نگاهي نو هنگام مطالعه بايد توجه داشته باشي كه انتقاد ، لازمه كار است . خواندن با ديد انتقادي بسيار مفيد و ثمربخش است ، اما ديده اي كه بعضي بين « انتقاد » - كه مشخص كردن خوب از بد است - با « ايراد گيري » فرقي نمي گذارد و به گمان خويش آنچه مي كنند انتقاد سازنده است . در حالي كه چنين انتقادي نه تنها سازنده نيست ، بلكه زيان بار و مخرب است . انتقاد تنها پيدا كردن نقطه ضعف ها و عيب ها نيست ، بلكه اشاره به قوت ها و خوبي ها نيز انتقاد است . تو تا امروز بسيار ديده اي كه خيلي از دوستانت ناخود آگاه يا نيمه آگاهانه به نقد و سنجش نظريات نويسندگان كتاب هايي كه مي خوانند مي پردازند ؛ ولي من مي خواهم درباره ي روش نقد آگاهانه حرف بزنم تا از كارت ، بهره ي بيشتري ببري . قبل از بيان روش ، اين نكته را آويزه ي گوش كن كه نبايد توقع داشته باشي هر مطلبي را كه مي خواني مطابق نظرت باشد ؛ زيرا نويسنده مي تواند نظريات خودش را به طريقي كه مي پسندد بيان كند و بنويسد . منظورم اين نيست كه انتقاد نكني ؛ ولي بايد آگاهانه و استدلالي انتقاد كني . اگر با نگاه نقادانه به كتاب ننگري و آن را تجزيه و تحليل نكني ، ديري نمي گذرد كه انديشه ات از پويايي باز مي ايستد و راكد مي شود . هركسي مي تواند عقايد و نظريات را قبول و يا رد كند ؛ اما بايد براي رد و قبول خودش « دلايل كافي » داشته باشد و بتواند آنها را توضيح دهد . اگر رنج تجزيه و تحليل مطالب را بر خود هموار نكند ، نمي تواند نظريات خودش را به ديگران بقبولاند . هميشه به اين نكته توجه كن كه مطلب براي چه مخاطبي نوشته شده است . پاسخ به اين سوال مي تواند در وقتت صرفه جويي كند ؛ چون امكان دارد بي توجه ، چيزي را بخواني كه در اندازه ي درك و فهمت نبوده است . تو نبايد بر كتابي كه براي تو نوشته نشده است و شكل و محتواي آن ، هدف ديگري دارد و نمي خواهد انتظاراتت را برآورده كند خرده بگيري . چنين ايراد و انتقادي پذيرفته نيست و از دايره انصاف بيرون است . همچنان كه قبلاً نيز گفتم ، بايد براي دستيابي به ارزش كتابي كه مي خواني ، از ابتدا هدف معيي داشته باشي .
|