مروري بر كتاب
حاوی جملات ، دل نوشته ها و متن های ادبی از نویسندگان و مترجمان مختلف بساط نكته دانان چه بساط رنگارنگي، به ويژه اين بساط تزيين شده با كنشگران و سازندگان و متفكران اجتماعي و ادبي سال هاي گذشته اين ديار و به گفته نويسنده، اين هم خاطره گويي است در قالب ديگر “نه تقويمي و نه خط راستي“. در لابلاي خاطرات در قالب ديگر، دردها به وضوح روشن است، اما نويسنده نخواسته با بزرگ كردن دردها خواننده را به تاسف وا دارد و ناراحتش كند و همان خاطرات سوزشي در قالبي ديگر را براي خواننده روايت مي كند و از اين نظر قابل تحسين است. در بساط نكته دانان همه چيز پيدا مي شود از شير مرغ تا جان آدمي زاد. آن هم چه آدمي زادگاني؛ اديب، متفكر، نويسنده، شاعر، نمايش نامه نويس، فيلم ساز، كارتونيست، نقاش و . . . و از همه چيز؛ فيلم، تئاتر، سينما، نمايش، نقاشي، كمدي، درام، كاريكاتور، نقاشي، كتاب، طنز و . . . از حديث خود و از حديث ديگران. در بساط نكته دانان از كساني سخن رفته است كه سالها چراغ فرهنگ اين مرز و بوم را روشن نگه داشتند و در آينده هم مردم ايران از آثار و آفرينش هاي آنها بي نياز نخواهد بود. در يكي از بساط ها، من شخصاً، آقاي فرنود را به هنر چسباندن و ارتباط دادن مطالب مربوط و نامربوط را در قالب طنز تحسين مي كنم. چسباندن راحت الحلقوم با يك غريبه ي مهرباني كه شيفته سينما بود، و براي ديدن فيلم، شهرهاي ايران را از اهواز تا اروميه زير پا گذاشته و در وين درس موسيقي خوانده و ناخنكي هم به انديشه ي هِگل زد و به خاطر هر چه بيشتر لذت بردن از تماشاي فيلم، شعر، موسيقي، نقاشي، جامعه شناسي و خيلي از علوم ديگر را ياد گرفته است. بدون اين كه در نتيجه اخلاقي و فلسفي و سينمايي گفته ها و نوشته هاي آقاي هوشنگ طاهري شك كنيم، آقاي فرنود را لذت بردن از ديدن فيلم، جلوتر از آقاي طاهري يافتم كه بدون آنهمه زحمت توانست «بي آن كه دليلش را بدانم شيفته سينما شدم و فيلم هاي كلاسيك را سرهم تماشا كردم و تحت تاثير قرار گرفتم و آموختم»
|