه ترقي پيش ميرفت و دروازه افتخارات بروي او باز بود. در سال 1914 نشان شواليه بوي اعطاي گرديد و بقلب سر روترفورد ملقب شد. اما براي روترفورد اين احترامات دولتي و رسمي آنقدرها ارزش نداشت و روزيكه مادام كوري ضمن نطق خود در جلسه علماء زبان به تمجيد او گشود گفت:«روتر فورد يگانه عالم زنده ايست كه ميتواند با تكميل كشف راديوم تمدن امروزي را به پيشرفت بزرگي در راه نيكبختي و سعادت نائل سازد. من ميخواهم بانگلستان نصيحت كنم كه مراقب اين مرد باشد. يقين است كه بزودي تحقيقات وي نتايج درخشاني ببار خواهد آورد»

روتر فورد خود اظهار داشته كه از بيانات مادام كوري در ميان آنجمع خيلي بيشتر لذت برده و بخود باليده است تا كليه افتخارات و درجاتي كه مقامات رسمي و دولتي بوي اعطا كرده بودند.

روتر فورد بحدي در مقابل معبود خود يعني علم خويشتن را كوچك و ناچيز ميدانست كه جرأت دم زدن و خودفروشي را نداشت تا آنجا كه در كتاب مهمش بنام «راديوآكتيويته» در بسياري موارد كشفيات شخص خود را بهمكاران گمنامش نسبت داده و با كمال فروتني از ذكر نام خويش اجتناب ورزيده است و فقط رفقا و همكاران نزديكش تا حدي بر اين وضع آگهي داشتند.

ممذالك اينهمه تواضع و خودكشني نميتواند اين حقيقت را بپوشاند كه اساس و شالوده علم اتمي امروزي را روترفورد بنا نهاده و عصر اتم مخلوق كوشش و نبوغ فكري آن مرد بزرگ ميباشد. يكي از همكاران روتر فورد در آزمايشگاه منچستر خاطره زير را از وي نقل كرده است:«يكروز در سال 1911 روترفورد با حالت شادي فوق العاده وارد اطاق من شد و بمن گفت كه حالا ديگر شكل اتم را از حفظ بخوبي ميداند.»

اين شناسائي حاصل 15 سال آزمايشهاي دقيق و محاسبات و استنباطات رياضي بود. روتر فورد ساختمان اتم را چنين تعريف ميكند:«در مركز هر اتم مغز يا هسته اي موجوداست. (هسته اتم لغت فني است كه روتر فورد ساخته و بكار برده است) اين هسته در حقيقت تمام ماده يا جرم يك ذره اتم را در خود دارد و بار الكتريكي آن مثبت ميباشد. دورادور اين هسته مركزي عده اي الكترونها كه ذرات الكتريكي منفي هستند و جرم و ماده اي ندارند چون سياراتي بدور خورشيد مركزي چرخ ميزنند. از همان ابتداي درك اين نظريه براي روتر فورد آشكار بود كه ميبايستي در اين ذرات بينهايت كوچك نيروي عظيمي نهفته باشد و بدنباله اين مقدمه روتر فورد يقين داشت كه ممكن بود با شكستن هسته اتم اين نيروي عظيم آزاد كرد. روتر فورد مشاهده ميكرد كه در مورد برخي اجسام كمياب از قبيل راديوم اين عمل تجزيه اتمي و يا بعبارت ديگر بهم ريختن تعادل هسته اتم خود بخود در طبيعت انجام مييابد و نيروي حاصله از اين تجزيه بصورت اشعه اي پراكنده ميگردد. نيلز بوهر جوان دانماركي كه يكي از شاگردان روتر فورد در دانشگاه منچستر بود دنباله اين نظريات را گرفت و با تحقيقات رياضي ثابت كرد كه گردش الكترونها بدور هسته اتم روي يك مدار بيضي شكل انجام ميگيرد.

