جستجو براي:  در 
صفحه کلید فارسی
پ 1 2 3 4 5 6 7 8 9 0 Back Space
ض ص ث ق ف غ ع ه خ ح ج چ
ش س ي ب ل ا ت ن م ك گ
ظ ط ز ر ذ د ء و . , ژ
       جستجوی پیشرفته کتاب
  06/02/1403
نویسندگان   ناشران   بانک کتاب   فروشگاه
 
 
مدیریت مقالات > نقد و ادبيات

ايمان يا بي ايماني
گروه: نقد و ادبيات
نویسنده: اومبرتواكو/ كاردينال مارتيني
منبع: بابك كياني

مجموعه اي كه در پيش رو داريد، شامل مباحثي ما بين اومبرتو اكو( نويسنده شهير ايتاليايي) و پدر كارلومارتيني( اسقف شهر ميلان) در روزنامه لاكوررادلاسراست.

اومبرتواكو كه با كتاب« نام گل سرخ» به شهرت جهاني دست يافت؛ ازشناخته شده ترين نويسندگان سكولار( يا به روايت كتاب لاادري گري) ايتاليا اروپاست كه در رشته نشانه شناسي تحصيل گرده است و بر الهيات و فلسفه تسلطي در خور ستايش دارد. در نقطه مقابل پدر كارلو مارتيني نيز همانند هماوردش در دانشگاه تورين به تحصيل الهيات و فلسفه پرداخته ولي در نهايت به كسوت كشيشان ( ژرزوئيت ها) در آمده است! اين نامه نگاري يك بار ديگر اثبات مي كند كه گفتگو ميان مذهبي و غير مذهبي ها نه تنها ممكن بلكه سودمند است و نشان مي دهد كه چگونه در اينگونه مباحث دو طرف مباحثه مي توانند موشكافي كنند، در عرصه اي از مطالب مورد علاقع يكديگر جولان بدهند و يكديگررا به چالش بطلبند و در عين حال حرمت يكديگر را حفظ كنند يا حتي همدل باشند نامه هايي كه بين پدر مارتيني و اكو مبادله شده اند پيچيده، دشوار، دقيق و البته جذابند و طيفي وسيع ازموضوعات كلي فراواني( چون جدال بر سر روز رستاخيز، فلسفه حيات از ديدگاه كتاب مقدس، تفاوت ها و تبعيض هاي جنسي در قوانين مذهبي و فقهي و مهمتر از همه چگونگي دست يافتن انسان غيرمذهبي به تكامل روحي و معنوي) را در بر مي گيرد.

نه اكو و نه پدر مارتيني علاقه اي به انكار طرف مقابل ندارند بلكه علاقه مند به روشن كردن تفاوت هاي اصيل( كه به اعتقاد اكو ريشه در تاريخ هاي بسيار دور دارند) و نيز يافتن زمينه هاي مشترك هستند( كه حاصل از تلاشهاي پست مدرنيستي بشر نوين است براي آشتي معنويت و مادي گرايي!) خود اكو در نخستين نامه اي كه به پدر مارتيني مي نويسد ، پيشنهاد مي كند كه دامنه ديد را وسيع بگيرند و چنين نيز مي كنند .

هيچ كدام بازيگران سطحي و حساب گراي زبان آور دنياي انديشه نيستند و در همان گام اول بر عميق ترين نقاط افتراق و ميدانهاي وسيع انديشه دست مي گذارند روز رستاخيز و ايمان يا بي ايماني نسبت به جزاي گناه دنيوي در روز پسين آيا به راستي بهشت و جهنمي در آخرت انتظار نيكوكاران و ستمكاران را مي كشد يا بهشت و جهنمي واژه اي دهني است كه در همين دنيا اطراف ما به حيات خود ادامه مي دهد و ما را پذيراست؟ آيا آيات هولناك كتاب مقدس( آنجا كه به تشريح روز رستاخيز مي پردازد)همان فجايع دنياي صنعتي نيست كه با سرعت و قدرتي روز افزون به تخريب طبيعت و به بردگي گرفتن بشريت اقدام كرده و هيچ مانعي را توان مقابله با آن نيست!؟ آيا به واقع رستاخيز فرا نرسيده است!؟ اگر چنين است پس ترس هميشگي و پا را نويا گونه عوام مذهبي از جزاي روز رستاخيز چه معنايي مي تواند داشته باشد.

