جستجو براي:  در 
صفحه کلید فارسی
پ 1 2 3 4 5 6 7 8 9 0 Back Space
ض ص ث ق ف غ ع ه خ ح ج چ
ش س ي ب ل ا ت ن م ك گ
ظ ط ز ر ذ د ء و . , ژ
       جستجوی پیشرفته کتاب
  07/02/1403
نویسندگان   ناشران   بانک کتاب   فروشگاه
 
 
مدیریت مقالات > ضرب المثل

شال و كلاه كردن
گروه: ضرب المثل

هر گاه كسي مهياي رفتن باشد و يا بخواهد لباس رسمي به تن كند تا در يكي از مجالس يا تشريفات رسمي شركت نمايد يا به عبارت بالا ارسال مثل كنند. به علاوه از باب شوخي و مزاح هم در موارد افرادي كه قصد عزيمت به كار يا جايي دارند اصطلاحا گفته مي شود: فلاني شال و كلاه كرده يعني مهياي رفتن و آماده عزيمت است.

در عبارت بالا غرض از شال پار چه اي از پشم يا پنبه يا ابريشم است كه سابقا روي الخالق( از خالق) به كمر مي بستند و روي آن سرداري مي پوشيدند. شال به كمر بستن تا پنجاه سال قبل در ايران رايج بود و جزء آداب و سنن لباس پوشي محسوب مي شد ولي دولت پهلوي آن را ممنوع كرد و دستور داد به راه و رسم اروپايي لباس بپوشد و كلاه بر سر نهند.

عبارت شال و كلاه به گفته علامه دهخدا تركيب عطفي است و اصطلاحا به لباس وزرا و مستوفيان اطلاق مي شد كه عبارت بود از لباس زربفت و مليله دوزي با حمايل و نشانه ها و شال ابريشمين و نفيس كه به كمر مي بستند و همچنين كلاهها ي بسيار بلند از پوستهاي بخارا و سمر قندي كه بر سر مي نهادند و به عصر سلاطين قاجار با اين شكل و هيئت در روزهاي بار ئ سلام رسمي حاضر مي شدند.

چون از شال و كلاه كردن در عصر و زمان سلسله قاجار يه معني و مفهوم آماده شدن و مهياي رفتن افاده مي شد لذا اين عبارت رفته رفته به صورت ضربالمثل در آمد و در حال حاضر با آنكه شال و كلاهي در بين نيست و جز معدودي از روستاييان كهنسال كه بر رسم و سنت قديم باقي هستند ديگر كسي شال به كمر نمي بندد و كلاه پوستين بر سر نمي نهد مع ذالك عبارت شال و كلاه كردن به اعتبار سابقه و ريشه تاريخي در مورد افرادي كه عزم جزم دارند تا به جايي بروند مورد استفاده و استناد قرار مي گيرد.

   
راهنماي سايت
كتاب
مقالات
پيش از مرگ بايد خواند
گزارشات
جان کلام
نقد و ادبيات
تاريخ سينما
شاهنامه خوانی
داستان های کوتاه
امثال و ادبيات كهن
افسانه ها و فرهنگ توده
آی کتاب پلی است بین پدیدآورندگان
کتاب و خوانندگان آثارشان
پیگیری و سفارش تلفنی
88140837