مروري بر كتاب
اواخر خرداد ماه آن سال هواگرم و كسل كننده بود . فصل بهار مي رفت كه جاي خود را به اولين ماه تابستان بسپارد . در بيشتر مدارس تعطيلات آغاز شده بود . خيابانها شلوغتر از هميشه به نظر مي رسيد . به دليل شرجي بودن و رطوبت بيش از حد هوا عرق از سرو روي رهگذران جاري بود . در قسمت شمالي يكي از خيابانهاي رامسر تا چشم كار مي كرد فروشگاههاي كوچك و بزرگ يكي پس از ديگري در خط مستقيم امتداد داشت و جمعيت به صورت پراكنده در حال رفت و آمد ديده مي شدند .