فلسفه حيات نيز چنين مبحثي است؟ هدف خداوند از خلقت جهان در روز اول چه بود؟ اگر جهل بشري بر حكمت الهي سايه انداخته است، پاسخ اين سئوال بزرگ را چه مكتبي خواهد يافت، لاادري گرايان راسيونال( عقل گرا) و شكاكين بي قراري مانند اكو كه نظريه داروين را تبيين مي كند و فلسفه خلقت آدمي را از ديدگاه كليسابه چالش مي طلبد يا دين گراياني مؤمن كه از استدلالات كتاب مقدس و شرح و تفسير رسالات قديسين در پي توضيح فلسفه حيات آدمي هستند و همانند پدر مارتيني كه با گسست حيات آدمي از حيات خداوند و تفاوت قائل شدن ميان جنس آنها به ابهامات پاسخ مي گويد): پاسخ مبحث تبعيضات ما بين زنان و مردان در ديدگاه مذهبي چگونه است؟ آيا اصول اومانيستي اكو كه بر حق انسان بودن ( صرف نظر از جنسيتشان) پاي مي فشارد، معتبر است يا اصرار پدر مارتيني بر حكومت احكام الهي در باب برابري حقوق زنان و مردان و نه تساوي امتيازاتشان و تاكيد كليسا بر نگهداري بر اسرار اين احكام الهي و حفظ و پاس داشت هاي ارزشهاي معنوي گوي سبقت را از هماورد نظري اش مي ربايد؟ مگر نه اينكه بشربه جهل نسبي و جهل مطلق گرفتار است و حكومت و اسرار بسياري از قوانين الهي را درباره زماني بسيار طولاني درك كرده و يا درك مي كند! پس چرا تفاوت هاي حقوقي مردان و زنان شامل چنين حكمي نشود!؟

اگر در بخش اول اكو سئوال مي كند و پدر روحاني پاسخ مي دهد ، در بخش دوم ما با حركتي جديد و مبتكرانه بر خورد مي كنيم كه سنت سئوال از مذهبيان و پاسخ از روحانيان را به كنار مي گذارند. در اين بخش است كه پدر مارتيني با كنجكاوي واقعي مي پرسد كسي كه به خداوند معتقد نيست به نوعي مبدأ متعالي براي معنا و ارزش باور ندارد چگونه ممكن است به دام نوعي نسبيت گرايي نيفتد كه در نهايت امر به نيهيليسم پهلو مي زند و انبوهي از آسيب هاي رواني، اخلاقي و اجتماعي را به دنيا مي آورد(يا به روايتي مي زايد!) پاسخ اكو در نوع خود جالب توجه است ، چرا كه اخلاق و ارزشهاي معنوي را ناشي از كنش متقابل ميان دو نفر ارزيابي مي كند و براي پرورش توده اخلاق فردي در مقابل ديگران از فلسفه كنش متقابل هابر ما سود مي برد! گو اينكه براي خواننده اين پرسش در جاي خود باقي مي ماند كه پاسخ پدر مارتيني به اين سئوال چيست؟

آيا اين اصل كلي پدر مارتيني مبني بر وجود يك بخش غير مذهبي در افكار مذهبيان و يا تبلور يك حيات مذهبي در ميان تمام غير مذهبيان مي تواند گره گشا باشد؟ راي و پاسخ شما ( خواننده محترم) به سمت هر يك از اين افكار كه ميل كنيد، كافي است تا نويسندگان و ناشران كتابهاي اين چنين را به اهداف و آمال خويش دلگرم سازد، هدفي كه همانا پرورش افكار و اصلاح ساختار فكري شماست تا در وراي آن به آرامش بيشتري دست يابيد و در جدال با انبوهي از مباحث قديم و جديد دنياي اطراف به پاسخ گويي مطمئن تر و متعادل تري دست يابيد و اين شرطي لازم است براي شيوه هاي بهبود يافته زندگي فرداي شما. اگر غير مذهبي هستيد، ذهن و انديشه خود را در جدال با فلسفه مذهبي به سمت تكامل و تعادل سوق دهيد تا در كنار دنياي مذهبي اطرافتاان با اطمينان بيشتر و احترام بالاتري زندگي كنيد و اگر مؤمن و مذهبي هستيد به اصلاح انديشه مذهبي خود بپردازيد تا دينداري آگاهانه و مسلح را در اختيار داشته باشد كه در طوفانهاي زندگي و امواج انديشه هاي گوناگون يار و ياور شما باشد چرا كه يقين بدانيد دينداري آمريكايي(كه بنابر مثل همان درياچه معروفي كه كيلومترها طول دارد ولي عمقش از چند سانتي متر بيشتر تجاوز نمي كند!!) نمي تواند پشتيبان مطمئن براي شما باشد.

   
راهنماي سايت
كتاب
مقالات
پيش از مرگ بايد خواند
گزارشات
جان کلام
نقد و ادبيات
تاريخ سينما
شاهنامه خوانی
داستان های کوتاه
امثال و ادبيات كهن
افسانه ها و فرهنگ توده
آی کتاب پلی است بین پدیدآورندگان
کتاب و خوانندگان آثارشان
پیگیری و سفارش تلفنی
88140837