جستجو براي:  در 
صفحه کلید فارسی
پ 1 2 3 4 5 6 7 8 9 0 Back Space
ض ص ث ق ف غ ع ه خ ح ج چ
ش س ي ب ل ا ت ن م ك گ
ظ ط ز ر ذ د ء و . , ژ
       جستجوی پیشرفته کتاب
  09/01/1403
نویسندگان   ناشران   بانک کتاب   فروشگاه
 
 
مدیریت مقالات > نقد و ادبيات

در كمال خونسردي
گروه: نقد و ادبيات
نویسنده: ترومن كاپوتي
منبع: بابك كياني

در پانزدهم نوامر سال 1959 در شهر كوچك هالكم واقع شده در ايالت كانزاس ، چهار عضو خانواده كلاتر با شليك گلوله تفنگي كه در فا صله چند اينچي صورتشان قرار گرفته بود به طرز وحشيانه اي به قتل رسيدند .

هيچ انگيزه مشخصي براي اين جنايت و جود نداشت و سر نخي هم به دست نيامد. پنج سال و چهار ماه و بيست و نه روز بعد در چهاردهم آوريل 1965، ريچارد اوژن هيكاك ( ديك) و پري ادوارد اسميت( اولي سي و سه ساله و دومي سي وشش ساله) در رابطه با اين جنايت در انباري واقع در ندامتگاه لانسيگ ايالت كانزاس به دار آويخته شدند. نويسنده پس از گفتگوي فراوان با دوستان، اطرافيان، همسايگان و دست اندركاران قضائي اين پرونده 6 نفره ( قاتلين و مقتولين) كتاب فوق را با اهداف زير به رشته نگارش در آورده است:

1). ترسيم روانشناسي از شخصيت اين 6 نفر و ايجاد پل هاي ارتباطي ما بين اين شخصيت هاي و محيط و قشر اجتماعي كه در آن پرورش يافته اند.

2). تشريح جامعه آمريكا از طريق نمايش بافت اجتماعي ، روابط اقتصادي و فرهنگ عمومي حاكم بر جامعه براي به ثمر رساندن اين اهداف مراحل مختلفي با دقت در كتاب طراحي شده تا خواننده پله پله با شخصيت ها آشنا شود ، اطلاعاتي در باره محل وقوع حادثه و ساكنينش بياموزد و از تركيب اين داده ها در هر مرحله به نتيجه گيري بپردازد و نتايج حاصل شده را با اطلاعات بعدي تطبيق داده و آنها را اصلاح نمايد.

بدين ترتيب فضاي اجتماعي هالكم و خصوصيات روانشناسي قاتلين مقتولين و حتي انگيزه قتل مانند تصويري مبهم است كه هر آنچه به جلو گام بر مي داريم واضح تر مي شود و اطلاعات ما( كه از طرق مختلفي مانند ياد آوري خاطرات و يا گفتگوي بازماندگان جنايت به خواننده منتقل مي شود) به مشابه قطعاتي از يك پازل بسيار بزرگ در كنار هم قرار مي گيرند تا در نهايت تكميل شوند و تصوير ذهني روشني از وقايع و حقايق را براي ما ممكن كنند .

هالكم شهر بسيار كوچك واقع در حومه گاردن سيتي ( كانزاس) است كه ساكنينش عمدتأ به كشاورزي و دامداري مي پردازند . بر خلاف اكثر شهرهاي بزرگ آمريكا كه اقتصاد و روابط برخواسته از آن حرف اول و آخر را مي زند ، در هالكم روابط عاطفي و دوستانه ميان اهالي شهر و حس نوع دوستي و همياري به حيات خود ادامه مي دهند ) و اين خصوصيتي مشترك در ميان اكثر شهرهاي كوچك آمريكاست) ، مذهب ريشه هاي قوي تري در ميان مردم دارد و تعصب مذهبي بيشتر به چشم مي آيد. انجمنهاي طرفدار محيط زيست و ساير جمعيت هاي مبارزه با فقر- فساد- اعتياد و حتي مشروبات الكلي بسيار فعال هستند و تقريبأ عضويي از ساكنين شهررا نمي توان يافت كه در يكي از انجمن ها و يا جمعيت ها نام نويسي نكرده و يا در جلسات و گرد همايي ها حضور نداشته باشد. اعتماد ، علاقه و احترام متقابل و... سنگ بناي روابط اجتماعي را تشكيل مي دهد، دقيقأ عناصري كه در شهرهاي بزرگ و صنعتي بسيار كمياب و گاهي اوقات ناياب هستند. جرم و جنايت( اعم از دزدي - كلاهبرداري - قتل و...) تقريبأ وجود ندارد و سكوت و خلوتي كلانتري فنتي كانتي خود بهترين دليل براي اين مهم است.

