سرمارتين ريس استاد انجمن سلطنتى در دانشگاه كمبريج و اختر شناس سلطنتى انگلستان است. وى در ترينيتى كالج كمبريج رياضيات خوانده است و در سال ۱۹۶۴ موفق به اخذ ليسانس شد و پس از آن تحصيلات تكميلى را در همانجا آغاز كرد. وى تاكنون جوايز بسيارى را از جمله مدال طلاى انجمن اختر شناسى سلطنتى از آن خود ساخته است. وى كه متولد ۱۹۴۲ انگلستان و مقيم كمبريج انگلستان است كتاب هاى متعددى منتشر كرده است.
از جمله «فقط همين شش عدد»، «پيش از آغاز» و «زيستگاه كيهانى ما» وى در زمينه تاليف كتاب نيز جايزه كيهان شناسى بنياد پيترگرابر را در سال ۲۰۰۱ و جايزه نمايشگاه كتاب نيويورك سال ۲۰۰۲ را كسب كرده است. يكى از مهم ترين كتاب هاى وى «زيستگاه كيهانى ما» نام دارد كه در سه بخش: «از انفجار بزرگ تا بيوسفر»، «آغاز و پايان»، «بنيادها و بحران ها» تنظيم شده و در مجموع يازده فصل دارد كه به تكامل سياره ها و ستارگان، هوش و حيات، كيهان و ريز جهان مى پردازد. مطلبى كه هم اكنون پيش روى شما است، ترجمه مقدمه اين كتاب است كه مطالب مندرج را به طور خلاصه معرفى كرده است.
پرسش اصلى اين است كه اصلاً چرا همه اين چيزها وجود دارد. چه عاملى حيات را به محدوده معادلات فيزيكى وارد كرده و وجود آن را در جهان واقعى عينيت بخشيده است؟ به هر حال چنين پرسش هايى وراى قلمرو علم قرار دارد: چنين سئوالاتى در حوزه فلسفه و الهيات هستند. مسئله فراگير علم اين است كه درك كند چگونه رويداد پيدايش كه قرار است ۱۳ ميليارد سال بعد به كيهان پيچيده اى منجر شود كه ما هم بخشى از آن هستيم، چنان آسان است كه مى توان آن را با دستورالعمل كوتاهى توصيف كرد. آيا نتيجه اين رويداد «طبيعى» بود يا آنكه بايد از آنچه كه اتفاق افتاده است، شگفت زده شويم؟ آيا جهان هاى ديگرى مى توانست به وجود آيد؟ اكنون دانشمندان سرگرم پاسخ گفتن به چنين پرسش هايى هستند كه پيش از اين در محدوده حدس و گمان قرار داشت.
كيهان شناسى تاريخى هزاران ساله دارد، اما شور و هيجان ناشى از مفاهيم آن هيچ گاه شديدتر از اكنون يعنى آغاز قرن بيست و يكم نبوده است. خورشيد و آسمان بخشى از محيط زيست ما يعنى زيستگاه كيهانى ماست. استادان هنر در اين گونه مشاهده ها با دانشمندان همراهند. دى اچ لارنس جايى نوشت: «من بخشى از خورشيدم، همان گونه كه چشم من بخشى از من است.»
ونگوگ «شب هاى پرستاره» را با همان حال و هواى تصويرهاى مزرعه ذرت و گل هاى آفتابگردان نقاشى كرده است. مى توان مثال هاى اينچنينى متعدد ديگرى در هنر يافت. علم نزديكى و صميميت ما را با دنياى غيرزمينى بيشتر مى كند. خود ما بين كيهان و جهان خر (Micro-world) قرار گرفته ايم. به همان تعداد اتم كه در بدن هر كدام از ما وجود دارد بايد افراد بشر روى هم قرار گيرند تا جرمشان با جرم خورشيد برابر شود. وجود ما به تمايل اتم ها براى اتصال به يكديگر به وجود آوردن مولكول هاى پيچيده اى كه در تمام بافت هاى زنده موجودند، بستگى دارد. اما خود اتم هاى اكسيژن موجود در بدن ما در ستاره هاى دوردستى ساخته شده است كه ميلياردها سال پيش فعال بوده و بعدها خاموش شدند. پيشرفت هاى فناورى انجام شده قرن بيستم و به ويژه در دهه هاى پايانى آن چشم انداز ما را از زيستگاه كيهانى مان عميق تر كرده است.
كاوشگرهاى فضايى تصويرهايى از تمام سياره هاى منظومه شمسى ما به زمين ارسال كرده اند: فناورى هاى نو اين امكان را فراهم آورده است كه مردم سراسر جهان در اين اكتشاف هاى غيرمستقيم كيهانى مشاركت داشته باشند. بيش از يك ميليون نفر با استفاده از اينترنت تصويرهاى برخورد يك دنباله دار با سياره مشترى را كه توسط تلسكوپ فضايى هابل تهيه شده بود، تقريباً به طور همزمان مشاهده كردند. طى اولين دهه قرن بيستم كاوشگرها روى سطح مريخ گام مى گذارند و حتى به نقاط دوردست ديگرى سفر مى كنند، آنها روى تيتان بزرگترين قمر زحل مى نشينند و حتى شايد نمونه هايى از خاك مريخ را جمع آورى كرده و به زمين برمى گردانند. جهان ما ميليون ها بار فراتر از دورترين ستاره اى است كه مى توانيم ببينيم و تا آن سوى كهكشان هاى دوردستى كه ميلياردها سال طول مى كشد تا نورشان به ما برسد، گسترش يافته است.
|