مجمع الجزاير گالاپاگوس در اقياموس آرام نزديك بدنه غربي آمريكاي جنوبي قرار دارد، مكاني كه چالز داروين به سال 1835 بن مايه نظريه تكاملي خود را پيدا كرد. سمبلي كه نشانه آغاز حيات بشريت و در روايات مذهبي محل شروع زندگي مشترك آدم و حواست. اين مكان سمبليك محل شروع رمان آخوكوت ونه گات اسن، رماني درباره سر نوشت بشريت ، اينكه چگونه به دنيا آمد و پا به عرصه وجود نهاد، چگونه زيست و چگونه خواهد مرد و چه بر سرش خواهد آمد .
ونه گوت اين مكان سمبليك را « سفر دريايي قرن» كه به مقصد همين جزاير سمبليك است و يك بحران اقتصادي- سياسي جهاني ( كه نمايي از موقعيت كنوني و تصويري از آينده تاريك بشريت است) در هم آميخته و بستر آخرين رمان خود قرار داده است. زبان رمان، طنزي تلخ و گزنده است كه در قالب سبك خاص ونه گات به خواننده عرضه مي شود. پازلي كه موضوع رمان را به تصوير مي كشد از يك نقطه خاص كامل نمي شود بلكه ونه گات به طور نا منظم و تصادفي مرتبا از حال به آينده و از آينده به گذشته مي رود و دوباره به حال باز مي گردد نويسنده براي ايجاد پلهاي ارتباطي ميان اين رفت و برگشت هاي پي درپي از 6 شخصيت محوري و چندين شخصيت فرعي و حاشيه اي سود برده است كه در ميان حوادثي كه بر شخصيت هاي محوري مي گذرد به موقع داخل و خارج مي شوند و فواصل زماني سر گذشت شخصيت هاي محوري را پر مي كنند، حتي خود ونه گات نيز به عنوان گوينده و شبحي پنهان در بسياري از حوادث با شخصيت هاي محوري همگام و هم قدم است!! سير نقل گذشته ، حال و آينده شخصيت هاي اصلي به طور متناوب به هم مي ريزد و خواننده را وادار مي سازد تا تصوير مبهم تيره يا غلطي كه از اين افراد در مراحل قبل دريافت كرده اند را اصلاح و حتي پاك كنند و تصوير و شخصيتي نو در ذهن خود بيافرينند.
|