«نوع برداشت ما از حيوانات و چگونگى برخورد با آنها، يكى از راه هاى سنجش ميزان تعالى و پيشرفت يك ملت است.» مهاتما گاندى اگر حكمت وجودى زنان در خدمت به مردان، سياهان در خدمت به سفيدپوست ها، فقرا براى ثروتمندان و ضعفا در خدمت به قوى ترها نيست؛ نمى توان حيوانات را نيز چون ضعيف ترند، چون زبان ندارند و يا حتى اگر هيچ منفعتى نداشته باشند، آزار داد. فلسفه حقوق حيوانات - دكتر تام ريگان در قرون وسطى كليسا يكى از بزرگترين دشمنان گربه ها بود. آنها گربه ها را جلوه اى از نيروهاى اهريمن مى دانستند و به همين خاطر يا از پشت بام كليساها به پائين پرتاب مى شدند و يا در آتش سوزانده مى شدند. چه بسا در رأى دستگاه انگيزاسيون براى سوزاندن گاليله در همان زمان نوعى تجانس فكرى وجود داشته است. شايد زبان حال چنين رفتارى اين باشد كه «هر كس قوى تر است مى تواند بالاى دست آنها كه ضعيف ترند، باشد ولو اين ضعيف ترها حيوانات باشند يا دانشمندانى چون گاليله. ما مى توانيم پس آنها را زجر مى دهيم، آزار مى دهيم و شايد هم دست آخر به همه آنها بخنديم.» اين عرض حال هنوز هم به كار مى آيد هنگامى كه هر بلايى كه بر سر بالادستمان نمى توانيم بياوريم بر روى حيوانات دور و برمان امتحان مى كنيم، حتى اگر از سرما يا تشنگى يا گرسنگى به روستاهاى ما پناه بياورند در دم از درد گرسنگى يا تشنگى براى هميشه راحت شان مى كنيم و البته چنين رفتارى مختص روستايى كم سواد و دورافتاده هم نيست، حتى اگر گونه كميابى از خرس به محوطه يك دانشگاه از سرما يا بى غذايى پناه آورده باشد، افراد تحصيلكرده يا دانشگاهى، يا حتى مسئول از شدت دستپاچگى عطاى يك گلوله را به لقاى يك راه حل عقلايى و كارشناسانه مى بخشند. البته رفتارهاى زيرپوستى تر و خردترى هم در همين كوچه پس كوچه هاى تهران، حياط ها، پاركينگ ها و... هست. پسر بچه ها اگر دستشان برسد گربه ها، قورباغه ها و جوجه ها را دار مى زنند، دمشان را مى برند. آنها را مجبور مى كنند با پوسته گردو راه بروند و ليز بخورند واگر خيلى مؤدب باشند، تعارف و خوش و بش آنها در هنگام روبه رو شدن با يك حيوان شهرى قلوه سنگى يا تير و كمانى است. آنقدر كه چنين رفتارهايى براى بزرگترها نيز بى اهميت است. *حيوانات در پناه آرامش اجتماعى پيش از آن كه در مورد اهميت چنين برخوردى با همزيستان تاريخى خود بگوييم، بايد گفت چنين گزارشى از نحوه برخورد و همزيستى با حيوانات چه در سطح خرد يعنى اذيت و آزارهاى جزئى تر با حيوان هاى شهرى و يا حيوانات خانگى و چه در سطح كلان تر در مورد گونه هاى آزاد و كمياب در حوزه محيط زيست برآوردى از رفتارشناسى و لايه هاى پنهان روانشناسى از يك سو و سطح آموزش و قوانين موجود در مورد حيوانات و محيط زيست از سوى ديگر است. نتيجه اين برخورد در درازمدت اين شده است كه حتى حيوانات شهرى و اهلى تر، از انسان ها مى ترسند. در برخى از شهرهاى جهان ميدان ها مكانى براى تجمع كبوتران است . چنان كه در دسته هاى بزرگ در اين مكان ها مى نشينند و حتى با حركت يا ايستادن انسان ها در كنار خود كوچكترين واكنشى نشان نداده و آرامش خود را از دست نمى دهند. در يكى از پارك هاى شهر استانبول زن و مرد جوانى بر روى نيمكتى نشسته اند، درست در كنار پاى آنها يك گربه در كمال آرامش در آفتاب خوابيده است، شايد حتى در نهايت هيچ كدام متوجه حضور ديگرى نشدند، هنگامى كه ساعتى بعد زن و مرد جوان نيمكت را ترك كرده بودند در حقيقت رفتارها و واكنش هاى تمام گونه هاى زيستى در يك محيط عمومى را به نمايش گذاشتند كه برآيند فضاى روانى حاكم بر رفتارهاى ساكنان منطقه است. چنين چيزى گذشته از آن كه حكايت از يك رابطه دوسويه دارد، بازتاب لايه هاى پنهان واكنش هاى روانى انسان هاست.
|