جستجو براي:  در 
صفحه کلید فارسی
پ 1 2 3 4 5 6 7 8 9 0 Back Space
ض ص ث ق ف غ ع ه خ ح ج چ
ش س ي ب ل ا ت ن م ك گ
ظ ط ز ر ذ د ء و . , ژ
       جستجوی پیشرفته کتاب
  01/02/1403
نویسندگان   ناشران   بانک کتاب   فروشگاه
 
 
مدیریت مقالات > نقد و ادبيات

شاه گوش مي كند
گروه: نقد و ادبيات
نویسنده: ايتالو كالونيو
منبع: بابك كياني

در اين كتاب ما به همراه نويسنده با پژواك صداهايي كه در راهرو ها ، سراسر ها، تالارها، دهليز ها، پستو ها، دخمه ها، سلو لهاي تاريك و زير پله هاي نمور مي پيچيد. قصر سلطنتي شاهي خود كامه سفر مي كنيم. شاهي كه در هراسي بي پايان از سرنوشتي محتوم گرفتار آمده و در حالي كه شنل مجلل سلطنتي بر دوش ، چكمه اي از قدرت عريان به پا، گرزي از ابهت تو خالي دردست و تاجي از تشويش بر سر دارد ، بر تخت سلطنتي كز كرده و به صداهاي قصر گوش فرا مي دهد.

كالينو با چيره دستي ، از درون قصر به بيرون ، به قلمرو حكومت سلطنتي حركت مي كند و بازيگر به درون قصر ، به درون گوش شاه و سلولهاي مغزي او كه مانند دهليزهاي قصرش تنگ و تاريك است باز مي گردد و در اين رفت و آمدهاي پياپي با استفاده از قدرت تخيلي بالا و شگردهاي متنوع ، داستان پريشاني شاهي درمانده را بازگو مي كند كه در زنداني با ديوارهاي بلند ( ديواره هايي از جنس قدرت حرص و طمع - قصر مجلل و ... ) گرفتار شده است .

نويسنده در اين مراحل به طور مرتب تغيير لحن داده و زبانش آهنگي متناسب با فضاي داستان پيدا مي كند. بارها اين جمله را شنيده ايم كه انسان همواره حسرت آنچه كه ندارد را مي خورد و نگران از دست دادن آن چيزي است، كه دارد» و اين مثل براي شاهان خود كامه بيش از پيش به حقيقت نزديك است.

او كه عمري در حسرت شاه بودن ، سوخته و در راه به دست آوردن تاج شاهي هر ننگي را به جان خريده و ازهيچ خيانت - دروغ و ريا و جنايتي حتي برعليه نزديك ترين اطرافيانش فرو گذار نكرده ، حالا در مقام شاهي در چنبره هراس ازدست تخت شاهي و قدرت، گرفتار است و از ترس از دست دادن آنچه كه با هزاران مرارت و جنايت به دست آورده لحظه اي تخت شاهي را ترك نمي كند. براي چنگ انداختن به سرير قدرت، به پدرش خيانت كرده و حالا از ترس از دست دادن شكوه شاهانه فرمان كور كردن فرزندش را صادر مي كند !! كاخ شاهي با تمام عظمت و شكوهش براي او در بارگاه شاهانه (جايي كه تخت سلطنتي قرار دارد) خلاصه مي شود.

بارگاهي كه در كانون كاخ قرار دارد و چنان طراحي شده است، كوچكترين صدا در هر نقطه قصر را منعكس سازد. شاه قدرتمند ما شب و روز خود را دراين بارگاه مي گذراند و با كوچكترين صدايي كه در دورترين نقطه قصر ايجاد مي شود ، از ترس به خود مي پيچد و گوش تيز مي كند وحتي در نيمه شب از خواب مي پرد . آري، شبانه روز فرمانرواي ما اينچنين مي گذرد. قصر شاهي براي او تنها يك زندان نيست، قصر شاهي براي او گوشش است!! بارگاه شاهانه او خاصيت ديگري نيز دارد. اين تا لار بزرگ و مجلل چنان آيينه كاري شده است تا تمام زوايايش را براي فرمانروا آشكار سازد.

