مروري بر كتاب
اين مجموعه دربردارندهي چهارساله، يك ترجمه و سه تاليف است. متن ترجمه شده مربوط است به رسالهاي از "مارتين هايدگر" با عنوان "پايان فلسفه و وظيفهي تنكير". اين رساله نوعي بازخواني و بازسازي دربارهي پرسش از وجود و زمان است. در اين رساله، نگارنده خاطرنشان ميسازد، "پايان فلسفه به معناي آغاز تمدن جهاني مبتني بر تفكر و انديشهي اروپاي غربي است. اما آيا پايان فلسفه در مفهوم بسط و ظهور آن به صورت علوم جديد، تحقق تمام و كمال همهي امكاناتي است كه در تفكر فلسفي قرار داشت؟ بنابراين وظيفهي تفكر، صرفنظر كردن از تفكر پيشين به قصد و جهت تعيين موضوع براي تفكر بعدي خواهد بود". رسالهي دوم با عنوان "كدام فلسفه؟ كدام تطبيق؟"، كاوش كوتاهي است در باب فلسفهي تطبيقي و مقايسهاي اجمالي در باب ويژگيهاي فلسفهي غرب و فلسفهي اسلامي. رسالهي شوم بنيان متافيزيكي زندگي"، تحليلي آنتولوژيك از حقيقت زندگي است. راهي كه ميكوشد متافيزيك و زندگي را به يك ديگر نزديك كند به گونهاي كه نه متافيزيك، منحل در زندگي شود و نه زندگي منحل در متافيزيك و در انتها، آخرين رساله، بخشي از يك رسالهي مبسوط با عنوان "انفعال فرهنگي" است كه تحليلي است انتقادي از وضعيت فرهنگ و نسبت تاملات كاربردي و تئوريك آن در جامعهي كنوني ما با نگاهي تازه در باب ماهيت فرهنگ.
|