بموجب نظريه اتمي روتر فورد- بوهر، اختلاف اجسمام در طبيعت كلاً مربوط و منوط بوضع ساختمان داخلي اتم هاي آنهاست، مثلا تفاوت هيدورژن با اورانيوم يا سرب و طلا از تغييرات وزن يا جرم هسته مركزي اتم هر يك از آنها حاصل ميگردد، اما در اينجا بايد بادقت و توضيح بيشتري از ساختمان هسته اتم گفتگو كنيم. هسته اتم از ذرات پروتون ها و نوترون ها تشكيل يافته است پروتونها حامل بار الكتريكي مثبت اند و نوترونها هيچ نوع بار الكتريكي نداشته و خنثي ميباشند. در هر اتم همواره عده پروتونهاي داخل هسته كه داراي الكتريسيته مثبت ميباشند با شماره الكترونها كه در مدار بيضي شكل خود بدور هسته ميچرخند و داراي بار الكتريكي منفي ميباشند مساوي است و باين ترتيب تعادل الكتريكي هر ذره اتم حفظ ميگردد. حالا در توضيح چگونگي اختلاف اجسام در طبيعت گوئيم كه هر جسمي از اتم هائي ساخته شده كه هسته آنها داراي تعداد معيني پروتون ميباشد و تفاوت اجسام با يكديگر از آنستكه عده پروتون هاي اتم هايشان متفاوت است.

مثلاً سبكترين اجسام يعني هيدروژن داراي يك پروتون در هسته است و يك الكترون بدور آن ميچرخد در حاليكه اورانيوم كه از سنگين ترين اجسام ميباشد 92 پروتون و همان اندازه الكترون دارد. طلا 79 پروتون و سرب 82 پروتون دارد. كاريكه در قرنهاي گذشته كيمياگران ميخواستند انجام دهند يعني مواد را بيكديگر تبديل سازند يا از سرب طلا بدست آورند بنابر نظريه اتمي جديد كاملاً علمي و نزديك بحقيقت بوده است و اگر بتوانيم عده پروتونهاي جسمي را كم يا زياد كنيم اجسام را بيكديگر تبديل نموده ايم. سه ذره از پروتونهاي اتم سرب را بيرون برانيد در نتيجه سه ذره الكترون آنهم كه داراي الكتريسيته منفي ميباشند و معادلهاي الكتريسيته مثبت خود را گم كرده اند در فضا آزاد ميگردند و اتمي بدست ميآيد كه 79 پروتون و 79 الكترون دارد و اين طلا است. اين طريقه اكنون شدني است ولي فقط در آزمايشگاههاي علمي نه براي توليد مقادير زيادي طلا زيرا مخارج تهيه٧ طلا باين طريق فوق العاده سنگين و بمراتب زيادتر از قيمت طلاي حاصل شده مي باشد، بعلاوه اگر تمام سربهاي عالم را تبديل بطلا كنيم، در اثر كثرت مقدار خود، طلا از سرب ارزانتر ميشود و سرب ناياب چه ها كه نميشود!

حدوث جنگ بين المللي 1914 دنباله مطالعات و مباحثات علمي آزمايشگاه منچستر را بريد و زندگي شيرين و پر كار روتر فورد و همكارانش را كه در آنجا چون عائله خوشبخت و فعالي بسر ميبردند برهم ريخت. بيشتر جوانان به نيروهاي جنگي پيوستند و علماي خارجي هم كه با روتر فورد كار ميكردند بهمين خويش برگشتند تا وظيفه ملي خود را انجام دهند. روتر فورد با عده كمي در آزمايشگاه باقي ماند و به تحقيقات خود ادامه داد. هرگاه لازم بود بتوسط نامه هائي از طريق سفارتخانه هاي دولت امريكا كه هنوز وارد جنگ نشده بود باهمكاران سابق خود تماس ميگرفت و حتي در ممالك متخاصم با ميهنش با برخي از علماء مكاتبه ميكرد و مسائل علمي را با ايشان در ميان ميگذاشت.

