عزاداران بيل نويسنده: غلامحسين ساعدي ناشر: ماه ريز زبان كتاب: فارسي تعداد صفحه: 210 اندازه كتاب: خشتی
- سال انتشار: 1379
کد کتاب: 70063
فروخته شد - موجود نمی باشد
کمیاب یا دست دوم - کیفیت : عالی
امتیاز آی کتاب به این کتاب:
امتیاز دهی به این کتاب:
مروري بر كتاب
دمدمههاي غروب بود كه مشدي جبار وارد بيل شد، بيليها در ميدانچة پشت خانة مشدي صفر نشسته بودند دور هم و گپ ميزدند.
كدخدا تا مشدي جبار را ديد گفت: «ياالله مشد جبار. سفر به خير. تو شهر چه خبر بود؟» مشدي جبار گفت: «تو شهر خبري نبود. هيچ خبر نبود.» مشدي بابا گفت: «پا پياده اومدي؟»
مشدي جبار نشست كنار اسلام و در حالي كه كفشهايش را در ميآورد و له له ميزد، گفت: «از لب جاده تا اينجا، آره.» اسلام گفت: «كي رسيدي لب جاده؟» مشدي جبار گفت: «ظهر تازه گذشته بود.» كدخدا گفت: «پس چرا دير كردي؟ اين همه وقتو تو راه بودي؟» مشدي جبار گفت: «آره، وسط راه به يه چيز غريبي برخوردم و معطل شدم.»