جستجو براي:  در 
صفحه کلید فارسی
پ 1 2 3 4 5 6 7 8 9 0 Back Space
ض ص ث ق ف غ ع ه خ ح ج چ
ش س ي ب ل ا ت ن م ك گ
ظ ط ز ر ذ د ء و . , ژ
       جستجوی پیشرفته کتاب
  10/01/1403
نویسندگان   ناشران   بانک کتاب   فروشگاه
 
 
مدیریت مقالات > نقد و ادبيات

حاشيه اي بر جزاير گالاپاگوس
گروه: نقد و ادبيات
نویسنده: فرهاد اكبرزاده

«فهم و «نگرش» است كه ارزش دارد و نه خصوصيات ذاتى سوژه» ماكو نياس ونه گات نويسنده شوخى است كه در طرح ايده هايش اصلاً با كسى شوخى ندارد. مى خواهيد خوشتان بيايد يا نه. البته اين مسئله حاصل سال ها تعمق روى يك جمله ساده يا عكسى با ژست خندان در صفحه زيست شناسى يك روزنامه باطله نيست بلكه بيشتر حاصل درك شخصيت نويسنده اى است كه جديتى بى مانند در طرح ايده هاى شوخ طبعانه دارد و گاهى با اولين قدم حتى فرصت پيش آمدن سئوال را از خواننده مى گيرد كه در يك ميليون سال پيش اصلاً كشور اكوادورى وجود داشته يا اصلاً اين تاريخ از كدام تاريخ پيشتر است و بعد از اين كه خيال خواننده از بابت تطبيق هاى كنجكاوانه با زمان و مكان راحت شد شروع به تعريف و انجماد بسترى مى كند كه بايد در آن مفاهيم، روايات و شخصيت هايش را كشت دهد.

ايده ونه گات در گالاپاگوس براى آنان كه علاقه اى به داروين و نظريه اصلى اش يعنى قانون «انتخاب طبيعى»۱ دارند حتى آنان كه ندارند جذاب و قابل تعمق است و رگه هايى از يك حركت علمى- تخيلى را در بازسازى يك سفر تاريخى اكتشافى آن هم در قالب يك سفر بازسازى شده روايى در آن پيدا است. «البته داروين تغييرى در اين جزيره ها ايجاد نكرد، چيزى كه داروين تغيير داد آرا و عقايد مردم نسبت به اين جزيره ها بود.» (ص۲۴)
ونه گات از آن دست نويسندگانى نيست كه سعى در بازنمايى رنج و مشقات انسانى دارند و بيشتر با تلقى هايى كه مى تواند در مورد هر موضوع به وجود آيد مشغول است و همواره به قراردادهايى كه بين يك دال به عنوان صورتى صورى از يك مفهوم يا پديده و يا مدلول ذهنى واسط شدند و در نظر نگرفتنشان باعث قطعيت در تلقى و برداشت ها خواهد شد مى تازد و به همان شكل كه لرى مك كافرى از وضعيت كلى ترى به نام ادبيات پست مدرن، گزارش مى دهد. وجه اشتراك همه اين تجربه گرى ها اين درك همگانى بود كه ادبيات داستانى نيازمند شناخت ماهيت تصنعى و ساخت يافته خود است تا به آن وسيله بر توجه خواننده به چگونگى تبيين اثر تمركز كند، نه بر صرف وقايع و رخدادها.

