جستجو براي:  در 
صفحه کلید فارسی
پ 1 2 3 4 5 6 7 8 9 0 Back Space
ض ص ث ق ف غ ع ه خ ح ج چ
ش س ي ب ل ا ت ن م ك گ
ظ ط ز ر ذ د ء و . , ژ
       جستجوی پیشرفته کتاب
  07/02/1403
نویسندگان   ناشران   بانک کتاب   فروشگاه
 
 
مدیریت مقالات > نقد و ادبيات

كوري
گروه: نقد و ادبيات
نویسنده: ژوزه ساراماگو
منبع: بابك كياني

ماجرا از زماني آغاز مي شود كه يك مرد در ماشينش پشت چراغ قرمز، به طور ناگهاني كور مي شود. اما نه كوري عادي و مطابق معمول كه همه چيز و همه جا سياه و ظلماني ديده مي شود بلكه كوري عجيبي كه همه جا را سفيدي فرا مي گيرد گويي كه در دريايي از شب يا مه غليظ غرق شده اند.

مرد اولي كه كور شده توسط كسي نجات پيدا مي كند كه ماشينش را مي دزد او نيز كور مي شود و پزشك معالج مرد اول و تمام كساني كه به مطب او مراجعه كرده اند نيز گرفتار اين مرض مي شوند. كوري بيماري مسري است كه در سطح جامعه شيوع پيدا مي كند و مقامات امنيتي و دولتي كشور را به هراس مي اندازد درنتيجه آنها سعي مي كنند يك تيمارستان قديمي و متروكه را به اين افراد اختصاص دهند و آنها را در آنجا قرنطينه كنند و تعدادي افراد نظامي را به نگهباني از آنها بگمارند ولي سرنوشت كورها اصلاً براي ديگران مهم نيست و آنها را مثل جذامي ها مي دانند و حتي در تيمارستاني كه ساكن مي شوند نيز با آنها مانند حيوان هاي كثيفي برخورد مي شود تنها كسي كه ماجراها را با چشم خود دنبال مي كند زن دكتر چشم پزشك است كه بينايي خود را به طور حيرت انگيزي از دست نداده و تظاهر به كوري كرده تا بتواند همراه همسرش به آنجا آورده شود.

روز به روز بر تعداد بيماران افزوده مي شود و تعداد آنها به 240 نفر مي رسد و اين درحالي است كه گند و كثافت همه جا را گرفته و كورها بدون هيچ راهنمايي كمكي به زندگي ادامه مي دهند و مانند كرم هايي در گند و كثافت خود مي لولند و مقامات خارج هم هيچ اقدامي براي بهبود وضع زندگي آنها نمي كنند چرا كه معتقدند اگر آنها به جان هم بيفتند و بر اثر هرگونه بي توجهي بميرند به نفع جامعه و دولت است و درضمن از برخورد ورويايي با آنها نيز مي ترسيدند چرا كه هركس در مجاورت شخص كوري قرار مي گرفت پس از مدتي خود نيز مبتلا مي گشت.

درست در اين مكان است كه همه به دليل كوري ظاهري تمامي حجاب هاي باطني خود را برداشته اند و واقعيت دروني خويش را آشكار مي سازند. اما بر اثر آتش سوزي در آسايشگاه محل اقامت كورها اوضاع به هم مي ريزد وآنها به بيرون فرار مي كنند اما بدون هم وضع مانند داخل آسايشگاه است همه كور شده اند، همه! كورها دسته دسته در خيابان و مغازه ها سرگردانند چرا كه زماني كه از خانه بيرون مي زنند ديگر آن را پيدا نمي كنند وگروهي ديگر جايگزين آنها مي شوند. كمبود غذا در شهر كورها يكي از معضلات بزرگ آنهاست چرا كه همه جا غارت شده است تنها كسي كه مي بيند زن دكتر به جست وجوي غذا برمي خيزد در دنيايي كه نويسنده به آن «هاويد» نام داده است و بعد به طور ناگهاني يكي يكي بيناييشان را به دست مي آورند اول از همه اولين مرد كور بعد دختري با عينك تيره و... تمام شهر در آخر كتاب دكتر به زنش مي گويد: «فكر نمي كنم كه كور شديم، ما كور هستيم كوري كه مي بيند، كورهايي كه مي توانند ببينند اما نمي بينند».

اين رمان اثري است جالب، به ياد ماندني و تعمق برانگيز از جامعه اي كه انسان مدرن در آن زندگي مي كند، جامعه اي واپس زده از تمامي جلوه هاي انسانيت و اخلاق. رمان كوري بيانگر حالات و روحيات انسان سرگردان امروز است، انساني كه در كوري عميق و سفيدي فرو مي رود و درنتيجه اين سفيدي پرده از سياهي پندارش برداشته مي شود و كوري ظاهر به بينايي باطن مي انجامد. اين يك داستان نيست!!!

   
راهنماي سايت
كتاب
مقالات
پيش از مرگ بايد خواند
گزارشات
جان کلام
نقد و ادبيات
تاريخ سينما
شاهنامه خوانی
داستان های کوتاه
امثال و ادبيات كهن
افسانه ها و فرهنگ توده
آی کتاب پلی است بین پدیدآورندگان
کتاب و خوانندگان آثارشان
پیگیری و سفارش تلفنی
88140837