درسالهاي 18-1914 بسياري از علماء كه آتيه درخشاني در پيش داشتند بخاك افتادند و روتر فورد در اين باره با كمال تأثر و تأسف مقاله اي در روزنامه علمي بريتانيا بنام « طبيعت» منتشر ساخت و در آنجا خاطر نشان ساخت:
«... اين جنگ براي انگلستان بهيچوجه يك جنگ علمي نبود بلكه يك فاجعه بزرگ ملي محسوب ميشد و بدبختي ما اين بود كه در تشكيلات سخت و بيرحم لشگري مان از هر شخص بعنوان يك سرباز جنگجو استفاده شد و چه بسا نيروهاي فكري و تدابير مغزي بود كه با اين وضع در اولين خط جبهه اتلاف گرديد و ديگر كسي با آن نبوغ نبود كه جايش را پر سازد. در چنين جنگ خونيني نميتوان انتظار داشت كه يكنفر عالم نيز چون سربازي فقط از راه تفنگ بدست گرفتن بميهن خود خدمت كند و در جبهه جنگ كوشش و تقلا نمايد بلكه چنين مرداني بايد در « عقب جبهه» يا در « اطاقهاي پستو» كار كنند و نتيجه فعاليت و نبوغ مغز خويش را تحويل جامعه دهند.

در تعقيب اين اظهارات و راهنمائيها كه واقعاً در سالهاي بعد در وضع و تشكيلات آرتش انگلستان تغييرات كلي بوجود آورد از روتر فورد نيز دعوت بعمل آمد كه در اداره تحقيقات و اختراعات نيروي دريائي انگلستان رياست شعبه مربوط به زير دريائي ها و مين هاي جنگي و نورافكن ها را بعهده گيرد.

شكستن هسته اتم

در ايام جنگ زير دريائيهاي مدل U آلماني حربه وحشتناكي شده و علماي بريتانيا باتمام قوا در صدد بودند وسيله تازه اي براي خنثي نمودن عمليات آنها بوجود آورند. روتر فورد بمنظور بر آوردن اين احتياج فوري نيروي دريائي بريتانيا دفعتاً كليه مطالعات اتمي خود را كنار گذارد و درباره خصوصيات سير و انتشار صوت در ميان آب به تحقيقات و تجربيات جديدي پرداخت تا پس از چندي موفق شد دستگاه حساسي براي تشخيص صداي زير دريائيها بسازد و از اينراه بقواي دريائي متفقين در مبارزه بر ضد زيردريائيهاي آلماني كمك شايان نمود.

كمي بعد از جنگ سرج. ج. تامسون از شغل خود كناره گرفت و روتر فورد بجاي وي در دانشگاه كيمبريج بسمت استادي فيزيك تجربي منصوب گرديد. باين ترتيب روتر فورد مجدداً بآزمايشگاه كاونديش مراجعت كرد و در آنجا دنباله تحقيقات اتمي خود را گرفت و بزودي موفق شد كه با بمباران كردن هسته اتم بوسيله رگبار اجزاء خورد اتمي هسته اتم را متلاشي سازد. همين تجربه عظيم جريان علم و تمدن بشري را در مسير تازه اي انداخت.

دستگاهي كه براي انجام اين عمل مهم بكار رفت معرف خلق و شخصيت روتر فورد يعني بسيار ساده و روراست بود. روتر فورد با استفاده از ذرات تجزيه شده از يك ماده راديو آكتيو اتم هاي جسمي را تحت بمباران اتمي قرار داد در اثر برخورد ذرات خرد با هسته اتمي ماده مورد آزمايش تعادل هسته هاي اتمي برهم خورده اجزاء خرد آن يعني پروتونها و الكترونها از هم پراكنده ميشدند.

در اين تجربيات موضوعيكه بيش از همه مورد علاقه و مطمح نظر روتر فورد قرارداشت مسئله تبادل اجسام بيكديگر بود. مثلاً وقتيكه يكي از ذرات خرد حاصله از منبع راديو آكتيو هسته اتم نيتروژن كه داراي هفت پروتون ميباشد اصابت نمايد بعضي از آن پروتونها را از هسته نيتروژن جدا و آزاد ميسازد. حال هر يك از اين پروتونهاي آزاد ميتواند منفرداً هسته يك اتم هيدروژن واقع گردد. باين ترتيب نيتروژن بدل به هيدروژن گرديده است. اما در دنباله اين بحث روتر فورد بكشف مهمتري رسيد و دريافت كه اگر پس از تجزيه يك هسته اتم بتوانيم مجدداً تمام ذرات مشكله آنرا جمع نموده هسته اصلي را دوباره بسازيم يك واحد يا عنصر آن كسر خواهد بود بطوريكه حاصل جمع اجزاء هسته اصلي ما را ايجاد نخواهد كرد. اين واحد كه از دست ما خارج شده همانست كه ضمن انجام عمل بصورت نيروي خالص درآمده و بدنياي نيروهاي طبيعت پيوسته است. با اين آزمايشها و كشفيات دنياي علم بيكي از بزرگترين اسرار عالم خلقت كه در طول ازمنه دراز مغز علماء و فلاسفه را مشغول و مبهوت خود ساخته بود دست يافت. حالا ديگر ثابت شد كه ماده ميتواند بدل به نيرو گردد و آتم در آخرين درجات تجزيه خود بصورت واحد هاي نيرو در ميآيد. اين نتيجه خود مقدمه اي براي استنتاج متهورانه تري گرديد و آن عيارت بود از اين نظريه كه شايد بتوان با متراكم و « غليظ» ساختن نيرو، ذرات ابتدائي اتم را بوجود آورد.

