جستجو براي:  در 
صفحه کلید فارسی
پ 1 2 3 4 5 6 7 8 9 0 Back Space
ض ص ث ق ف غ ع ه خ ح ج چ
ش س ي ب ل ا ت ن م ك گ
ظ ط ز ر ذ د ء و . , ژ
       جستجوی پیشرفته کتاب
  01/02/1403
نویسندگان   ناشران   بانک کتاب   فروشگاه
 
 
مدیریت مقالات > گزارشات

سالگرد محمدعلى جمالزاده و نويسندگان
گروه: گزارشات
منبع: ايلنا

محمد على جمالزاده «با توجه اى كه از خود براى حفظ فرهنگ عامه نشان داد، زبان كوچه را در بطن داستان هايش جارى كرد.»


فيروز زنوزى جلالى گفت: متاسفانه بسيارى از اظهارنظرهايى كه درباره آثار «جمالزاده» صورت مى گيرد بدون توجه به محيط و دوره اى است كه او شروع به نوشتن كرد. «جمالزاده» نوع جديدى از ادبيات را در ايران پايه گذاشت، كه «صادق هدايت» آن را به كمال رساند. داستان هاى «جمالزاده» با تمام كاستى ها و ايراداتى كه بر آن وارد است نقطه عطفى در ادبيات ما به شمار مى روند. او در داستان هايش شخصيت هايى را خلق مى كند كه نماينده هاى گروه به شمار مى روند كه بدون درك درست از جغرافيايى كه در آن خلق شده اند نبايد در مورد آنها اظهارنظر كرد.

«زنوزى جلال» با اشاره به اين نكته كه «جمالزاده» با ديدى خاص مسائل دوران خودش را بيان كند گفت: او نگاه جديدى وارد ادبيات ايران مى كند كه تا آن زمان اصلاً سابقه نداشت. او در پايان افزود: آثار «جمالزاده» در كارنامه ادبيات كلاسيك ايران براى هميشه ماندگار خواهند شد و هيچ كس نمى تواند «جمالزاده» را از ادبيات داستانى ايران حذف كند. سعيد عباس پور هم گفت: داستان هاى جمالزاده پس از ۸۳ سال كه از زمان انتشار اولين مجموعه اش «يكى بود يكى نبود» مى گذرد هنوز هم جذابيت خاص خود را دارند. اگر بخواهيم داستان هاى او را با ديگر نويسندگان مقايسه كنيم، مى بينيم كه تنها شايد داستان هاى او به عنوان اولين نويسنده اى كه در ايران داستان كوتاه نوشت ارزشمند است. نويسنده كتاب «صداهاى سوخته» در ادامه با اشاره به اين نكته كه داستان هايى كه جمالزاده نوشته براى خودش درونى نشده اند، گفت: مقولاتى كه جمالزاده در داستان به آن مى پردازد به شكل برجسته ترى در داستان هاى صادق چوبك و هدايت به چشم مى خورد كه بسيار موفق تر از او بودند. جمالزاده تا حدودى مسائل دوران خود را مطرح مى كند، اما چون اين مسائل براى خودش درونى نشده است تنها به صورت گزارش باقى مى مانند.

عباس پور در ادامه با اشاره به اين كه جمالزاده در داستان هايش سعى كرده فرهنگ عامه را حفظ كند، گفت: جمالزاده در داستان هايى موفق بوده است كه سعى كرده از اين تئورى خود كه معتقد بود از داستان كوتاه مى خواهد به عنوان وسيله براى حفظ فرهنگ عامه استفاده كنند فاصله بگيرد، مثلاً در داستان «درددل ملاقلى» به خوبى توانسته از فرهنگ عاميانه در داستان استفاده كند. او در ادامه افزود: نام جمالزاده در تاريخ ادبيات ايران براى هميشه ثبت خواهد شد، اما اگر نويسنده اى در پى اين باشد كه مجموعه اى از داستان هاى كوتاه ايران را جمع آورى كند شك دارم كه نام جمالزاده را در اين ميان ببينم. محمد بهارلو نيز گفت : بدون ترديد وقتى كسى ناگزير باشد فقط يادگارهاى گذشته آن هم گذشته هاى بسيار دور را [نشخوار] كند كه مانند جمالزاده نويسنده ورزيده و باتجربه هم باشد و نوشته اش، شيرين و دلنشين باشد به تعبير آل احمد، در جوابيه اى كه به نقد جمالزاده بر كتاب مدير مدرسه نوشته است قلمش بوى [الرحمن] خواهد گرفت.

