عصر ما داغ رمانتيسم آوارگان را بر چهره خواهد داشت. سيوران نويسنده رومانى تبار فرانسوى آندره مكين نويسنده روسى تبار فرانسوى به سال ۱۹۵۷ در كرانسويارسك روسيه به دنيا آمد. دوران نشو و نماى او همزمان با عصر خروشچف و بازشدن نسبى فضاى سياسى شوروى بود، اما همچنان تبعات هول انگيز استالينيسم در فضاى سياسى _ فرهنگى روسيه آشكار بود و در چنين فضايى است كه مكين به فرانسه مهاجرت مى كند و به خاطر آشنايى نسبى اش با زبان و فرهنگ فرانسه خيلى زود خود را به عنوان يك نويسنده جدى كه حرف هاى مهمى براى گفتن دارد در محافل روشنفكرى فرانسه مطرح مى كند.
مكين نويسنده اى متعهد است و براى ادبيات رسالتى انسانى قائل است و در غالب مقالات و سخنرانى هاى خود بر اين تعهد پافشارى مى كند. او براى فرانسويان از تجربه اى هولناك حكايت مى كند از تجربه دوزخ. مكين خود نيز از ميان اين دوزخ و از قعر اين جهنم نجات يافته و اكنون حكايت گر حديث دردمندى خويش است براى خوانندگان كتاب هايش.
اما نقطه عطف و پيروزى نهايى مكين سال ۱۹۹۵ است، هنگامى كه مهمترين و زيباترين رمان او، وصيت نامه فرانسوى، منتشر مى شود اين كتاب در محافل روشنفكرى فرانسه به شدت مورد توجه قرار مى گيرد و در آن سال دو جايزه معتبر ادبى فرانسه يعنى گنكور و مديسى به اين كتاب تعلق مى گيرد. تم و موضوع اصلى تمامى نوشته هاى آندره مكين عشق مفرط او به زندگى است. عشقى كه در زير سايه حاكميت هاى خودكامه له شده و جز شبحى از آن باقى نمانده است.
توتاليتاريسم در نفس خود همواره خواهان از بين بردن حوزه هاى عمومى و خصوصى افراد و يكدست كردن فكرى و فرهنگى جامعه است و هيچ انديشه مخالفى را برنمى تابد و از اين ميان حكومت اتحاد جماهير شوروى بى گمان از جنس سياه ترين ديكتاتورى هاى تاريخ بشرى است. ظلم و ستمى كه به نوع انسان در اين مملكت رفت و وهن و حقارتى كه به قشر روشنفكر نويسنده و هنرمند اين مملكت شد به قول شاعر يكى داستان است پر آب چشم.
بى شك يكى از مهمترين منابع پيرامون ظلم و ستم به روشنفكران روسى كتاب ارزشمند روشنفكران و عاليجنابان خاكسترى نوشته ويتالى شنتالسكى است. نويسنده در اين كتاب به شرح دقيق جزئيات رفتار حكومت كمونيستى با روشنفكران كشور خود مى پردازد.
|