مروري بر كتاب
تقریبا نوعی اتفاق نظر عمومی وجود دارد که عمر سرمایهداری به حدود سیصد سال میرسد و در این سیصد ساله تغییرات بسیار بزرگی را هم خود از سر گذرانده است و هم بر جهان تحمیل کرده است و با این حال بیشتر محققان و اقتصاددانها هنوز آن را همان پدیدهی آغازین، “سرمایهداری”، میدانند. یعنی نوعی اینهمانی بین سرمایهداری جهانی شدهی امروزین و سرمایهداری اولیهای که در اروپا و بهویژه انگلیس آغاز شد قائلند و بنا به این نظر شاهد نوعی تداوم بنیادین در زندگی چند صد سالهی این پدیده هستیم. بدین معنا شاید بتوان از نوعی “ذات” یا به بیانی تغییرناپذیری و ثبات و تداوم ماهوی در این رابطه سخن گفت که پس پشت همهی دگرگونیهای گوناگونی که سرمایهداری در طول این قرن ها از سر گذرانده است و صورتهای متفاوتی که به خود گرفته است قابل مشاهده است. به همین ترتیب میتوان گفت که تا زمانی که این “ذات” دگرسانی نیابد سرمایه داری به مثابه یک “شکل اجتماعی و یک شیوه ی تولیدی خودویژه” در پس همه ی تغییرات تاریخی اش قابل شناسایی خواهد بود. پس اگر علت این تداوم سیصد ساله، “ذات” سرمایه داری باشد باید این ذات را تعریف کنیم. بر سر تعریف این ذات دعواهای زیادی نیست. ذات “سرمایه داری” از آن دسته ساختارها و مکانیسمهای اصلی تشکیل میشود که هویت آن را میسازند و به ما اجازه میدهند تا در باره ی این و همان چیز حرف بزنیم به رغم تغییراتی که از سر گذرانده است. نویسنده در این کتاب قصد دارد به طور بسیار مختصر به آن دسته از بحث هایی بپردازد که در تلاش برای ارائه ی بدیلی در مقابل سرمایه داری نولیبرال و یا سرمایه داری بهطور کلی هستند. کسانی که در تلاش برای ارائه ی بدیلی در مقابل سرمایه داری نئولیبرال جهانی شده هستند چنین استدلال میکنند که علت وضعیت کنونی، فرودستی “عنصر سیاسی” در برابر “عنصر اقتصادی” یا فقدان دخالتهای موثر و تنظیمات دولتی و تضعیف شدید جامع هی مدنی در برابر خودانگیختگی های روابط اقتصادی است....
|