چرا سکوت میکنم، کتمانی اینهمه طولانی، بر آنچه که آشکار است، و «از بازی جنگ» انجام شده، که در انتها، جان به در بردگانش، این ماییم، حداکثر در حد در حاشیه ماندهها. موضوع، حق ادعایی در ضربه اول است، که پهلوان پنبهای آن را به یوغ خود کشیده و به هیاهویی سازمان یافته در آورده که خلق ایران گویا باید نابود گردد، چون در حوزه قدرتش، ساختن یک بمب اتمی مورد ظن و گمان است.
اما من چرا خود را منع کردهام، نام کشور دیگری را بر زبان جاری سازم، که از سالیان گذشته ـ ولو مخفیانه ـ توان اتمی رو به تزایدی را در اختیار گرفته فارغ از هر کنترلی، چونکه بازرسی آن میسر نیست؟
|