جستجو براي:  در 
صفحه کلید فارسی
پ 1 2 3 4 5 6 7 8 9 0 Back Space
ض ص ث ق ف غ ع ه خ ح ج چ
ش س ي ب ل ا ت ن م ك گ
ظ ط ز ر ذ د ء و . , ژ
       جستجوی پیشرفته کتاب
  01/02/1403
نویسندگان   ناشران   بانک کتاب   فروشگاه
 
 
مدیریت مقالات > گزارشات

فال و پيشگويى دردكان هاى بى كركره

گروه: گزارشات
منبع: ايران

• اين غير قابل انكار است كه افرادى با احاطه روح و شرايط معنوى بتوانندپيش بينى كنند اما اين، كار هركسى نيست.

در واقع موضوع سوء استفاده است چون افرادى كه صاحب چنين قدرتى هستند دستگاه و دكان ندارند زرين رستمى وند افزايش قابل توجه كلاسهاى مختلف كه در آنها به نوعى و به طور بسيار سطحى به موضوع ماوراء الطبيعه پرداخته مى شود، فال بين ها، رمال ها و احضار كنندگان روح و ... و شمار متقاضيان نه چندان قابل چشم پوشى آنان، خلأيى را در پاسخ به پرسش ها و پرداختن به ناكامى ها در جامعه به رخ مى كشد؛ چيزى كه باعث بروز پديده در حال رشدى شده كه مى توان از آن با اين عبارت ياد كرد:

«معتادان فال و پيشگويى در دكانهاى بى كركره»
.

هنوز كسى در مورد اين خلأ هشدار نداده است. در اين دكانهاى بى كركره، اغلب، از معتادان فال و پيشگويى كه درجست وجوى پاسخ پرسش هاى بى پاسخ و ناكامى هاى شان، در غياب راهنما و در امتداد بدبيارى ها و بدشانسى هاى غالباً ناشى از بى تدبيرى به بى راهه رفته اند، سوء استفاده مى شود. در اين دكانها ماوراء الطبيعه و بعد فراماده تا سطح زندگى مادى نزول پيدا مى كند. در اين دكانها آرامش خاطر كاذب مى فروشند به قيمت ۳ هزار تومان تا چند صد هزار تومان.

معنويت در سطح مادى!


«اين غير قابل انكار است كه افرادى با احاطه روح و شرايط معنوى بخواهند پيش بينى كنند». اما اين، كار هركسى نيست. در واقع موضوع، «سوء استفاده» است. چون «افرادى كه صاحب چنين قدرتى هستند، دستگاه و دكان ندارند». دكتر سيدحسن حسينى، جامعه شناس و استاد دانشگاه با اشاره به اين موضوع مى گويد: «وقتى جامعه اى رويكردى افراطى نسبت به حل مشكلات خودش از طريق فال قهوه و احضار روح و جادو و جنبل ارائه مى كند، نشان مى دهد جامعه در بطن مادى خود مشكل دارد و به جاى بهره گيرى از منابع طبيعى و امكانات عقلى در تنظيم بهتر روابط در حل مشكلات، متوسل به اين عوامل مى شود. اين امر نوعى رضايت خاطر موقت و حتى طولانى مدت براى افراد داراى مشكل به وجود مى آورد».

به عقيده دكتر حسينى، در واقع از آنجا كه با عقل و امكانات مادى، حل برخى مشكلات ميسر نمى شود، به اين عوامل متوسل مى شويم. دكتر حسينى «اقتصاد» را از جمله عوامل تأثيرگذار بر گرايش افراد به خرافه مى داند: «بخشى از مشكلات اقتصادى هستند. به دليل توزيع نامناسب امكانات خدادادى، افراد به راههايى متوسل مى شوند كه از آن طريق، مشكلات مادى خود را حل كنند.

