مروري بر كتاب
عكس برداري شده از نسخه خطي اسدي طوسي روضة الانس و منفعة النفس الابنيه قديم ترين كتاب به زبان و خط فارسي, دربارة گياهان دارويي و اثر آنهاست. ابومنصور موفق الدين علي هروي, اين كتاب را در سدۀ چهار و پنج هجري قمري، دهم و يازدهم ميلادي نگاشت . كتاب به خط اسدي توسي, شاعر, نويسنده, لغت شناس و سرايندة مثنوي گرشاسب نامه است, كه در سال 447 آن را كتابت و رونوشت كرده است. ابومنصور هروي, كتاب خود را براي پادشاه و يا اميري نوشته است كه او را «بزرگوار و دانا و حكمت شناس و حق دان و دانش جوي و داد ده و سَخي دست و كريم طبع و سخن دان و يزدان پرست و هنر ورز» مينامد و ميگويد به خاطر « اين فضلهاي شريف [ كه در اين پادشاه است] مرا خرد تكليف كرد» كه « به نام اين ملك عالم و عادل اين كتاب, تصنيف كنم» و سرانجام كتاب را « از بهر ِ خزانة » آن امير نوشت. ابومنصور براي نوشتن كتاب خود دليل ديگري هم ميآوَرَد اين كه كتابهاي حكيمان (پزشكان) پيشين و مُحدَث (معاصر) خود را خوانده و نوشتههاي آنان را به « تأمل» بررسي كرده, دربارۀ ادوية مفرد و مركب ( داروهاي تركيبي ) و نيز اثر و كار هر دارو و فايده و زيانشان دقت كرده است. سپس به اين نتيجه رسيده كه هر دارو شناس و داروساز براي رسيدن به هدف خود ( ساختن داروها و تجويز آنها ) روشي پيش گرفته, برخي از آنان كتابهايشان را بسيار كوتاه و فشرده, و برخي نيز كارهايشان ناتمام بود. وي ميگويد : «خواستم كتابي بِنا كنم ( بنويسم) و هر چه شناسند [ از داروها] اندر او (آن) ياد كنم » و قوت و اثر آنها را «به شرحي تمام و به وجهي نيكو بگويم» ( همانجا ) و بيان ميكند به دليل ِ پيش آمدها و مشاغلي كه داشته و به سبب « كسادي علم و كمي طالبان » تا اين روزگار , فرصت ِ نوشتن چنين كتابي را پيدا نكرده بود؛ چون به دربار پادشاهي ��" كه صفات او پيش از اين آمد ��" رسيد, برخود واجب ديد كه در اين زمينه, كتابي كامل بنويسد, زيرا بر آن است كه « اين كتاب شريف تر از آن است كه مختصر بايد كرد »ا.
الابنيه يك مقدمة كوتاه و بيست و هشت باب دارد. مقدمه آهنگين است و در آن واژههاي سجع به كار رفته است : « سپاس باد يزدان ِ دانا و توانا را كه آفريدگار ِ جهان است و دانندۀ آشكار و نهان است و رانندۀ چرخ و زمان است و دارندۀ جانوران است و آورندۀ بهار و خزان است و درود بر محمد (ص) كه خاتم پيغامبران است... و درود بر همة پيغامبران ايزد و همة فريشتگان و همه پاكان ... و آفرين بر همة نيكوكاران كه از هواي اين جهاني پرهيز كردند و توشة آن جهان برداشتند و عُمر اند رضاي ايزد بگذاشتند.»ا
نام ِ همة بابهاي آن به عربي است از « باب عَلي حَرف ِ الالف » تا « باب علي حرف اليا ». بابها و گياهان و مواد ِ دارويي همه به ترتيب « حروف هجي » بيان شده است « تا باز جُستنش آسان بود» ( همان ص 5) . اما الفبايي بودن ِ نامها تنها در حرف اول واژه هاست . نام برخي مواد دارويي نيز به عربي است. مانند اَرُز ( برنج ) كه نخستين واژه از مواد است, اَنجُدان ( اَنگُدان ), ثوم (سير) كه به ترتيب در صفحه هاي (6، 12، 85 ) آمده است . تمام ِ روغنهاي گياهي را زيرِ دُهن آورده, باب «د» را باب « الاَدهان » ناميده است :
« ادهان را اينجاي ذكر كنيم و بدان كه روغنها, بسيار است؛ مفرد و مركب. مفرد بيست و سه گونه است .» سپس از « دُهن الجُوز » تا « دُهن القرع », بيست و سه مورد, نام ميبرد و پس از آن « اَدهان المركب » ( در متن اصلي خطي « الدهان المركبة ») با اين عبارت آغاز ميشود: « روغنهاي مركب آيد كنون » و چهل مورد از روغنهاي مركب را نام مي برد , خواص آنها را بيان ميكند. هر چند نويسنده اين باب را باب الادهان ناميده , ام�'ا , پس از پايان روغنهاي مفرد و مركب , پانزده مادة دارويي ديگر غير از روغنها را نام ميبَرَد. انواع سنگها را در باب «ح» و زير « حجر» آورده و از « حجر اليهود » تا « حجر الِاثمِد حديد» شانزده مورد را بيان كرده است: حجر البناذج حجراليشم.
|
|