جستجو براي:  در 
صفحه کلید فارسی
پ 1 2 3 4 5 6 7 8 9 0 Back Space
ض ص ث ق ف غ ع ه خ ح ج چ
ش س ي ب ل ا ت ن م ك گ
ظ ط ز ر ذ د ء و . , ژ
       جستجوی پیشرفته کتاب
  04/02/1403
نویسندگان   ناشران   بانک کتاب   فروشگاه
 
 
مدیریت مقالات > نقد و ادبيات

آدمها وخرچنگ ها
گروه: نقد و ادبيات
نویسنده: خوزوئه دوكاسترو
منبع: بابك كياني

همراه با دكتر( دوكاسترو پا به حلبي آباد هاي) برزيل مي گذاريم. مناطقي فقير نشين واقع در مردابهاي شهر بزرگ رسيف واقع در غرب كشور برزيل، سرزمين نفت و قهوه!! در ميان اين مردابهاي كوچك و بزرگ ، جزايري متعدد به مدد ريشه دواندن درختاني كوچك، به نام سرنا كم كم پا به عرصه وجود مي گذارند. به روي همين جزايرمتشكل از گل و لاي، قحطي زدگاني- بيكاران و فراريان مزارع بزرگ پنبه و نيشكر ، زندگي مي كنند. تعداد اين افراد ( كه مطرودشدگان جامعه مدرن و متمدن شهري هستند) روز به روز و لحظه به لحظه در حال افزايش است و تنها نقطه مشتركشان ، قهرمان واقعي كتاب است، گرسنگي!

دكتر دو كاسترو از زبان كودكي كنجكاو به نام ژائو پائولو، اين جهنم سبز را كه در محاصره آب قرار دارد!، تجزيه و تحليل مي كند زواياي پنهان و آشكارش را مي كاود و با روانكاوي هر يك از ساكنان اين سرزمين نفرين شده ، ابعاد مختلف اين دنياي عجيب و مطرود را نمايش مي دهد . ساكنان گرسنه و فراموش شده اين حلبي آباد ها هر يك دنيايي مجزا هستند، دنيايي كه از پيوند درد و رنج و البته گرسنگي به وجود آمده است و ظلم ها جنايت ها -حيله ها و نيرنگ ها و حق كشي هاي فراواني را به به چشم ديده و با گوش شنيده دنيايي كه اين تباهي ها را لمس كرده و تجربه اي منحصر به فرد را به دست آورده است.

شخصيت ها با دقت طراحي شده و در بافت مناسب قرار گرفته اند، مرداني زحمت كش و ساده ، جنايتكاراني كه از شدت فقر و گرسنگي دست خويش را به جرايم مختلف آلوده اند، كودكاني يتيم و بي سرپرست كه از پس مانده غذاي خانه هاي اعياني سد جوع مي كنند و البته مردي رو شنفكر مانند « كوم» افليج كه پس از كسب تجربه هاي فراوان و سفرهاي طولاني مدت ، به اين جزاير گل و لاي و درختان سرنا پناه آورده و از ديدي فراي مردان و زنان هم طبقه اش ، دردها و رنج هاي هم نوعانش را مي بيند و بيا ن مي كند. آينه كوچكي كه او بر روي تخت خواب كوچكش در دست دارد و به وسيله آن عابران و همسايگانش را ارزيابي مي كند.

و حقايقي ناشناخته را از زندگي هر يك از انسانهاي مطرود كشف مي نمايد. ، سمبلي ازآگاهي و نيروي عقلاني پوياي اوست كه علي رغم فلج شدن به حيات و بالندگي خود ادامه مي دهد.

به جامعه خودمان باز گرديم و درباره مطرودين جامعه خود بيانديشيم. آيا اين اشباح فراموش شده با ساكنين حلبي آباد داستان ما متفاوت هستند. آسيب ديد گان اجتماعي- روشنفكران - مهاجران كود كان يتيم و بي سر پرست!؟ همچنان كه به يمن قلم تواناي نويسنده ما با ساكنين اين حلبي آباد ها آشنا مي شويم و فرهنگ- قوانين اجتماعي و سنت هايشان رامي شناسيم با دنيايي كه در موازات اين مردابها درحال نشو و نماست نيز ملاقات مي كنيم ، دنيايي كه گويا در كره اي ديگر در كهكشاني بسيار دورتر قرار دارد ، به دوري چندين سال نوري !

خانه هاي اعياني- مرداني قدرتمند ( نظامي ، تاجر يا سياستمدار) و زناني آراسته در لباسهاي فاخر . نمايش اين تضاد وحشتناك كه نه تنها براي نشان دادن و كراهت اختلاف طبقاتي مفيد است بلكه از جنبه اي مهمتر ذهن ما را با دردها و رنج هاي طبقه محروم آشنا تر مي كند، به شناخت ما عمق مي دهد و حسي زنده و تجربه اي پويا را به ما ارزاني مي دارد ، گويي براي لحظاتي كو تاه هر يك از ما در ميان همان درختان، سرنا و جزاير مردابي براي زنده ماندن مبارزه مي كنيم و در اين راه رنج مي بريم، سختي مي كشيم . شكنجه مي بينيم.

