كافنامه نويسنده: احمد كسروي - يحيي ذكاء ناشر: دانش زبان كتاب: فارسي تعداد صفحه: 42 اندازه كتاب: رقعی
- سال انتشار: 1331
کد کتاب: 78965
فروخته شد - موجود نمی باشد
کمیاب یا دست دوم - کیفیت : عالی
امتیاز آی کتاب به این کتاب:
امتیاز دهی به این کتاب:
مروري بر كتاب
در اين هنگام كه در ايران جنبشي درباره زبان فارسي برخاسته و كساني ميخواهند اين درخت كهن را بار ديگر سرسبز و بارور گردانند يكي از بهترين راههاي اين كار همانا پيشوندهاي و پسوندها را كه بجاي رگهاي آن درخت ميباشد زنده گردانيدن است.
زبانهاي آريايي [ايراني] كه فارسي ما نيز يكي از آنهاست درست آنها از دو راه است: يكي بهم پيوستن كلمهها. ديگري افزوده شدن پيشوند يا پسوند بكلمهها. بعبارت ديگر كلمههاي نخستين يك زبان بسيار اندك ميباشد ولي سپس از راه پيوستن دو يا چند كلمه و يا بدستياري پيشوند و پسوند شماره كلمهها چندين برابر ميگردد. چنانكه در فارسي چه بسا كه از يك كلمه ده كلمه بيشتر پديد ميآيد و من اينك مثالي ياد ميكنم:
هر زباني كه روي به مردن ميگذارد نخست راههاي رست را گم ميكند و سپس كمكم روي بمردن ميگذارد. زبان ايران نيز در اين چند قرن كه گرفتار درآميختگي با كلمههاي عربي بوده نيروي رست آن بسيار سست گرديده و از جمله پيشوندها و پسوندها برخي از آنها فراموش گرديده و از ميان رفته و برخي كه باز مانده بسيار كم بكار ميرود و نويسندگان و گويندگان كم به آنها ميپردازند.
كساني اگر در نگارشهاي امروزه باريك بين شوند خواهند ديد كه نويسندگان كمتر آگاهي از پيشوندها و پسوندها دارند و دستور بكاربردن آنها را ميشناسند و از اينجاست كه بيشتر عبارتهاي ايشان نكوهيده و زشت است. مثلاً عبارت «غير قابل تحمل» كه ترجمه يك عبارت اروپاييست و امروز در نگارشها و گفتگوها رواج گرفته اگر پاس شيوۀ زبان فارسي را نگاهداريم بايد بجاي آن «برنتافتني» گفت كه بسيار سادهتر و آسانتر ميباشد.
آن ترجماني كه عبارت «غير قابل اشتعال» را بكار ميبرد اگر آگاهي درستي از زبان فارسي داشت بجاي كلمه «نسوزا» يا «نسوز» ميگفت كه سادهتر و هم روشنتر است. از اينگونه مثالها فراوان ميباشد.
مقصود آنكه در كوششهايي كه امروز در زمينه زبان فارسي كرده ميشود بايد يكي هم پيشوندها و پسوندها پرداخت و معنيهاي آنها را روشن گردانيده راه بكاربردنشان را نشان داد.
بويژه كه امروز بيشتر نويسندگان سروكار با ترجمه دارند و به كلمههاي نويني نياز پيدا ميكنند و بهترين راه براي پديدآوردن اينگونه كلمهها و نامها بكار بردن پيشوند و پسوند و يا بهم پيوند كردن كلمههاست.
از اينجا نگارنده ميخواهم در اين دفتر يكي از پسوندهاي فارسي را موضوع گفتگو گردانم، و آن پسوند «كاف» يا «هاء» است كه بآخر كلمههاي فارسي ميآيد. زيرا در چند سال پيش كه به اين پسوند توجه نمودم آنرا حرف شگفتي يافتم كه از يكسوي تاريخچه درازي دارد و از سوي ديگر معنيهاي فراواني را دربرگرفته است و اينست كه به جستجو درباره آن پرداخته يكرشته آگاهيهايي بياندوختم كه دراين دفتر خواهم آورد.
و چون اصل پسوند «كاف» است كه سپس شكلهاي ديگري پيدا نموده چنان كه اين شرح را خواهم سرود. ازين رو دفتر را «كافنامه» نام نهادم.
اين دفتر گذشته از فايدههاي ديگر، اين فايدهها را هم دربردارد كه خوانندگان بدانند فارسي زبان پرمايهاي ميباشد و اگر از راهش درآييم خواهيم توانست آنرا يكي از توانگرترين زبانها گردانيم و از نيازي كه امروزه بزبانهاي اروپايي يا بعربي پيدا كردهايم دامن رها سازيم.