نام گل سرخ
ويليام شكسپير (۱۶۱۶-۱۵۶۴) پيشتاز و پرچمدار درام نويسى و ادبيات نوين عصر رنسانس است. در قرن شانزدهم و عصرى كه شكسپير در آن به دنيا آمد دوگونه نمايش در اروپا و خصوصاً انگلستان رواج داشت. درام هاى مذهبى و دينى كه وامدار قرون وسطى و عصر سلطه كليسا بر همه اركان زندگى مردم، حتى سرگرمى هاى ناچيز و ديريابشان بود، و اينترلودها (interludes) كه نمايش هاى كوچك و طنزآلودى بودند كه برخلاف گروه اول جنبه آموزشى و سفارشى نداشتند، بلكه صرفاً جهت تفريح عامه و سرگرمى صرف نوشته و اجرا مى شدند.
كارشناسان و تاريخ دانان ادبيات، اينگونه نمايش هاى كوتاه و ظاهراً كم اهميت را سرمنشاء پيدايش درام عصر رنسانس در انگلستان مى دانند و ويليام شكسپير استادى بدون جايگزين در نسل اول درام نويسان قرن شانزدهم ميلادى به شمار مى رود.همزمانى ظهور صنعت چاپ با عصر بزرگانى چون شكسپير تحولى شگرف در اين عرصه پديد آورد و شهرت و فراگيرى نمايشنامه هاى آن دوره را افزون ساخت. بازگشت به سنت هاى ديرين درام يونان باستان و تلفيق عناصر اين دوگونه قديم و جديد درام، سبكى مشخص و ردپايى ماندگار بر تاريخ ادبيات نمايشى جهان (به خصوص بخش غنى انگليسى زبان آن) به جاى گذاشته است.
پيشرفت و تكامل فن درام نويسى در بريتانياى آن دوران بر مقام و منزلت نمايشنامه نويسانى چون شكسپير و كريستوفر مارلو و معاصران شان افزود و اين فن به هنرى فاخر و شايسته تكريم بدل شد. دربار و نظام سلطنتى انگلستان نيز به هنر و ادبيات، بيش از پيشينيان خود توجه و علاقه نشان دادند و درام نويسان آن عصر را در كنف حمايت خود گرفتند. اما هنر نمايش و نمايشنامه نويسى بريتانيا در آن دوره از شيوه طرب و مسخره بازى خارج شد و شمايلى جدى و عميق به خود گرفت.
ويليام شكسپير، كريستوفر مارلو، رابرت گرين و به همراه آنان درام انگليسى زبان بدين گونه و در چنين فضا و شرايطى رشد كردند و باليدند. بخش قابل توجهى از نمايشنامه هاى شكسپير در دربار و كاخ هاى سلطنتى و در ميان شاهان، ملكه ها، شاهزادگان و نجيب زادگان وابسته به دربار مى گذرد. در نمايشنامه ريچارد سوم، چهار پادشاه و چهار ملكه انگلستان قرن پانزدهم از شخصيت هاى اصلى هستند. ريچارد سوم به لحاظ تعداد شخصيت هاى اصلى و داراى ديالوگ، يكى از شلوغ ترين و پركاراكترترين نمايشنامه هاى اين نابغه بى بديل ادبيات جهان به شمار مى رود.
|