روتر فورد بخوبي ميدانست كه اين كشفيات مهم بساط علوم قديمي و بخصوص فيزيك مبتني بر اصالت و فرديت اتم را بر هم چيده و منظره علمي و فلسفي طبيعت را عوض كرده است. عامه مردم كه بيشتر خود را بخواندن « قصه هاي اتمي» سرگرم ميساختند هنوز نميتوانستند درك كنند كه نظريات و كشفيات روتر فورد چه انقلاب بزرگي در تحولات و ترقيات آينده بشر بوجود خواهد آورد. روتر فورد هم با خلق محجوب و متواضع خود اصراري نداشت كه چيزي از اين مقوله اعلام دارد و اهميت كار خود را برخ بكشد.

در سال 1952 كه روتر فورد براي ديدن خانه و خانواده خود به نيوزيلند رفت ميهن وي با تجليل تمام از او پذيرائي كرد و روتر فورد را بزرگترين نابغه آن آب و خاك ناميد. روتر فورد براي تجديد ياد بود هاي كودكي بدبستاني كه ابتداء تحصيلاتش را در آنجا آغاز كرده بود رفت و آنرا عيناً مانند سابق پا برجا يافت ولي خانه زاد گاهش بصورت مرغداني درآمده بود. روتر فورد پدر 86 ساله و مادر 82 ساله خود را در شهر نيوپليموث با حالي سالم و خشنود در آغوش گرفت.

دهقانزاده عضو مجلس اعيان انگلستان ميگردد

يكي از خبرنگاران روزنامه اي درباره روتر فورد چنين مينويسد:
« روتر فورد بنظر من چون زارع خوش بنيه ايست كه با لذت تمام صبحانه اش را ميخورد تا بسر كار رود. رنگ سالم، علائم آرام صورت، چشمهاي زيرك، اعضاء سنگين و حتي كت گشاد و جيب هاي ورم كرده اش كاملاً ويرا يك دهقانزاده معرفي ميكنند.»

« همكاران وي از عالم درجه اول تا خانه شاگرديكه بايد آزمايشگاهش را تميز كند همه او را ميپرستند. تبسم محبوبش دائمي است و چنته بذله گوئي و شوخيهاي وي تمام نشدني. بسياري از مردان ديگر ممكن بود بجاي وي تلخ و عصباني شوند يا خويشتن را در شهرت و مقام گم كنند و يا در مقابل اسرار و معضلات آن جهان حيران كننده بند از دلشان پاره شود و با يأس و ناتواني زانوي مجاهدت دوتا كنند. اما سرارنست روتر فورد متين و با صلابت در راه و روش خود باقي ماند و با قدمي ثابت بسوي مقصود پيش رفت. ديروز همان بود كه امروز و شايد براي هميشه!» در سال 1930 مرگ دختر بزرگش ايلين ابر غم بر آسمان سعادتش گسترد ولي روتر فورد در آن هنگام صاحب اولاد ديگري شد و رويهم رفته سه جانشين براي ايلين در قلب خود داشت. روتر فورد با قصه گفتن و بازي كردن با سه فرزند كوچكش خود را تسلي ميداد و هرگاه فرصت مييافت خويشتن را وقف خانه و فرزندانش ميكرد.

