جستجو براي:  در 
صفحه کلید فارسی
پ 1 2 3 4 5 6 7 8 9 0 Back Space
ض ص ث ق ف غ ع ه خ ح ج چ
ش س ي ب ل ا ت ن م ك گ
ظ ط ز ر ذ د ء و . , ژ
       جستجوی پیشرفته کتاب
  01/02/1403
نویسندگان   ناشران   بانک کتاب   فروشگاه
 
 
مدیریت مقالات > نقد و ادبيات

صد سال تنهايى
گروه: نقد و ادبيات
نویسنده: گابريل گارسيا ماركز
منبع: فردريك بگ بده / مهشيد ميرمعزى

بعضى افراد معتقد هستند با توجه به اين واقعيت كه من در مكان ۳۳ قرار ندارم، بلكه «صد سال تنهايى» گابريل گارسيا ماركز (متولد سال ۱۹۲۸) قرار دارد، من از شدت تنهايى ديوانه شده ام كه كاملاً حقيقت دارد.
«صد سال تنهايى» در سال ۱۹۶۷ مانند يك زلزله از كلمبيا به اينجا رسيد. مى توان گفت كه در تاريخ ادبيات اين قرن چيزى مانند بعد و قبل از اين كتاب وجود ندارد. بعد از انتشار اين كتاب بود كه ادبيات آمريكاى لاتين با اين رمان هاى پرتصوير، قهرمانان كاملاً ديوانه آنها و تغييرات ناگهانى و حاره اى شان طرفدار پيدا كرد. به علاوه جالب است بدانيم كه رمان هاى بزرگ قرن بيستم اكثراً تلاشى براى جمع بندى كائنات بوده است.
روزى همراه يك فرد الكلى در دوبلين، زندگى در يك آپارتمان اجاره اى در پاريس يا مثل اين كتاب، صد سال در داستان يك دهكده خيالى و دورافتاده كلمبيايى به نام ماكوندو. گارسيا ماركز تصميم گرفت كه داستان سلسله بوئنديا را براى ما تعريف كند. او كار خود را با خوزه آركاديو آغاز مى كند كه آن دهكده را ساخته است. از سرهنگ آئورليانو عروسك دست ديكتاتورها كه آدم را ياد ژنرال آلكازار در داستان تن تن و پيكاروها مى اندازد تا نوه آركاديو با دم خوك. ماكوندو تمام عظمت ها و فسادهاى قرن بيستم را مى چشد.
در آغاز يك بخش كوچك و دوست داشتنى با افسانه هاى خود است (براى مثال اينكه پدر روحانى به محض نوشيدن شير كاكائو در هوا معلق مى شود)، اما با آغاز عصر جديد، اين جادو چهره اى صنعتى مى يابد. آهن جذب آهن ربا مى شود، فاصله ها با كمك دوربين كمتر و زمان در عكس ها متوقف مى شود. به علاوه تمام كشف هاى ديگر عجيبى كه مثل كليد معما هستند. خيابان ها، كار، تربيت، اداره كردن و تلويزيون كه تمامشان مطمئناً چيزهاى مفيدى هستند، ولى ما را با خود غريبه مى كنند. سپس آغاز جنگ، ورود غارتگران آمريكايى و بعد هم چهار سال باران بى وقفه همه چيز را مى شويد و مى برد. «صد سال تنهايى» يك طنز تراژيك، همچنين يك داستان منظوم خارق العاده و مضحك است كه اكثراً با دن كيشوت مقايسه مى شود. اما با آن سرآغاز، پايان، سيل، مكاشفات و الهاماتش بيشتر شبيه انجيل است. بله، درست است.
اين كتاب انجيل آمريكاى لاتين است. يك «انجيل اجتماعى» كه به شكلى شعرگونه و به سبك متحيركننده اى نوشته شده است. توجه كنيد. همين حالا حرف خود را ثابت مى كنم. اين را بخوانيد: «او تقريباً از تمام امراض و بلاهايى كه تاكنون نوع بشر را مورد آزار قرار داده بود، جان سالم به در برده بود. پلاگرا (Pellagra برص ايتاليايى. نوعى ناخوشى كه پوست را مى تركاند و گاهى انسان را به ديوانگى مى كشاند. م) را در ايران، اسكوربوت را در مجمع الجزاير مالزى، جذام را در اسكندريه، برى برى را در ژاپن، طاعون خياركى را در ماداگاسكار، زلزله را در سيسيل و غرق چندين كشتى را در تنگه ماژلان تجربه كرده بود.» (در متنى كه بهمن فرزانه ترجمه كرده و در سال ۱۳۵۳ موسسه اميركبير آن را منتشر كرده، چنين آمده است: «او نمونه يك فرارى بود كه به هر نوع مرض و فاجعه اى كه ممكن است بر بشر نازل شود، دچار شده بود. پلاگرا در خاورميانه، اسكوربورت در شبه جزيره مالزى، جذام در اسكندريه، برى برى در ژاپن، طاعون در ماداگاسكار، زلزله در سيسيل و غرق شدن كشتى در تنگه ماگاليانس.» م) ديوانه كننده است، نه؟ گرچه وقتى آنجلو رينالدى مى گويد، نام اين كتاب بايد «صد سال كم عمقى» مى شد، مبالغه مى كند. حتى عصبانى كردن ژان دنيل منتقد مشهور و پير و محترم همواره لذت بخش است.

گروهبان گارسيا ماركز هنوز در قيد حيات است.
او در سال ۱۹۸۲ جايزه ادبى نوبل را دريافت كرد و بسيارى از نويسندگان باروك همه چيز خود را مديون او هستند؛ ژوزه ساراماگو و گونتر گراس هر دو نويسنده برنده جايزه نوبل شده اند و نتيجه اخلاقى: اگر رمان هاى بدون معيار، مبهم و پيچيده بنويسيد، بيشتر شانس گرفتن نوبل ادبى را داريد تا اينكه مانند مارگارت دوراس تعبير و تفسير كنيد.

 
   
راهنماي سايت
كتاب
مقالات
پيش از مرگ بايد خواند
گزارشات
جان کلام
نقد و ادبيات
تاريخ سينما
شاهنامه خوانی
داستان های کوتاه
امثال و ادبيات كهن
افسانه ها و فرهنگ توده
آی کتاب پلی است بین پدیدآورندگان
کتاب و خوانندگان آثارشان
پیگیری و سفارش تلفنی
88140837