جستجو براي:  در 
صفحه کلید فارسی
پ 1 2 3 4 5 6 7 8 9 0 Back Space
ض ص ث ق ف غ ع ه خ ح ج چ
ش س ي ب ل ا ت ن م ك گ
ظ ط ز ر ذ د ء و . , ژ
       جستجوی پیشرفته کتاب
  30/02/1403
نویسندگان   ناشران   بانک کتاب   فروشگاه
 
 
معرفي كتاب > ادبيات > داستان هاي خارجي

فرار
نويسنده: آليس مونرو
مترجم: مژده دقيقي
ناشر: نيلوفر
زبان كتاب: فارسي
تعداد صفحه: 390
اندازه كتاب: رقعی - سال انتشار: 1386 - دوره چاپ: 1
کد کتاب: 91424

فروخته شد - موجود نمی باشد
کمیاب یا دست دوم - کیفیت : قابل قبول

امتیاز آی کتاب به این کتاب:

امتیاز دهی به این کتاب:

مروري بر كتاب
مجموعه هشت داستان

هشت داستان كه در هر كدام از آن ها زني در موقعيتي متفاوت قرار گرفته است، تفاوت هايي كه در نهايت همگي به اشتراكاتي مي رسند، اين كه موقعيت هاي انساني به طرز تكان دهنده اي شبيه هم هستند.

زن مسني كه استاد دانشگاه است و در پي مرگ همسر شاعر ناگهان درگير زندگي زن و شوهر جواني مي شود و بعد يك باره منزوي مي شود؟ خانم مسن شيفته همسايه جوان اش كارلامي شود و نمي داند چه طور يك دفعه ديواري حايل ميان كارلاو همسرش كلارك شده است؟

مونرو در يكي ديگر از داستان هايش از زني حرف مي زند كه در قطار با مردي آشنا مي شود كه همسرش فوت كرده است، زن اما مي خواهد برود و دلش نمي خواهد جايي ريشه بگيرد، حيران است و دليلي براي اين حيراني ها ندارد. شخصيت هاي مونرو همگي درد مشتركي دارند، انزوايي نهاني كه گاهي وقت ها به شكل افسارگسيخته اي رها مي شود.

زني كه با دختر 10 ساله اي ارتباط قلبي عميقي پيدا مي كند، او هم به نوعي به درد خانم مسن دچار است. زن شيفته دخترك شده است، ارتباطي آنچنان عميق كه غيرعادي جلوه مي كند اما زن مي خواهد دختر را تام و تمام براي خودش داشته باشد. دختر جوان ديگري به ازدواج فكر مي كند; مرد موردنظر تمام ايده آل هاي او را در خود دارد و حتي مي تواند دختر را خوشبخت كند اما دختر يك باره با مرد ديگري راهي مكان نامعلومي مي شود...

...اليس مونرو در اين مجموعه چون اغلب اثارش روايتگر زندگي زنان در مراحل مختلف عمر است روايتهايي همراه با واقعگرايي و صداقتي كم مانند... او مي گويد :
داستان هايم را دوست دارم به اين خاطر كه در آن نقش خالق را بازي مي كنم، من دنياي زنان را دوست دارم و مي توانم آن ها را در موقعيت هايي كه ايده آل هستند قرار بدهم اما داستان را به خاطر دفاع از حقوق زنان نمي نويسم و اين واژه اي است كه بسياري از منتقدان در مورد من به كار مي برند.

من هرگز از فمينيست ها و درمان گرايي شان بدم نمي آيد، اما شخصيت هاي داستان من در موقعيت هاي زنان جامعه ام قرار مي گيرند و اين به معناي سنگ كسي را به سينه كوبيدن نيست. شايد دليل اين انتخاب ناشي از اين است كه من از درونيات يك زن بي اطلاع نيستم در نتيجه آن را راحت تر دستمايه يك داستان قرار مي دهم.

اين به آن معنا نيست كه موقع نوشتن به دنياي عاري از مرد فكر مي كنم، به نظرم موقعيت هايي كه براي زنان داستانم پيش مي آيد يك طرفش مردان هستند و اين موقعيت ميان هر دو مساوي است اما دنياي زنان براي من جذاب تر از چيزي است كه بتوانم در مقابل وسوسه اش مقاومت كنم

...از دخترها توقع داشتند اينجوري باشند. مردها- مردم، همه ادمها- فكر ميكردند دختر بايد اينجوري باشد. خوشگل، عزيز دردانه، ننر، خودخواه، با مغزي به اندازه نخود. دختر بايد اينجوري باشد تا بشود عاشقش شد. بعد مادر ميشد و خودش را با سوز و گداز وقف بچه هايش ميكرد. ديگر خودخواه نبود، فقط مغزش همچنان به قد نخود بود .تا ابد...


فهرست
فرار
اتفاق
به زودي
سكوت
و...


كتاب هايي در اين زمينه

پائيز داغ
سفارش بدون عضویت
یا سفارش تلفنی
   

كتاب هايي در اين زمينه       فهرست کتاب های این گروه


راهنماي سايت
كتاب
مقالات
پيش از مرگ بايد خواند
گزارشات
جان کلام
نقد و ادبيات
تاريخ سينما
شاهنامه خوانی
داستان های کوتاه
امثال و ادبيات كهن
افسانه ها و فرهنگ توده
آی کتاب پلی است بین پدیدآورندگان
کتاب و خوانندگان آثارشان
پیگیری و سفارش تلفنی
88140837