جستجو براي:  در 
صفحه کلید فارسی
پ 1 2 3 4 5 6 7 8 9 0 Back Space
ض ص ث ق ف غ ع ه خ ح ج چ
ش س ي ب ل ا ت ن م ك گ
ظ ط ز ر ذ د ء و . , ژ
       جستجوی پیشرفته کتاب
  08/02/1403
نویسندگان   ناشران   بانک کتاب   فروشگاه
 
 
مدیریت مقالات > روانشناسي عمومي

نگاه انسانى به حيوانات بى آزار
گروه: روانشناسي عمومي
نویسنده: مهرى حقانى

«نوع برداشت ما از حيوانات و چگونگى برخورد با آنها، يكى از راه هاى سنجش ميزان تعالى و پيشرفت يك ملت است.»
مهاتما گاندى

اگر حكمت وجودى زنان در خدمت به مردان، سياهان در خدمت به سفيدپوست ها، فقرا براى ثروتمندان و ضعفا در خدمت به قوى ترها نيست؛ نمى توان حيوانات را نيز چون ضعيف ترند، چون زبان ندارند و يا حتى اگر هيچ منفعتى نداشته باشند، آزار داد.
فلسفه حقوق حيوانات - دكتر تام ريگان

در قرون وسطى كليسا يكى از بزرگترين دشمنان گربه ها بود. آنها گربه ها را جلوه اى از نيروهاى اهريمن مى دانستند و به همين خاطر يا از پشت بام كليساها به پائين پرتاب مى شدند و يا در آتش سوزانده مى شدند. چه بسا در رأى دستگاه انگيزاسيون براى سوزاندن گاليله در همان زمان نوعى تجانس فكرى وجود داشته است. شايد زبان حال چنين رفتارى اين باشد كه «هر كس قوى تر است مى تواند بالاى دست آنها كه ضعيف ترند، باشد ولو اين ضعيف ترها حيوانات باشند يا دانشمندانى چون گاليله. ما مى توانيم پس آنها را زجر مى دهيم، آزار مى دهيم و شايد هم دست آخر به همه آنها بخنديم.»

اين عرض حال هنوز هم به كار مى آيد هنگامى كه هر بلايى كه بر سر بالادستمان نمى توانيم بياوريم بر روى حيوانات دور و برمان امتحان مى كنيم، حتى اگر از سرما يا تشنگى يا گرسنگى به روستاهاى ما پناه بياورند در دم از درد گرسنگى يا تشنگى براى هميشه راحت شان مى كنيم و البته چنين رفتارى مختص روستايى كم سواد و دورافتاده هم نيست، حتى اگر گونه كميابى از خرس به محوطه يك دانشگاه از سرما يا بى غذايى پناه آورده باشد، افراد تحصيلكرده يا دانشگاهى، يا حتى مسئول از شدت دستپاچگى عطاى يك گلوله را به لقاى يك راه حل عقلايى و كارشناسانه مى بخشند. البته رفتارهاى زيرپوستى تر و خردترى هم در همين كوچه پس كوچه هاى تهران، حياط ها، پاركينگ ها و... هست. پسر بچه ها اگر دستشان برسد گربه ها، قورباغه ها و جوجه ها را دار مى زنند، دمشان را مى برند. آنها را مجبور مى كنند با پوسته گردو راه بروند و ليز بخورند واگر خيلى مؤدب باشند، تعارف و خوش و بش آنها در هنگام روبه رو شدن با يك حيوان شهرى قلوه سنگى يا تير و كمانى است. آنقدر كه چنين رفتارهايى براى بزرگترها نيز بى اهميت است.

*حيوانات در پناه آرامش اجتماعى

پيش از آن كه در مورد اهميت چنين برخوردى با همزيستان تاريخى خود بگوييم، بايد گفت چنين گزارشى از نحوه برخورد و همزيستى با حيوانات چه در سطح خرد يعنى اذيت و آزارهاى جزئى تر با حيوان هاى شهرى و يا حيوانات خانگى و چه در سطح كلان تر در مورد گونه هاى آزاد و كمياب در حوزه محيط زيست برآوردى از رفتارشناسى و لايه هاى پنهان روانشناسى از يك سو و سطح آموزش و قوانين موجود در مورد حيوانات و محيط زيست از سوى ديگر است.