زندگي كشاورزي و پرورش دام در اين منطقه به هيچ وجه آسان نيست ولي اهالي اين ناحيه با همكاري و كمك به يكديگر مشكلات را از پيش روي بر مي دارند و از زندگي كنار هم لذت مي برند، اين تصوير جامعه اي است كه بسياري از آمريكاييها با آن آشنا نيستند!! چرا كه در نواحي پر جمعيت و مراكز تجاري پاشنه در روابط دقيقأ به شيوه عكس مي چرخد. ما با ساكنين اين شهر كوچك از طريق گفتگوي نويسنده و پرسشهايي كه درباره جنايت هالكم مطرح مي كند آشنا شويم، چرا كه نويسنده قبل از شروع گفتگو بيوگرافي كوچكي از هر يك از اين افراد ارائه مي دهد و اين اطلاعات اوليه با صحبتهاي خود شخص مورد نظر تكميل مي شود، در اينجا بعد از هر گفتگو و آشنا شدن ما باهر شخصيت جديد ، خانواده كلاتر( قربانيان جنايت) بهتر شناخته مي شوند و فضاي اجتماعي و فرهنگ اجتماعي هالكم بيش از پيش ملموس و واضح مي شود.

در رابطه با جانيان ( دو قاتل جوان) طريقه آشنايي ما متفاوت است چرا كه اين دو نفر بخش قابل توجهي از عمر خود را در زندان گذرانيده اند( و در همانجا هم با يكديگر آشنا شده اند) كه به همين دليل فقط به يكديگر اعتماد دارند و نه به شخصيت ثالثي. اطرافيان و معاشرين آنها محدود هستند و بنا به دلايل مختلفي از گذشته اين افراد و روحيات و اخلاق اين دونفر ، شخص ديگري كه ارتباط قوي و شناخت دقيقي از آنها داشته باشد خبر ندارد و نويسنده ناچارأ براي آشنايي ما با اين دو نفر ( كه در حقيقت طرد شدگان اجتماعي هستند ) از بازگويي خاطراتشان توسط خود اين افراد ويا گفتگوي ميان اين دو نفر سود مي برد.

تفاوت اجتماعي اين دو سر طيف حادثه( قاتلين و مقتولين) در همين مباحث كاملا آشكار مي شود . مقتولين عضو خانواده اي كه از ايمان مذهبي بسيار قوي برخوردارند ، خانواده اي منسجم و به شدت مورد احترام ، درست در نقطه مقابل قاتلين در خانواده هايي از هم گسيخته متولد شده اند كه ناهنجاريها ي رواني و آسيب هاي اجتماعي به وضوح در آنها ديده مي شود . خواهري معتاد و بد كاره ، برادري كه به همسرش مشكوك بوده و پس از وادار كردن وي به خودكشي ، خودش را نيز كشته است!! پدري دائم الخمر كه نتوانسته مسئوليت اداره زندگي فرزندانش به عهده گيرد، اينها اعضاي خانوداه پري هستند!! به دليل آنكه پدرشان پس از مرگ مادر خانواده نتوانسته خانواده را اداره كند ، دادگاه پري كوچك را به يك دير مذهبي سپرد تا راهبه ها متدوديست او را بزرگ كنند.

از آنجا كه درباره ناهنجاريها ي رواني و جنسي ساكنين ديرهاي مذهبي كتابهاي روانشناسي و تحقيقي بسياري نوشته شده ، ما نيز آن را ياد آوري نمي كنيم و تنها به ذكر اين نكته بسنده مي كنيم كه آشنايي ديك يا پري با مذهب كاملا با طريقه آشنايي اعضاي خانواده كلاتر با مذهب متدوديست متفاوت بوده و به همين دليل نيز پاسخ هاي متفاوتي به اين موضوع داده شده است ، در يك طرف مردان جوان غير مذهبي و حتي ضد مذهبي ( مانند ديك) و در طرف مقابل خانواده كلاتر كه از ازدواج دخترشان با جواني كاتوليك جلوگيري مي كردند! و از پايه گذاران كليساي متدودويست در گاردن سيتي و پيروان متعصب آن بودند!! اين تفاوت و شكاف كامل در محيط پرورش قربانيان و جانيان( در دو شهر كوچك و بزرگ) در همه موارد فردي و اجتماعي خودش را نشان مي دهد كه تفاوت در رويكرد به مذهب فقط يكي از اينهاست و به قدري عميق است كه از يكي مردي موفق و خانواده دوست و از ديگري يك آدمكش مي سازد.

وقتي كه نويسنده به تشريح زندگي تك تك اين 6 نفر مي پردازد، موضوع كتاب اندكي پيچيده تر مي شود هرب كلاتر مردي دقيق و خود ساخته است كه تمام كارهايش را با برنامه و از روي نقشه انجام مي دهد، مردي كه در ساختار روانشناسي كارل يونگ كه از اسطوره هاي يوناني در جهت توضيح شخصيت افراد وحتي روانشناسي اجتماعي استفاده مي كند، آپولوتايپ خوانده مي شود ، درست در نقطه مقابل همسرش باني كه پس از زايمان كينون آخرين فرزند خانواده به افسردگي روحي و رواني دچار شده است قراردارد، زني كه شايد هرگز فرصت زندگي كردن بر مبناي خواسته ها ، علايق و افكار خودش را نداشته است و ريشه افسردگي او را بايد در همين موارد جست.