در اين صورت، معنويت كه بايد انسانها را به جهانى غيرمادى و خوشايند سوق دهد، به سطوح مادى نزول پيدا مى كند». او دليل گسترش فعاليت كف بين ها و فالگيرها و ... را گسترش مشكلات جامعه مى داند. اما اين گسترش مشكلات، فقط به مشكلات مادى و فقط به جامعه ما مربوط نمى شود؛ «حتى در كشورهاى پيشرفته نيز شاهد فعاليت گسترش يافته اين قبيل مراكز هستيم. تعجب ما به اين علت است كه در شرايط فعلى از طريق كشفيات علمى و برنامه ريزى صحيح مى توان بسيارى از مشكلات را حل كرد».

شبيه مشاوره از نوع سهل الوصول به نظر مى رسد اين نوع مراكز، جاى خالى دفاتر مشاوره در جامعه را به نوعى پر كرده اند. دكتر حسينى مى گويد: «جاى مشاوره را گرفته اند اما مشاوره نيستند، قوت قلب مى دهند. در اين جا به شما اطلاعاتى داده مى شود كه فكر مى كنيد بكارگيرى آنها به شما كمك مى كند در حالى كه در مشاوره، ظرفيت ها و قواى شما را كشف مى كنند و با توجه به آنها، به شما مى گويند چگونه با مشكل برخورد كنيد تا به موفقيت برسيد.

دكتر حسينى به اين نكته هم اشاره مى كند كه جادوگرى يكى از ابتدايى ترين روشهاى انسان در برخورد با مظاهر طبيعى و اجتماعى بوده است. و نيز مى گويد: «مراجعه افراد به اين مراكز، از ناتوانى آنان ناشى مى شود. در شرايطى كه جامعه بشرى به لحاظ علمى پيشرفت كرده و در جوامعى كه دين تك خدايى دارند، يك چنين گرايشهايى كه به دوره هاى پيشين تمدن برمى گردد، قابل توجه است». نمى توانيم بگوييم نرويد او مى گويد: «نمى توانيم به مردم بگوييم كه سراغ اين كارها نروند. فقط مى توانيم بگوييم حتى الامكان سعى كنند وقتى با مشكلات مواجه مى شوند، از طريق امكانات خود و با استفاده از فكر و منطق در پى حل اش باشند. اگر هم علاقه مند به مراجعه به چنين مراكزى هستند به اين نكته توجه كنند كه نسبت به صلاحيت اين افراد با چه دلايلى و چگونه مى توان اطمينان پيدا كرد و اين صلاحيت چگونه احراز شده است».

تاريخ و جغرافيا هم تأثيرگذار است


«وقتى در يك جامعه روحيه علمى رسوخ نكرده باشد، مردم به عوض تلاش براى رسيدن به نتيجه از راه منطقى، كه البته پر زحمت و وقت گير است، متوسل به راههاى ساده و آرام بخش اما بدون نتيجه مى شوند. براى مثال به جاى آن كه زحمت طولانى مدت درمان را متحمل شوند، به انرژى درمانى كه وعده بهبود سريع و بى زحمت را مى دهد، روى مى آورند».

اين را دكتر فربد فدايى، روانپزشك و عضو هيأت علمى دانشگاه علوم بهزيستى و توانبخشى مى گويد. او همچنين با اشاره به اينكه «اصولاً تمايل به پيش بينى آينده، هميشه در انسان وجود داشته است». مى گويد: «پيش بينى آينده فرد با متغيرهاى چنان زيادى ارتباط پيدا مى كند كه لحاظ كردن همه آنها ممكن نيست. بنابراين از جنبه علمى خارج و صورت خرافه به خود مى گيرد. به همين دليل، فال بينى، فالگيرى، رمالى و مسائلى از اين قبيل، ضمن آنكه نماينده تمايل انسان براى پاسخگويى به پرسشهاى او راجع به آينده است، هيچ ارزش علمى و كاربرد عملى ندارد».