نتيجه اين برخورد در درازمدت اين شده است كه حتى حيوانات شهرى و اهلى تر، از انسان ها مى ترسند. در برخى از شهرهاى جهان ميدان ها مكانى براى تجمع كبوتران است . چنان كه در دسته هاى بزرگ در اين مكان ها مى نشينند و حتى با حركت يا ايستادن انسان ها در كنار خود كوچكترين واكنشى نشان نداده و آرامش خود را از دست نمى دهند. در يكى از پارك هاى شهر استانبول زن و مرد جوانى بر روى نيمكتى نشسته اند، درست در كنار پاى آنها يك گربه در كمال آرامش در آفتاب خوابيده است، شايد حتى در نهايت هيچ كدام متوجه حضور ديگرى نشدند، هنگامى كه ساعتى بعد زن و مرد جوان نيمكت را ترك كرده بودند در حقيقت رفتارها و واكنش هاى تمام گونه هاى زيستى در يك محيط عمومى را به نمايش گذاشتند كه برآيند فضاى روانى حاكم بر رفتارهاى ساكنان منطقه است. چنين چيزى گذشته از آن كه حكايت از يك رابطه دوسويه دارد، بازتاب لايه هاى پنهان واكنش هاى روانى انسان هاست.

دكتر اسماعيل آذرنسب روانشناس در اين مورد مى گويد: «حيوان آزارى نوعى روان سنجى از گرايش هاى خفته ، مسائل بازگو نشده و يا دريافت ها و آموزش هاى ما از محيط بيرون نيز هست. كودكان بارزترين نماد اين رفتارها هستند. اما نخست آنها از والدين خود الگو مى گيرند. آنها كمتر از والدينشان مى آموزند كه با حيوانات مهربان باشند و يا حداقل از آنها كمتر مى آموزند كه از حيوانات نترسند، حيوانات موجوداتى متخاصم و آزاردهنده نيستند دليلى براى واكنش خشن، جنگيدن و يا رد كردن آنها وجود ندارد. آنها اصلاً به ما كارى ندارند. از سوى ديگر نوعى خشونت پنهان و نوعى عدم مشاركت اجتماعى در چنين رفتارهايى وجوددارد. اين كه در نهايت فقط من هستم كه بايد از اين خيابان رد شوم، فقط اين من هستم كه بايد زودتر برسم، اين من هستم كه بايد صف را بشكنم. حال تا جايى كه كسى زورش به ديگرى نرسيد مجبور است ساكت باشد اما اگر در برابر فرد يا موجود ضعيف ترى قرار گرفت آنجاست كه اين روحيه خودمحورى و خشونت خود را نشان مى دهد و در اين ميان رفتار با حيوانات ساده ترين و آسان ترين راه سنجش اين رفتار است. چون حيوان زبان ندارد، حقوق ندارد، ضعيف تر است پس بيشترين امكان براى تسلط و آزار بر او وجود دارد. اما اين تمام مسأله نيست بسيارى از مسائلى كه در طول روز در ناخودآگاه ما انباشته مى شود در پى دريچه اى براى آزاد شدن است. زورگويى و تسلط در خانواده، مدرسه، در ميان دوستان و يا در هر اجتماع يا محيط ديگرى انباشته مى شود. اين خشونت، بى دفاعى و يا استرس از بزرگترها هم مى تواند به كودكان منتقل شود، اين مى شود كه گاهى حيوانات، موش هاى آزمايشگاهى خوبى براى آزاردهى و يا حتى تمسخر و اسباب تفريح مى شوند.»

البته شايد چنين رفتار خشنى با حيوانات همه گيرى عمومى نداشته باشد اما در نهايت اين يك مسأله عمومى در الگوهاى تربيتى ماست كه نوعى گرايش به آزار و يا حداقل اتخاذ موضع دفاعى در برابر آنها وجود دارد. اما نوع برخورد با حيوانات در حقيقت مسأله اى متفاوت از يك جامعه انسانى نيست، نگرش به حيوانات ادامه نگرشى است كه انسان ها به جامعه خود، به زندگى و به ديگر انسان ها دارند. شايد به همين سبب باشد كه هر چه انسان ها با يكديگر مهربان تر باشند، هرچه حقوق فردى و انسانى درجامعه اى محترم تر باشد، هرچه ميزان مزاياى اجتماعى و رفاهى بيشتر باشد، همزيستى با حيوانات نيز در مرتبه كامل ترى قرار مى گيرد. در حقيقت نگرش به حيوانات و نوع رفتار با آنها مى تواند به عنوان يك نكته كليدى براى سنجش كيفيت زندگى اجتماعى انسان ها استفاده شود.

حتى ديدگاه هايى چون شر و منحوس شمردن حيوانات در آموزش ها و يا داستان دينى هم جايى ندارد. داستان هايى از برخورد بزرگان دينى با حيوانات و توجه ويژه اى كه با آنها به عنوان جاندارانى كه حقوق طبيعى مساوى دارند حكايت از نوعى نگاه برتر و انسانى به موجودات ديگر دارد.