زندگي آقاي كلاتر مانند ساعتي دقيق و تنظيم شده بود و جايي براي افكار ديگر باقي نمي گذاشت. آقاي كلاتر در عين دقيق بودن در بسياري از مباحث خشك و انعطاف ناپذير بود كه بي شك خبر از شخصيت زئوس گونه او ميداد و همين مطلب شرايط را براي همسرش صد مرتبه مشكل تر مي كرد. خواسته ها و آرزوهاي زندگي نكرده مادر همه بر روي دختر خانواده نانسي متمركز مي شد و او وظيفه داشت آنچه را كه مادرش آرزو داشت زندگي كند ( در حالي كه خواسته هاي دقيق و سختگيرانه پدرش را نيز بايد برآورده نمايد). همانطور كه نانسي خواستها و آرزوهاي مادرش را به ارث برده بود، كينون روحيه افسرده و گوشه گير مادرش را داشت. كنيون در تسخير خداي دنياي زيرين ، هادس بود .

با هيچ دختر جواني در ارتباط نبود و اوقاتش را بيش از پيش به مطالعه و گردش در اطراف مزرعه پدري اختصاص مي داد ، هر چند به اختراع وسايل علمي و توليد وسائل الكترونيكي و.... علاقه داشت كه نشان از روحيات هفائستوسي اوبود. پري و ديك چه؟ روحيات حقيقي و واقعي آنها چه بود كه در اثر آسيب ها و سختي هاي فراوان زندگي سركوب شده و تغيير شكل يافته بود؟ پري هنگامي كه كودك كوچكي بيش نبود به خاطر شيطنت ها و تخلفاتش كتك هاي مفصلي مي خورد و در تمام اين شبها خواب پرنده اي تنومند و طلائي رنگ را ميدي كه چشم راهبه ها را كور مي كند و او را با خود به بهشت مي برد.

بهشت پري كجا بود؟ دنياي كودكي كه در آن معصوميت از دست رفته اش را جستجو كند و به آرامش برسد؟ يا ديك، پسر جواني كه از كودكي روحيات تهاجمي داشت، پرنده هاي كوچك را شكار مي كرد و حيوانات كوچك را شكنجه مي داد، همواره از وقتي به ياد داشت در جستجو بود، به يك مطلب و يا يك موقعيت ايستا پاي بند نبود و سعي در كسب تجارب جديد داشت. بله، ديك يك جنگجوي تمام عيار بود، فرزند خداي جنگ آرس كه همواره در صدد مبارزه و نبرد بود البته مبارزه اي كه شكستني نباشد.

حال مي توانيد تصور كنيد . 6 آدم با شش دنيا و روحيات متفاوت در زير يك سقف جمع شده اند ، در حالي كه دونفر از آنها قصد جان 4 نفر ديگر را دارند. برخورد آنها و عكس العمل طرف مقابل چگونه خواهد بود؟ آيا دنياي دروني متفاوت و محيط اجتماعي متعارض آنها دليل كافي براي اين جنايت است ؟ اينها مطالبي است كه ما به همراه تكميل شدن ساختمان از شخصيت اين 6 نفر بايد به جمع بندي و نتيجه گيري از آن بپردازيم و صحنه جنايت را براي خودمان بارها ترسيم و با اطلاعات جديد اصلاح كنيم و اين بهترين تمرين براي دستيابي به نكات مخفي شخصيت خود ما و نيمه پنهان وجود ماست .

ما مي توانيم پري يا ديك ( جانيان) و يا هرب، باني، نانسي يا كنيون باشيم! و البته شايد هيچ كدام! بشر موجودي پيچيده است كه هر چند به واسطه تعقل از حيوانات جدا مي شود ولي پيچيده گي هاي روحي و رواني فراواني را نيز درون خود دارد. اين مطلب سبب مي شود كه بيش از هر حيواني از محيط اطراف خود متأثر شود و همه چيز را از( جغرافيا و شرايط آب و هوايي تا فرهنگ اجتماعي و شرايط خانوادگي و....) در او تغيير و تحول ايجاد كند. و ما براي موفقيت و در عين حال كنترل اين عوامل تأثير گذار به آگاهي احتياج داريم و اين آگاهي همانا شناخت خود ما در درجه اول و اطرافيانمان در درجه دوم اهميت است.

   
راهنماي سايت
كتاب
مقالات
پيش از مرگ بايد خواند
گزارشات
جان کلام
نقد و ادبيات
تاريخ سينما
شاهنامه خوانی
داستان های کوتاه
امثال و ادبيات كهن
افسانه ها و فرهنگ توده
آی کتاب پلی است بین پدیدآورندگان
کتاب و خوانندگان آثارشان
پیگیری و سفارش تلفنی
88140837