نبردي نا برابر و پاياني تراژديك!! خواننده در اين كتاب خود را در برابر نوشته اي خواهد ديد كه بيش از آنكه رمان باشد، سند است و چاشني ادبيات آن فقط به اندازه اي است تا طعم تلخ و زننده فاجعه را اندكي بزدايد. در نگاه و افكار پائولوي كوچك و فقير كه حريصانه اين كارناوال حيات را مي كاود، ما درياي فقر و فلاكت را كشف مي كنيم و گرسنگي را در ميان مغروقين اين دريا مي يابيم در گل و لاي مرداب شهر رسيف خرچنگ هاي فراواني را مي بينيم كه از تيره ها و نژاد هاي مختلف در يكديگر لول مي خورند و انسانهايي كه شريك زندگي اين خرچنگ ها در مرداب هستند، از گوشت همين خرچنگ ها تغذيه مي كنند و از شيره وجود همين خرچنگ ها جان مي گيرند و حتي مثل خرچنگ ها حس مي كنند و مي زيند. موجودات انسان نما كه در واقع نيمي انسانند و نيمي حيوان .

موجوداتي كه از كودكي از آبگوشت خرچنگ ها تناول كرده اند و فقط از شيره جان خر چنگ ها ( كه همين گل و لاي مرداب است) مكيده اند و اينك در سنين جواني و ميان سالي ديگر نمي توانند خود را از اين جرم و گل و لاي مردابي« كه از برادران خرچنگ شان به ارث برده اند!» رها سازند. تنها مرگ است كه اين جانوران دو حياتي را« كه هم در خشكي و هم در دريا مي زيند» از حلقه خرچنگ خارج كند. در اين سرزمين فقط مردگان از گرسنگي نمي ميرند. شباهت انسان و خر چنگ ها بيش از اينهاست . اين دو موجود در ظاهر متفاوت، تشابهات بسيار مهمتري با يكديگر دارند ، از آن جمله كه هر چه بزرگتر مي شوند بيشتر در لاي و لجن فرو مي روند. معصوميت هاي از دست رفته دوران كودكي ، بهاي سنگيني است كه بشر براي رشد و اعتلاي خود مي پردازد و به طور متقابل گناهان و جنايات فراواني را به جان مي خرد و بارسنگين اين خطاها ي نا بخشودني را تمام عمر بر دوش مي كشد.

اين سير تكامل بشري است! از كودكي تا كهنسالي از بشر اوليه تا بشر نوين و مدرن !! شايد اين مهمترين شباهت دو جانور دو زيست داستانمان باشد، انسان و خرچنگ كه هر دو زاده گل و لاي هستند. حتي اقتصاد جامعه داستان ما دو زيستي است و در ميان فئوداليسم و سرمايه داري سالهاست كه دست و پا مي زنند. به اين ترتيب جامعه مرداب نشين در منگنه دو سيستم متضاد فشرده مي شود، خرد مي شود و از هم گسيخته مي شود( فرار دختران جوان، فحشا، اعتياد، بي كاري و... كه نهاد خانواده حلبي آباد را متلاشي مي كند. گرسنگي ؛ قهرمان داستان هم در ميان اين برادران شيري مشابه است، چرا كه در جاي جاي داستان ، انسانها و خر چنگ هايي را مي بينيم كه از شدت گرسنگي كف بر دهان مي آورند و چنان در پي يافتن چيزي براي خوردن هستند كه گويا اين تنها وظيفه اخلاقي آنان است! راست است كه حتي خداي گرسنگان و ثروتمندان متفاوت است ، خداي گرسنگان روزي دهنده و بخشنده است و خداي ثروت مندان حافظ و نگهدار!! در جهان اطراف ما گرسنگي امر مختص يك جامعه يا يك ملت نيست بلكه بلايي است خانمان سوز و عالم گير.

سيلاب فراموشي در پايان داستان ما به زندگي رقت انگيز اين گله گرسنه پايان مي دهد و آنها را به چاه عدم مي اندازد ، گويي كه هرگز وجود نداشته اند ، اين سرانجام تلخ ادامه خواهد يافت مگر تا رسيدن روز موعود؛ روزي كه « كوم» افليج رسيدنش را پيش بيني كرده بود، لحظه هجوم حلبي نشين ها به قوانين و امتيازات قدرتمندان و استثمار گرانشان، هجوم مطرود شدگان اجتماعي به مطرود كنندگانشان.

همان گونه كه برادران شيري آنها ( خرچنگ ها) براي حفاظت خود از سيل و طوفان به خانه هاي اطراف مرداب هجوم مي آورند.

   
راهنماي سايت
كتاب
مقالات
پيش از مرگ بايد خواند
گزارشات
جان کلام
نقد و ادبيات
تاريخ سينما
شاهنامه خوانی
داستان های کوتاه
امثال و ادبيات كهن
افسانه ها و فرهنگ توده
آی کتاب پلی است بین پدیدآورندگان
کتاب و خوانندگان آثارشان
پیگیری و سفارش تلفنی
88140837