*پذيرايى با گلوله

با اين حال مشكل تنها در حدود روانشناسى اجتماعى باقى نمى ماند. امروزه در جهان قوانين ناظر بر حمايت از محيط زيست و حيوانات به عنوان يكى از فاكتورهاى تعيين كننده سطح كيفى جوامع سنجيده مى شود. چنين ديدگاهى به هيچ رو يك ديدگاه فانتزى نيست. در حقيقت اگر انسان ها نسبت به محيط زيست اطراف خود بى توجه باشند يا براى آن ارزشى قائل نباشند در درازمدت بسيار آسيب خواهند ديد. زيرا چرخه زيست در جهان را تنها انسان ها تشكيل نمى دهند. چرخه زيست مجموعه اى از حلقه هاى گوناگون زيستى اعم از انسان ها، حيوانات، گونه هاى طبيعى و محيط زيست است كه در نهايت شرايط زيست سالم را براى ساكنان كره زمين پديد مى آورد.

بدين ترتيب مرگ دو توله ببر كمياب كه از خشكسالى به يك روستا در يزد پناه بردند و در دم كشته شدند، كشتن گرازها در شهرستان خلخال يا شليك گلوله به خرسى كه از سرما به انسان پناه آورده است، در درازمدت نوعى تراژدى انسانى است. آشكارترين دلايل بى توجهى به حيوانات به ضعف اطلاعات عمومى و نبودن قوانين حمايت كننده از حيوانات برمى گردد. اعتقادات خرافى و غيرواقعى در ميان عوام، سطح پائين امكانات و شيوه نگهدارى در باغ وحش ها، از بين رفتن زيستگاه هاى طبيعى، عدم اعتقاد بر لزوم حمايت و حفاظت از حيوانات در سطوح مديريتى از عمده ترين مشكلات و نارسايى هاى موجود هستند كه در نهايت منجر به رفتارهايى آزاردهنده و غيرمسئولانه در برابر گونه هاى حيوانات در كشور مى شوند.

از سويى هنگامى كه فرهنگ عمومى در شهرها به نوعى نسبت به آزار حيوانات بى تفاوت است در سطوح بالاتر به ناهنجارى هاى رفتارى در موارد خاص محيط زيستى نيز مى انجامد. در نظرسنجى كه توسط وبلاگ دوستداران حيوانات انجام شد، دلايل حيوان آزارى در ميان ۲۲۰ پاسخگو بدين ترتيب بودند: ۵۵ درصد «نبود قوانين حمايتى»، ۲۷ درصد آشنا نبودن مردم با فوايد حيوانات و ۱۲ درصد تفكرات غلطى كه در موردآلوده بودن حيوانات وجود دارد.

از سوى ديگر در حالى كه تنها ۵ درصد ايرانى ها حيوانات خانگى دارند، شرايط نگهدارى حيوانات خانگى چندان مساعد نيست. اين در حالى است كه زندگى روستايى و سنتى ايرانيان همواره نوعى همزيستى انسان و حيوان بوده است. از سويى آسيب شناسى زندگى در شهرهاى مدرن، نگهدارى حيوانات به نوعى كاهش دهنده مضرات روانى زندگى هاى پردردسر كنونى است.

دكتر آذرنسب به شيوه هاى جديد حيوان درمانى pettherapy كه علم جديد رفع افسردگى است اشاره مى كند. از اين نظر، نگهدارى از حيوان از بين برنده اضطراب هاى افراد است. از سويى نوعى حس مفيد بودن و حس مسئوليت پذيرى در بچه ها به وجود مى آيد، نوعى حس مهم بودن كه كودك يا جوان توانسته يك موجود را بزرگ كند و در عين حال وقتش را هم پر كرده است. چكيده فلسفه حمايت از حقوق حيوانات برآيند تمام فوايد و منافعى است كه دوباره به زندگى انسان ها برمى گردد. چرا كه به حتم در آفرينش موجودات به عنوان يك مجموعه زيستى رازى وجود داشته است. بنابراين انسان ها در قبال ديگر گونه هاى زيستى حيوان يا گياه مسئوليت دارند.

۱۰ دليل اصلى براى حمايت از حقوق حيوانات چنين است:

۱- دلايل عقلانى
۲- دلايل علمى
۳- دورى از تعصب
۴- عدالت
۵- همدردى
۶- دورى از خودخواهى
۷- رضايت فردى
۸- پيشرفت اجتماعى
۹- منافع محيط زيست
۱۰- عشق و آرامش

   
راهنماي سايت
كتاب
مقالات
پيش از مرگ بايد خواند
گزارشات
جان کلام
نقد و ادبيات
تاريخ سينما
شاهنامه خوانی
داستان های کوتاه
امثال و ادبيات كهن
افسانه ها و فرهنگ توده
آی کتاب پلی است بین پدیدآورندگان
کتاب و خوانندگان آثارشان
پیگیری و سفارش تلفنی
88140837