سال ۱۹۸۷ داستان پكو نوشته لرى هيمن جايزه ملى كتاب داستانى را برد. مدعيان فرياد برآوردند كه انتخاب جامعى نبود. البته تقصير هيمن بى چاره هم نبود چون درست همان سال رمان «معشوق» تونى موريسون كه مورد توجه عموم قرار گرفته بود، نامزد نهايى دريافت جايزه ملى كتاب بود. شدت ناراحتى موريسون را مى شد حدس زد، چون دوستان ديگر او نيز درهمان فهرست بودند. بعد از آن، جايزه ملى منتقدان نيز به فيليپ راث رسيد. بيست و هشت نفر از نويسندگان اعتراض خود را در تايمز بوك ريويو نوشتند. آنها با وجود قدر و منزلت تونى موريسون شكايت كرده بودند كه چرا موريسون با پنج اثر هنوز شايسته دريافت جايزه كتاب ملى يا پوليتزر نيست. همچنين در زير نامه بلند بالاى خود امضا كرده بودند كه ما منتقدين و نويسندگان سياه پوست اعتراض خود را نسبت به اين اهمال اعلام مى داريم. چند ماه بعد «معشوق» تونى موريسون جايزه پوليتزر و پنج سال بعد نويسنده جايزه نوبل ادبى را برد. اما جيمز انگليش(اسم فاميل اش English است) در كتاب «اقتصاد منزلت اجتماعى » مطالب زيادى براى گفتن دارد و با زيركى تمام تاريخچه و بنياد اجتماعى جوايز ادبى را تجزيه و تحليل مى كند. او معتقد است كه دفاع و پشتيبانى از موريسون به طور ضمنى خلاف عقيده نويسندگان معترض را به اثبات مى رساند. چرا كه آن قصور به اين دادخواهى كه جايزه سهواً به شخص ديگرى تعلق گرفته منجر نشد. بنابراين آن انتقاد به اندازه خود جوايز ادبى منسوخ شد. وقتى اولين نوبل ادبى در سال ۱۹۰۱ به سولى پرودهوم رسيد، آن انتخاب به عنوان مفتضح ترين انتخاب در خاطره ها ماند، چون در آن زمان لئو تولستوى هنوز زنده بود. منتقدين ادبى از اين كه با اين انتخاب، تولستوى ناديده گرفته شد از آكادمى سوئد دلسرد شدند. در هر حال تا زمانى كه اعطاى جوايز هنرى در كاراست، اعتراض مردم نيز بلند است كه اعطاى جوايز جنبه سياسى دارد؛ زيرا محبوبيت يك هنرمند يا به طور كلى هنر مقوله رقابت برانگيزى نيست. جميز انگليش معتقد است كه تحقير جوايز به سيستم جايزه دهندگان صدمه اى نمى رساند، بلكه برعكس، كل سيستم را زير سؤال مى برد. وى در كتاب خود اشاره كرده كه، «ننگ و رسوايى اين تهديد منجر به مشروعيت جوايز فرهنگى مى شود.» او بر اين باور است كه وقتى مردم اعتراض خود را به ماهيت اين جوايز اعلام مى كنند، در واقع از عقيده اى حمايت مى كنند كه معتقد است هنر حقيقى با سياست، سلائق جمعى، اعتبار مالى و از ميان به در بردن ديگران برابر نيست.
|