در سال 1931 بزرگترين تجليل از وي بعمل آمد و هنگام جشن سال نو بعنوان قدرداني از خدمات علمي وي مقام بار ني بوي اعطا گرديد. روتر فورد نام جديد خود را بياد شهر زادگاهش « لردروتر فورد آف نلسون» گذارد و اولين روزيكه بمجلس اعيان انگلستان معرفي گرديد نطق علمي مهمي راجع باستفاده از نيروي زغال سنگ و ترك تجارت نفت نمود كه بسيار بجا و مؤثر افتاد زيرا در آن هنگام دولت انگلستان از طرفي گرفتار مسئله بيكاري صدها هزار كارگران معادن زغال سنگ بود و از طرف ديگر هر ساله مبلغ 40 ميليون ليره براي خريد نفت بممالك خارج ميپرداخت.

آزمايش و تحقيق براي شكستن اتم در آزمايشگاه كاونديش ادامه داشت و هرگاه بگاه ماشين هاي مورد نياز بصورت مكمل تر و نيرومند تر براي تجربيات گوناگون درباره انواع مواد طبيعي ساخته ميشد. در سال 1932 روزنامه هاي انگلستان خبر حيرت آور زير را منتشر ساختند : « روتر فورد و دو نفر از شاگردانش موفق شده اند كه با ماشينهاي جديدي بنيروي ( 000/600) ولت، اتم هاي ليتيوم را تحت بمباران ذرات پروتون قرار داده و در نتيجه هر اتم ليتيوم را بصورت دو هسته اتم هليوم درآورند.»

چهار سال بعد يعني در 1937 لرد روتر فورد دارفاني را وداع گفت مرگ وي در سن 66 سالگي در اثر يك حمله ناگهاني اتفاق افتاد. روتر فورد در صلح و آسايش در دنيائي كه هنوز از خوف وجود بمب اتمي بلرزه در نيامده بود وفات يافت و خوشبختانه اطلاع نيافت كه اولادان نا خلف و وارثان گمراهش پس از وي بچه نوع از محصول كشفيات و تحقيقات او استفاده نمودند. همينقدر معلوم و معين استكه روتر فورد با تصرف نيروي داخل اتم ارثيه عظيمي به بشريت تقديم نمود و با ايمان باينكه بازماندگانش بموجب آرزو و وصيت قلبي وي با آن گنجينه خدائي وسايل خبر و صلاح و سعادت خود را فراهم خواهند نمود چشم از اين جهان بست. حال بنظر بياوريم كه نسل امروزي بشر چه جور بازماندگاني بوده و وصيت صاحب مال را بچه نحو عملي ساخته است!

چند سال پس از وفات لرد روتر فورد آتش جنگ جهاني دوم شعله ور گرديد مجلات علمي امريكا و انگلستان راجع باحتياج نيروي جديدي براي مقابله با هجوم آرتش آلمان مقالاتي منتشر ساختند. ماده جديدي بنام 235- U كه يكي از مشتقات اورانيوم ومنبع نيروي اتمي عظيمي بود مورد مطالعه و آزمايش علماء قرار گرفت ولي هيچيك از دول نتوانستند اسلحه اتمي جديدي بسازند و موضوع فوق چندي بدست فراموشي سپرده شد و نام علمائي كه در اتم و نيروي اتمي بهمراهي لرد روتر فورد كار كرده بودند چون اوتوهاهن آلماني و دكتر ليزمايتز كه آنزمان در استكهلم بسر ميبرد و پرفسور نيلز بوهر دانماركي از خاطر ها محو گرديد تا آنكه در ماه اوت 1945 اولين بمب اتمي در هيروشيما منفجر شد.
نيروي داخلي اتم مطابق نظريه روتر فورد بكمك دسته اي از علماي معاصر باختيار بشر درآمد و نخستين « نتايج علمي » آن نيز عايدمان گرديد!!

قسمت قبل   
راهنماي سايت
كتاب
مقالات
پيش از مرگ بايد خواند
گزارشات
جان کلام
نقد و ادبيات
تاريخ سينما
شاهنامه خوانی
داستان های کوتاه
امثال و ادبيات كهن
افسانه ها و فرهنگ توده
آی کتاب پلی است بین پدیدآورندگان
کتاب و خوانندگان آثارشان
پیگیری و سفارش تلفنی
88140837