آلبرتو پينكوله موراويا در ۲۸ نوامبر ۱۹۰۷ در خانواده اى ثروتمند در رم متولد شد. در كودكى به سل استخوان مبتلا شد و اين بى گمان مهم ترين واقعه زندگى او به حساب مى آيد؛ چيزى كه خود نويسنده معتقد بود تاثير شگرفى بر روند زندگى او گذاشته است. او دوران دراز بيمارى را با مطالعه و نوشتن پر كرد و تحصيلات آكادميك نديد.زبان هاى انگليسى و فرانسه را نزد معلم خصوصى آموخت و در همان سال هاى نوجوانى به مطالعه آثار بوكاچيو، آريوستو، شكسپير و مولير پرداخت. انتشار رمان «بى اعتنايان» كه در سال ۱۹۲۹ به چاپ رسيد، باعث شهرت فراوان موراويا شد و از اين كتاب در محافل ادبى و روشنفكرى آن روز ايتاليا استقبال فراوانى به عمل آمد.بسيارى از منتقدان اين رمان را مهم ترين رمان اگزيستانسياليستى اروپا مى دانند. موراويا از سال ۱۹۳۰ به عنوان خبرنگار روزنامه لااستلپا و سپس كاستادل پوپولو مسافرت هاى خارجى اش را آغاز كرد و به آمريكا، انگلستان، لهستان، چين و سرانجام در سال ۱۹۷۶ در اوج مسائل بحران انرژى سفرى به ايران و كويت انجام مى دهد.و نتيجه مشاهدات خود را در تلويزيون ايتاليا، عرضه مى كند.در سال هاى دهه ،۱۹۳۰ موراويا همزمان مورد خشم حكومت فاشيستى موسولينى و كليساى واتيكان و كتا ب هاى او در فهرست آثار ممنوعه قرار گرفت. قلم او در اين سا ل ها به شدت بر ضد نظام ضدانسانى سرمايه دارى است و همزمان خرافات مذهبى را نيز زير سئوال برد.انسان دوستى و نگرش اومانيستى موراويا و همچنين مبارزه او بر ضد ظلم نظام پوسيده و دست راستى موسولينى از آلبرتو موراويا نويسنده اى برجسته ساخته كه در تاريخ ادبيات ايتاليا چهره اى كم نظير به حساب مى آيد. او همزمان هم به نگارش رمان مى پرداخت و هم داستان هاى كوتاه درخشانى خلق مى كرد و همچنين مقالات سياسى ارزشمندى پيرامون مسائل روز ايتاليا و جهان در مطبوعات مى نوشت. علاقه فراوان او به كار ژورناليستى به اندازه اى است كه تا قبل از مرگش در سال ۱۹۹۰ همچنان به نوشتن در مطبوعات و از جمله روزنامه معتبر (كوريره دلاسرا) مى پردازد. در سال ،۱۹۴۱ با الزا مورانته نويسنده برجسته ايتاليايى و خالق رمان ارزشمند «تاريخ» ازدواج مى كند و آنها براى رهايى از چنگ دولت فاشيستى موسولينى چند سالى در جزيره كاپرى زندگى مى كنند و در اين سال ها رمان آگوستينو را مى نويسد كه جايزه اى معتبر را برايش به ارمغان مى آورد. پس از اشغال ايتاليا توسط نيرو هاى اشغالگر نازى و صدور حكم دستگيرى موراويا، او و الزا مورانته بار ديگر ناگزير به فرار مى شوند، موراويا تجربه اين سال هاى دربه درى خود را در رمان «زن چوچارايى» (در فارسى با عنوان «دو زن») بازگو مى كند. دوره اوج و درخشش بى همتاى موراويا درست بعد از پايان جنگ دوم جهانى آغاز مى گردد. در طى اين سال ها آثار ارزشمندى چون، «زن رمى»، «عشق زناشويى» و «دنباله رو» به چاپ مى رسد.
|