به ويژه كه صاحب چنين قلمى پس از يك مهاجرت طولانى ديگر پست سرش را هم نگاه نكرده باشد. جمالزاده در طول بيش از ۸۰ سالى كه در اروپا زيست چندبار براى مدتى كوتاه به ايران آمد، اما به رغم علاقه و وابستگى مفرط به سرزمين ايران و زبان فارسى هرگز ميل و رغبتى براى بازگشت و اقامت مجدد در ايران نداشت. نويسنده كتاب «سال هاى عقرب» گفت : هر چند كه حقوق جمالزاده در سوئيس و پولى كه از فروش كتاب هايش در ايران - به ازاى هر جلد ۵ ريال نصيب اش مى شد - به سختى كفاف معيشت او را مى كرد. بهارلو با بيان اين نكته كه مسئله اى كه درباره جمالزاده به عنوان يك نويسنده همواره مطرح بوده، اين است كه چرا او هيچ گاه از زندگى طولانى خودش در پاريس، برلين، سوئيس و ديگر شهرهاى اروپا و از تجربه فرهنگى خود ، چيزى ننوشته است؛

گفت : آيا اين حرف كه كلام خود اوست، حقيقت دارد كه حوادث و وقايعى كه او بعدها از سر گذرانده است همگى فراموش شده اند و در خاطر او نقش نبسته است. او در ادامه گفت : آيا پاسخ اين است كه او فقط كودكى «خود هوشيار» است و براى بيشتر، نويسنده اى خاطره نويس بوده است، فقط تجربه كردن در هوشيارى متضمن داستان سرايى است؟ يا شايد پاسخ را بايد در نداشتن يك [شهامت] و [قدرت] و عدم [صداقت كافى] كه اهل هنر خود مطرح مى كند و خود جمالزاده با لحنى تامل برانگيز تائيد مى كند ، جست وجو كرد؟ او با بيان اين نكته كه پاسخ هر چه باشد يك نكته روشن است،

گفت: اگر جمالزاده [چنان كه آل احمد با كلام تند و تيزى توصيه مى كند براى خوانندگان آثار خود مى نوشت ] كه چرا جمالزاده از اين سرزمين [گريخته] است و چرا به پشت سر خود هم نگاه نكرده است، يا به گمان من اگر او از تجربه هاى اروپايى خود حتى از زندگى در ساحل دنج درياچه «لمان»، واقعيت را از دست اول نقد مى كرد به شيوه اى كه در داستان [يكى بود يكى نبود ] نقل كرده است كه مسلماً نوشته است، زنده و تپنده از كار درمى آمد و چه بسا [شاهكارش] مى شد. مصحح گنجينه عظيم «هزار و يك شب»

در ادامه افزود : من خيال مى كنم جمالزاده با وضع و قيافه فعلى در مقام يك نويسنده ، به عنوان يك نثرنويس، ارزش هاى والاى غبطه انگيز و آموزنده بسيارى دارد ، اگر در طول بيش از ۷۰ سال نويسندگى اثرى همتراز با [يكى بود يكى نبود ] هم خلق نكرده باشد و اگر حتى آثارى كه پس از آن نوشته از حيث ارزشهاى داستانى در مرتبه پايينترى قرار داشته باشند، سبك آشنا يا زبان داستان او ، از لحاظ مقدورات بيانى و حالت دراماتيك زبان عاميانه ، نام او را در نظر همه كسانى كه به فارسى مى خوانند و مى نويسند به عنوان يك نويسنده طراز اول براى هميشه ثبت خواهد كرد.

   
راهنماي سايت
كتاب
مقالات
پيش از مرگ بايد خواند
گزارشات
جان کلام
نقد و ادبيات
تاريخ سينما
شاهنامه خوانی
داستان های کوتاه
امثال و ادبيات كهن
افسانه ها و فرهنگ توده
آی کتاب پلی است بین پدیدآورندگان
کتاب و خوانندگان آثارشان
پیگیری و سفارش تلفنی
88140837