شاه احتياجي ندارد كه از تخت سلطنتي بر خيزد، او مي تواند از طريق همين آينه ها تمام تالار را زير نظر داشته باشد. او در تالار شاهي ، همه چيز را مي بيند و همه چيز را مي شنود تا آرامش بيشتري را احساس كند. آرامشي بر خواسته از احساس امنيت و مسلط بودن ، درباريان چاپلوس ، خنجرهاي خائنيني را كه به قصد جانش تيز شده و با حرص و طمع زير دستانش لعاب خورده و فرياد رعاياي مظلومش كه از ظلم ماموران و قصر و بد بختي به آسمان است ، هيچ كدام را نه مي بيند نه مي شنود. عشق ديوانه وارش به تخت شاهي ، حتي در بار گاه شاهانه ، او را از بصيرت و آگاهي محروم ساخته است .

راست گفته اند كه « دوست داشتن يك چيز ، انسان را كور و كر مي كند!» هر چقدر كه معشوق افسونگر تر و زيباتر باشد ، بر اين نابينايي و ناشنوايي عاشق افزوده مي شود و الحق كه معشوق قدرت، افسونگر ترين و فريبنده ترين معشوقهاست. تضاد ميان آنچه در افكار فرمانروا مي گذرد و آنچه كه در خارج قصر ، به واقع در جريان است ، با گريز نويسنده به دنياي خارج قصر بيشتر آشكار مي شود . گويا دو دنياي متفاوت يا دو سياره گوناگون به موازات يكديگر مشغول نشو و نما هستند! و همين جهل عظيم شاهان خود كامه كه گمان مي بردند آفتاب حقيقت است!! ، سبب زوال قدرت و مرگ و نيستي شان را فراهم مي سازد( آن كسي كه نداند و نداند، كه نداند ، در جهل مركب ابد الدهر بماند.)

زباني كه كالوينو براي شرح فضاي داستان در نظر گرفته در اين ميان اهميتي فراوان دارد . كالونيو زباني فاضل ، صريح و واضح دارد و طنزي آشكار در نوشته هايش به چشم مي خورد . او داستان را سريع روايت مي كند ولي در عين حال هم در بيان داستان و هم در طراحي اجزا ء مختلف آن دقت بسيار بالايي دارد. اين خصوصيات( سرعت و دقت) به او كمك مي كند تا خواننده را از خمودگي و خواب آلودگي خارج نمايد و با چاشني طنز داستان ( كه گاهي تند و گزنده است ) افكار و احساساتش را به او القا نمايد.

ما چون روانشناسي كه به عمق افكار و روحيات شاهي مستبد و تنها نفوذ نمي كند، به دنياي درون او دست مي يابيم و اين كار را از طريق جريان تند ودقيق داستان چون رودي روان ما را به پيش ميبرد به گونه اي كه احتياجي به تمركز فراوان نداريم انرژي فكري ما از همين طريق ذخيره مي شود و بر سرعت و دقت افكار ما براي هضم داستان افزوده مي شود و تمام اينها فقط به دليل تعبير لحن آهنگين كا لوينو ميسر است. كالوينو براي افزايش ديد خواننده از نيروي تخيل بي بديل خود سود مي برد ( چه در جزئيات و چه در صور كلي و خيالي داستان).

نكته ديگر زبان نويسنده تقاطع و تركيب پياپي موضوعات و اجزا مختلف داستان است( خروج از افكار شاه به داخل قصر ، به قلمرو فرمانروائي و در نهايت بازگشت به مبدأ) كالوينو براي تعادل در اين نقاط تقاطع از همان تغيير لحن مخصوص خود سود مي برد. او برش هاي كوتاه و سريع را براي داستانهاي خود انتخاب مي كرد، تا بتواند سريعترو دقيق تر، موضوع داستان را بشكافد و دراين راه تبديل به يكي از بزرگترين نويسندگان معاصر ايتاليا شد.

   
راهنماي سايت
كتاب
مقالات
پيش از مرگ بايد خواند
گزارشات
جان کلام
نقد و ادبيات
تاريخ سينما
شاهنامه خوانی
داستان های کوتاه
امثال و ادبيات كهن
افسانه ها و فرهنگ توده
آی کتاب پلی است بین پدیدآورندگان
کتاب و خوانندگان آثارشان
پیگیری و سفارش تلفنی
88140837