تمركز بر اين نكته كه اين گروه از نويسندگان به افشاى صناعت آثار خود، تفسير فرآيندهاى موجود در آن و سرپيچى از خلق اين توهم واقع گرايانه گرايش يافتند كه محاكات موجود در اثر، بيرون از خود آن اثر عمل مى كند و تمايل داشتند كه واژه ها را به عنوان ذوات متغير و تعين يافته توسط قواعد موجود در نظام هاى نشانه اى به كار گيرند «جزاير گالاپاگوس در يك لحظه بهشت برين باشد و در لحظه اى ديگر دوزخ و امكان داشت ژوليوس سزار در يك لحظه دولتمرد و در لحظه اى ديگر قصاب و امكان داشت در يك لحظه بتوان اسكناس اكوادور را در ازاى غذا و سرپناه پوشش داد و در لحظه ديگر به درد آن بخورد كه كف قفس پرندگان را با آن فرش كنند و امكان داشت عالم را در يك لحظه خداى قادر و متعال آفريده باشد و در لحظه ديگر در پى يك انفجار بزرگ به وجود آمده باشد و غيره و غيره و غيره.»(ص۲۵)
از اين رو ونه گات بر وجه بازسازى شده سفر روايى خويش در گالاپاگوس تاكيد كرده همواره بر جدا كردن خواننده از آن وضعيت همذات پندارانه اى كه بخشى از روند قصه گويى (به ويژه در قهرمان سازى ها) را در طول دوران هاى قبل به خود مشغول داشته همت گمارده است. «جزيره بى كينى به جايى تبديل شده بود كه درست نقطه مقابل كشتى نوح بود. از هر نوع جانور يك جفت به جزيره بى كينى آورده بودند تا در معرض انفجار بمب اتمى قرار دهند.» (ص۵۱) ونه گات از تقابل به عنوان ابزارى در جهت بازنگرى استفاده كرده و وضعيت هاى همسان مثل طوفان نوح و انفجارهاى ويرانگر اتمى و يا تور تفريحى در مقابل سفر علمى داروين را چنان در برابر هم قرار مى دهد كه همه چيز جدا از قالب روايى و صادق و كاذب بودن به وضعيتى براى انديشيدن بدل شود. هر چند كه موضوعيت در نوشتار او بيشتر از آنكه متوجه موضوعات مسئله ساز شود متوجه و متمايل به خود و نوع و به صورتى برجسته تر سازوكارهاى سامان يافتگى خود اثر است كه به اثر او وجهى منفرد بخشيده اند.

«روزى كه بائيا ده داروين را در مالمو به آب انداختند، هزار و صد تن آب شور دريا به ناچار راه افتاد و جاى ديگرى براى خود دست و پا كرد. روزى كه بيگل را در فالموث انگليس به آب انداختند، فقط دويست و پنجاه تن آب شور دريا ناچار شد راه بيفتد و جاى ديگرى براى خود دست و پا كند.» (ص۳۱) صنعات متعدد فرافكنى، درون فكنى و هر شكل از صورت زدايى يك قرارداد روايى كه گاه به جابه جايى فاعل و مفعول نيز مى انجامد از آن جهت در نوشتار ونه گات شكلى شخصى تر مى گيرند كه بيشتر در لايه اى از طنز خاص او قوام يافته اند.
«آن جمله را حتماً همان تومور مغزى زده است و تومور مغز «روى» روزى را براى گريز لاقيدانه از مدرسه انتخاب كرده بود.» (ص۴۲) شايد جنس شباهت ها در كار ونه گات، اين انحصار خاص را موجب شده و به تفاوتى اشاره دارد كه او را از گروه نويسندگانى كه به شكل كلى موافق مواضع او هستند جدا مى سازد: «اين پنگوئن ها لباس سرپيش خدمت ها را به تن داشتند.»(ص۴۹) سير و سلوك در ميان تقابل ها و فرم هاى روايى كه حقيقت را همواره در ظن چندگانه نگرى قرار خواهند داد دليل كافى براى نسبى نگرى ونه گات در برخورد با موضوعات متفاوت است كه او را به سمت تصادفى كردن متن نوشتارش سوق داده اند.
هر چند كه «تصادف» در آثار او نه به روش دادائيستى يا حداقل كاملاً سوررئاليستى اتفاق نمى افتد بلكه همين نسبيت هم نسبتى خاص با نسبت و ميزان عناصر در تداخل ها دارد كه بيشتر از هر چيز به اشراف بر يكپارچگى كلى اثر تاكيد دارد.
پى نوشت : ۱- انتخاب طبيعى مطرح شده توسط داروين بر اين اساس استوار است كه انتخاب طبيعى موجب بقاى ترجيحى و توليدمثل افرادى مى شود كه برحسب «تصادف» اختلافى را به ارث برده اند كه آنها را در محيط زندگى شان نسبت به همسايگانشان در موقعيت برترى قرار مى دهد.

   
راهنماي سايت
كتاب
مقالات
پيش از مرگ بايد خواند
گزارشات
جان کلام
نقد و ادبيات
تاريخ سينما
شاهنامه خوانی
داستان های کوتاه
امثال و ادبيات كهن
افسانه ها و فرهنگ توده
آی کتاب پلی است بین پدیدآورندگان
کتاب و خوانندگان آثارشان
پیگیری و سفارش تلفنی
88140837