به گفته او، گاهى شرايط ويژه يك كشور از نظر تاريخى و جغرافيايى هم مشوق چنين روحيه اى است: «براى نمونه زمانى كه مردم يك كشور ـ به طور اخص ايران ـ در طول تاريخ مرتب مورد هجوم اقوام بيگانه قرار گرفته اند و آنچه با زحمت گرد آورده اند توسط مهاجمان به تاراج رفته است، روحيه قضا و قدرى و شعار درويشى «اين نيز بگذرد» پيدا مى كنند و اعتقاد خود را به علت و معلول از دست مى دهند در نتيجه از راههاى غير منطقى هم به جست وجوى حل مشكلات مى روند. از نظر جغرافيايى نيز در كشورهايى كه در مناطق خشك قرار دارند، باز روحيه قضا و قدرى مسلط مى شود. زيرا زندگى انسانها به بارانى وابسته است كه بر آن كنترلى ندارند».

او مى افزايد: «متأسفانه بايد گفت كه شرايط تاريخى و جغرافيايى آنچنان ضربه هايى به مردم ايران زده است كه آنان خيلى از اوقات اعتقاد خود را به كار و كوشش سازنده و نتيجه گيرى از تلاش براى بهبود زندگى از دست داده اند و به اين نتيجه رسيده اند كه اراده انسان نقشى در رويدادها ندارد .در حالى كه اين ديدگاه با آموزه هاى دينى ما، با واقعيت هاى علمى و با اميدوارى كه در مردم ايران باستان وجود داشت منافات دارد و منجر به اعتقادات خرافى براى تأثير گذاشتن بر روند زندگى مى شود».

دكتر فدايى، علت گرايش افراد به اين روشها را ناآشنايى آنان با روشهاى بهتر براى حل مشكلاتشان مى داند. تعادل، مهم تر از عدالت حجت الاسلام دكتر يحيى كبير، استاديار فلسفه محض، مدير گروه فلسفه محض پرديس قم دانشگاه تهران و مشاور فرهنگى رياست پرديس، ديدى كلى تر به موضوع گرايش به ماوراء الطبيعه و مكاتب مختلف آن و نظر جامع ترى نسبت به اين موضوع ارائه مى دهد. او به سه بعد «جسم»، «نفس» و «عقل و روح» مى پردازد: «اين سه بعد مكمل هم هستند... در انسانهاى نرمال، اين سه بعد هميشه متعادل با هم هستند. اگر يك بعد قوى شد، بعد ديگر را نفى نمى كند ... اگر تعادل ايجاد نشود، نتيجه اش غلتيدن در دامن مكتبهاى افراطى خواهد بود...»

حجت الاسلام كبير، ابتدا، اين سه بعد را توضيح مى دهد. فقيه رئاليست - فقيه ايده آليست او مى گويد: بعد جسمانى شامل تمام مسائل بيرونى اعم از فردى، اجتماعى، سياسى، اقتصادى و فرهنگى است. علم متكفل تكميل اين بعد، «فقه» است علوم فقهى و حقوقى متكفل ايجاد نظم در بعد جسمانى ما است و بايد جواب نيازهاى جسمانى ما را بدهد. فقهى كه در عين حال كه ريشه در سنت پيامبر دارد، پويا است و جوابگوى مقتضيات زمان است، چه براى فرد، چه جامعه و چه حكومت. اگر خداى نخواسته نسبت به اين علم بدآموزى، كج نگرى و اعوجاج پيش آيد و ديد رئاليستى به آن نداشته باشيم جوابگوى بعد جسمانى نخواهد بود. اگر علمايى كه متكفل اين علم هستند، بعد جسمانى بشر را خوب نشناخته باشند يا خود اين علم را دقيق نشناخته باشند، نتيجه معكوس خواهند گرفت و اين علم جواب جامعه را نخواهد داد.

