مروري بر كتاب
روش علامه طباطبايي در نوشتن تفسیر الميزان یک روش ممتازی به حساب می آید مخصوصاً با آن مقدمه ای که خود ایشان نوشته بودند گاهی مورد سوالهایی واقع می شود و ابهام هایی در شناخت این روش پديد ميآيد و اينكه معرفی هایی که برای این روش شده است آيا در مقام عمل کاملاً وفق می دهد یا نه؟ بنده در این چند دقیقه از بزرگان اجازه می خواهم که چند نكته در این زمینه عرض کنم. نکته اولی که باید مورد توجه قرار بگیرد معناي واژه تفسیر است که حقیقتاً تفسیر چیست و آنچه مرحوم علامه طباطبایی در مقام انجام آن بودند که قرآن را تفسیر کنند به چه معناست؟ نكته بعدي آن كه مقصود از اين ادعا چيست كه قرآن برای فهماندن مقاصد خودش احتیاج به امری خارج از قرآن ندارد بلکه یفسر بعضه بعضاً؟ و اینکه آيا مقصود از این روش ـ كه ویژه تفسیر المیزان به شمار می رود ـ این است که ما هر استفاده ای بخواهیم از قرآن بکنیم هیچ احتیاجی به هیچ علم و شاهد خارجی و یا به بیانات اهل بیت صلوات الله اجمعین یا به کلمات خبرگان علوم ادبی، تاریخ و غير آن ... نداریم و همه چیز را ما خود می توانیم از قرآن استفاده کنیم؟ فرض بفرمایید آیاتی در قرآن درباره غسل و تیمم داریم آیا با همین آیات همه مسائل غسل و تیمم و طهارت را بدون احتیاج به هیچ روایتی می توانیم استفاده کنیم؟ آيا ایشان چنین ادعایی داشتند که مقصود از اينكه قرآن خود را تفسیر می کند اين است كه ما همه احکام طهارت را می توانیم از همین آیات مربوط به طهارت استخراج کنیم و احتیاج به هیچ چیز دیگری نداریم؟ آیا مقصود از اینکه ایشان می فرمودند قرآن را با قرآن تفسیر می کنیم اين است یا چیز دیگری است؟ نيز بعضی تعبیراتی که در خود قرآن آمده اشاره به واقعیات و قضایای تاریخی است که قبلاً واقع شده یا بعداً واقع خواهد شد ولي تفصيل آنها را نمیدانیم و شخصیت هایی که در این قضایا به آنها اشاره شده براي ما مجهول است كه در چه زمانی زندگی می کردند یا در چه زمانی ظهور خواهند کرد، اینها را نمیدانیم. آيا ادعای ایشان این است که اگر درست در قرآن دقت کنیم همه اینها معلوم می شود؟
|