هنگامي كه يك نفر سادهلوح از روي بيفكري كار عبث و بيمطالعهاي انجام داده باشد به او ميگويند تو هم قاصد هنگام شدهاي؟
ميگويند: روزي، روزگاري، كدخداي ده هنگام به جارچي گفت: «صدا كن و به فلاني بگو، فردا بايد به اهرم بروي» فردا صبح، قاصد بياينكه خانه كدخدا برود يا بداند كه كدخدا چه كاري دارد راه ميافتد و غروب همانروز ميرسد به خانه كدخداي اهرم و ميگويد: «كدخداي هنگام مرا فرستاده! ولي نميدانم چكار ...
|