در اين صورت جامعه دچار سرخوردگى مى شود، لذا اسلام اصرار دارد فقيه، به تعبير استاد مطهرى، يك فقيه عميق رئاليست باشد نه يك فقيه ايده آليست كه در اوهام خودش حركت كند و به نيازهاى جامعه توجه نكند. به تعبير شهيد صدر، فقيه، در عين حال كه درس را خوب خوانده، بايد بين مردم برود و نيازها را ببيند و پاسخ حساب شده از اسلام بگيرد و به مردم بدهد تا خداى نخواسته فتوايى پيش نيايد كه مربوط به درد ۳۰۰ سال پيش مردم بوده و كهنه شده است». فقر اخلاقى داريم او مى گويد: «علم متكفل تنظيم بعد دوم (بعد نفسانى)، علم اخلاق است.

در اين بخش، علما بايد رذايل و فضايل مربوط به نفس را بشناسند و راه تخليه نفس از رذايل و تحليه نفس به فضايل را مطرح كنند. اگر نتوانيم تعادل در اين بعد ايجاد كنيم تضادهاى اخلاقى، خود را نشان مى دهند».

حجت الاسلام كبير معتقد است دچار فقر اخلاقى در جامعه هستيم؛ «نمره اخلاق در جامعه ما اگر نگوييم صفر، - شايد گزاف باشد ۵-۴ است. ۲۰ نيست. نمره زير ۱۷ از نظر ما فقر است. و نمره پنج يعنى بد. اخلاق ربطى به اسلام ندارد. شخص مى تواند مسلمان نباشد اما اخلاقش درست باشد». او مى گويد: «بعد سوم (بعد عقلانى و روحانى) توسط حكمت و عرفان الهى مبين مى شود. اين علم اگر درست مطرح شود، تضادهاى موجود در اعتقادات را تبديل به اتحاد مى كند. يعنى اگر درست خداشناسى، وحى شناسى، معادشناسى، انسان شناسى، تاريخ شناسى و روح شناسى كنيم، سلوك فكرى ما تعادل خودش را حفظ مى كند و برعكس اگر در اين قسمت درست حركت نكنيم، نتيجه اش غلتيدن در دامن مكتبهاى افراطى خواهد بود». و مى افزايد: «عقلانيت در اين بعد يعنى اعتدال».

دكتر كبير مى گويد: «اگر اين سه بعد با هم همگون حركت نكنند، جامعه متعادل نخواهد بود». حجت الاسلام كبير مى گويد: «اگر مسائل و مردم را خوب بشناسيم، متوجه مى شويم كه افراط و تفريط ها بخصوص در بعد متافيزيك از كجاست. يكى از دلايل اين گرايشهاى افراطى، سرخوردگى در بعد جسمانى است. اگر نتوانيم از نظر سياسى، اقتصادى، مادى و ظاهرى و عينى، تعادل در جامعه ايجاد كنيم، سرخوردگى از اين مسائل پيش مى آيد. فرد مى بيند اين بعد جواب نمى دهد سراغ بعد ديگر مى رود. ولى همه كه عارف نيستند. نتيجه اينكه در مكاتب افراطى متافيزيك گرا و روح گرا گير مى كند. او در واقع دنبال فطرت خودش است، اما راه را به اشتباه مى رود. يا اگر در بعد اخلاقى تعادل ايجاد نشود، اصول اوليه اخلاقى بشر هم زير پا گذاشته مى شود يا برعكس آن قدر افراطى با مسائل برخورد مى كنند كه حتى مى خواهند به مار زنگى افعى هم رحم كنند.

اكثر اين مكاتب افراطى متافيزيك يا نمونه هاى عرفى مثل فال قهوه و فال ورق و تعبير خوابهاى غير صحيح و ... ناشى از اين افراط و تفريط ها و سرخوردگى ها است.خواب عالم مهمى است اما اين به آن معنى نيست كه شخص به خوابش عمل كند. اين اصلاً در اسلام معنى ندارد». نه اسلام را خوب شناخته ايم، نه انسان را حجت الاسلام دكتر كبير در اين مورد كه چرا اين آگاهى در جامعه رسوخ و عينيت نيافته، سه عامل را تأثيرگذار مى داند: «يكى اينكه ما آن طور كه بايد و شايد انسانها را نشناخته ايم و به ابعاد وجودى شان واقف نشده ايم.

مثلاً در مورد اقتصاد، اگر جوان نتواند برحسب مدركى كه دارد شغلى داشته باشد و نانش را در بياورد و مايحتاج زندگى اش را تأمين كند، اين موضوع روى روان او تأثير مى گذارد. دوم اينكه در اسلام ناب محمدى خوب غور نكرده ايم. ما نتوانسته ايم ببينيم كه زن و مرد در اسلام كيست و خانواده در اسلام چه حقوقى دارد. هنوز، بحث ما اين است كه زن مى تواند وكيل شود يا نه. در حالى كه الآن بايد از اين حرفها گذشته باشيم. مخاطب اين دين انسان عينى است نه انسان خيالى. از نظر اسلام چه زن و چه مرد در مقابل قانون الهى مساوى هستند. ما زنان بزرگى داشتيم كه به مراتب بالايى دست يافته اند ...

نكته سوم كه بسيار مهم است، اين است كه چه كسى اين احكام را در جامعه پياده مى كند. اين افراد بايد كسانى باشند كه انسان و اسلام را خوب شناخته باشند و با راه اجراى احكام الهى كه جامعه شناسى و روان شناسى خاص خود را دارد آشنا باشند و به تدريج و به طور اصولى اين احكام را اجرايى كنند. اگر احكام خوب پياده نشدند، ضعف به اين ۳ مورد برمى گردد». او مى افزايد: «در بخش سوم مشكل زيادى داريم. بايد ديد كسى كه كارگزار است صلاحيت كارگزارى را دارد؟ بايد جامعه را به سمتى سوق دهيم كه به كسانى رأى دهند كه صلاحيت اجراى درست قوانين را داشته باشند. ممكن است شخص پروانه بهشت باشد اما متقى بى تدبير.

متقى بودن چه ربطى به مديريت دارد؟ اگر تدبير اجتماعى فرد بالا نباشد به جامعه به شدت ضربه مى زند. كسى كه اهل اجرا نيست نبايد جلو بيايد. نتيجه اين كار كريه جلوه دادن اسلام است». دكتر كبير مى گويد: «در نهج البلاغه آمده كه اسلام لباسى بسيار زيبا و ظريف است، اما اگر پشت و رو پوشيده شود به پوستين مى ماند». او خاطرنشان مى كند: «اگر مى بينيد جوان به هزار و يك در مى زند، يك علت آن تهاجم فرهنگى غربى است. اين را قبول داريم. فرهنگ ها در دنيا متفاوت است. نمى توانيم بگوييم اين فرهنگ ها نباشد. هست. چرا جوان نمى تواند درست انتخاب كند، چون ما نه تنها روحيه تعادل به او نداده ايم بلكه حتى ايجاد ضعف كرده ايم.

او خود به خود سراغ مكتب ديگرى مى رود تا خود را تكميل كند. بخصوص اگر نياز مادى داشته باشد. در مورد نيازهاى معنوى هم، اگر ديد جاى ديگرى پاسخ مى گيرد ولو هندوئيزم مى رود سراغش.

مى توان پيشگويى كرد؟


حجت الاسلام كبير در رابطه با اين پرسش مى گويد: «بله مى توانيم. به مدل انبيايى در عرفان الهى. مى توان تصرف داشت اما كار هر كسى نيست. اما اين به آن معنى نيست كه كسى خلاف عدل الهى انجام دهد و مردم را رسوا كند. حضرت على (ع) مى دانست ابن ملجم براى چه آمده. از طريق ديگرى هم مى شود. خدا روح را طورى آفريده كه اگر رياضت منفى هم پيش بيايد، مرتاض مى تواند براى مثال قطارى را از حركت باز دارد يا رأى شما را به هم بريزد. اين كار در اسلام حرام است». به گفته او، احضار روح هم ممكن است اما هر كسى نمى تواند اين كار را انجام دهد. روح مراتب زيادى دارد.

اما خاطرنشان مى كند: «بسيارى از اين كسانى كه ادعاى احضار روح مى كنند، دكان و دستگاه دارند. امكان پذير بودن اين موضوع يك مسأله است و زياد شدن دكان و دستگاه يك مسأله ديگر. اين علم به صورت حقيقى مسير خودش را دارد. آنچه بيرون ديده مى شود، مجازى است.

عقلانيت مان ضعيف است


«هميشه، هر وقت ضعفهاى سياسى و اقتصادى پيش آمده، مردم به سمت مكاتب بخصوص معنوى رفته اند. چه هندى اش چه آمريكايى اش. اما هر وقت اقتصاد و سياست متعادل و پاسخ ها حساب شده بوده، معنويت هم سر جاى خودش بوده است». حجت الاسلام كبير مى گويد. او با اشاره به اينكه دو اسلام داريم، مى افزايد: «جاى اسلام ناب محمدى، عارفانه و حكيمانه در جامعه خالى است. شايد ۱۰ درصد به اين اسلام متصف باشند و ۹۰ درصد اسلام قشرى در جامعه مى بينيم؛ اسلام خشن، خشك و به قول استاد شهيد مطهرى از فكر تهى. اگر در جامعه نتوانيم امام (ره)، شهيد مطهرى و نظير اين بزرگان و مسير ناب محمدى را درست حفظ كنيم، اسلام قشرى جايش را مى گيرد».

اما، حالا چه بايد كرد؟ او مى گويد: «به هر دليل ضررهايى داده ايم. حالا بايد جلوى ضرر را گرفت. ما بايد آزادى هاى مشروع افراد جامعه را با تشخيص ۳ بعد وجودى انسان، بشناسيم. يكى از اهداف بزرگ انبيا بر روى زمين ايجاد اعتدال بوده است. اعتدال مهم تر از عدالت است. اعتدال از عقلانيت ناشى مى شود. بايد سعى كنيم بشرى عاقل تربيت كنيم و عقل واخلاق را رشد دهيم. الآن عقلانيت ما ضعيف است. خيلى احساساتى، و هم گرا و خيال گرا هستيم. اسلام را به سمت هاله هاى ايده آليستى خودش برده ايم و نمى توانيم پياده اش كنيم. دائم تضاد ايجاد مى كنيم. در حالى كه اسلام اين نيست».

حجت الاسلام كبير مى افزايد: «ملت ايران، ملت نجيبى است. تاريخى و متمدن. شكى هم نداريم. از اين نجابت بايد درست استفاده كنيم. ايران به اسلام خيلى خدمت كرده است. بايد فرهنگ ايرانى اسلامى اصيل را با همان تفكرات رئاليستى و نه ايده آليستى و ماترياليستى و ... ترويج دهيم. اين امر طول مى كشد. انتظار نداشته باشيم كه در عرض يك دهه، همه مشكلات حل شود. بايد سعى كنيم جلوى ضرر را بگيريم. بايد سعى كنيم حكيمانه، روانشناسانه، عارفانه و جامعه شناسانه، اسلام را به معنى واقعى كلمه و روح وحدت الهى را در جامعه دامن بزنيم، از بعد زيبايى، علم، آگاهى، اخلاق و هنر، درست استفاده كنيم و جامعه را حفظ كنيم.

   
راهنماي سايت
كتاب
مقالات
پيش از مرگ بايد خواند
گزارشات
جان کلام
نقد و ادبيات
تاريخ سينما
شاهنامه خوانی
داستان های کوتاه
امثال و ادبيات كهن
افسانه ها و فرهنگ توده
آی کتاب پلی است بین پدیدآورندگان
کتاب و خوانندگان آثارشان
پیگیری و سفارش تلفنی
88140837